۶ شهریور ۱۳۸۷

حمله مدونا به آیت الله خامنه ای

13:42 گرينويچ - چهارشنبه 27 اوت 2008 - 06 شهریور 1387
حمله مدونا به جان مک کین
مدونا، خواننده سرشناس پاپ که به تازگی جشن پنجاهمین سالگرد تولد خود را برگزار کرد، در اولین کنسرت از دور جدید کنسرتهای جهانی اش در کاردیف ولز، غیر مستقیم به جان مک کین، نامزد بالقوه حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری حمله کرد.
مدونا در استادیومی با حضور چهل هزار تن از هوادارانش، در حین اجرای ترانه ای به نام Get Stupid تصویر جان مک کین را در کنار تصاویری از ویرانی، اثرات گرم شدن زمین، آدولف هیتلر و رابرت موگابه، رهبر زیمبابوه نشان داد.
این در حالی است که او در بخش دیگری از کنسرتش، تصویر باراک اوباما، نامزد دموکرات ها را همراه با تصاویری از مهاتما گاندی، رهبر جنبش استقلال طلبی هند، جان لنون، آوازخوان و ترانه سرای فقید و ال گور، معاون پیشین ریاست جمهوری آمریکا و برنده نوبل صلح به نمایش گذاشت.
سخنگوی آقای مک کین با انتقاد از رفتار "طرفداران سرشناس" آقای اوباما، در گفت و گویی با شبکه تلویزیونی فاکس چنین مقایسه ای را "اهانت آمیز، غیرقابل قبول و به طرز بی رحمانه ای تفرقه برانگیز" خواند.
این نخستین بار نیست که اجرای کنسرت "ملکه دنیای پاپ" جنجال برانگیز می شود. به عنوان مثال، او در کنسرتهای قبلی اش، یکبار با بوسیدن دهان بریتنی اسپیرز جوان و بار دیگر طی کنسرتی در فرانسه با بوسیدن یک هم رقص زن "به شیوه فرانسوی" سخت بحث برانگیز شد.
در همان بخش از کنسرت اخیر مدونا که عکس رابرت موگابه به نمایش درآمد، عکس آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی هم نشان داده شده است.

۵ شهریور ۱۳۸۷

اشتباه ۱۲۰ هزار ميليارد تومانی دولت در محاسبات

«اشتباه ۱۲۰ هزار ميليارد تومانی دولت در محاسبات»
بیژن یگانه
رییس کل بانک مرکزی ايران از يک اشتباه ۱۲۰ هزار ميليارد تومانی در دولت خبر داده است.
بنابر گزارش های انتشار يافته، طهماسب مظاهری، رییس کل بانک مرکزی در نشست اخير خود با اعضای اتاق بازرگانی وقوع اين «اشتباه فاحش دولت و کارشناسان اقتصادی» را در «زمان رياست ابراهيم شيبانی در بانک مرکزی» دانست و گفت در حالی که توان وام دهی بانک ها ۲۰ هزار ميليارد تومان است اين رقم ۱۴۰ هزار ميليارد تومان ارزيابی شده بود.
روزنامه اقتصادی «سرمايه» و سايت خبری «تابناک» نزديک به فرمانده اسبق سپاه پاسداران طی گزارشی که از برگزاری جلسه اخير رییس کل بانک مرکزی با اعضای اتاق بازرگانی تهران منتشر کردند به نقل از طهماسب مظاهری پرده از این اشتباه «فاحش دولت» برداشته اند.
...
با اين حساب، بانک ها می توانستند تا سقف ۲۸۰ هزار ميليارد تومان تسهيلات در اختيار متقاضيان قرار دهند که معيار دولت برای پرداخت تسهيلات قرار گرفت.
احمد حاتمی يزد، مديرعامل پيشين بانک صادرات نیز گفته است: «براساس اين برآورد اشتباه بود که دولت با هر دور سفر استانی تسهيلاتی را مصوب و بانک ها را برای اجرای اين مصوبات موظف می کرد.»
...
نسخه های غير کارشناسی
بانک ها از زمان تشکيل دولت نهم با تغييرات بسياری مواجه بوده اند. تغيير يکباره تمامی مديران عامل بانک ها در سال زمستان سال ۸۴، برکناری مجدد اغلب مديران منصوب خود آقای احمدی نژاد، طرح های مداوم دولت برای پرداخت وام های مختلف، و کاهش دستوری نرخ سود بانکی برخی از برنامه های دولت آقای احمدی نژاد است که به گفته کارشناسان اقتصادی، اغلب بدون کار کارشناسی لازم و با هدف جلب افکار عمومی به صورت دستوری به اجرا گذاشته شد.
دستوری بودن اغلب اين طرح ها و مخالفت رییس سابق بانک مرکزی يا وزير اقتصاد و برخی ديگر از مقام های اقتصادی دولت موجب برکناری آنها از سمت های خود شد.
اختلاف نظر ميان رییس فعلی بانک مرکزی و سياست های اقتصادی دولت نيز در ماه های اخير تا مرز جدايی طهماسب مظاهری از دولت نيز رسيده است اما ناظران می گويند ارتباط مستقيم آقای مظاهری با رهبر جمهوری اسلامی مانع از برکناری وی شده است.
...

۱ شهریور ۱۳۸۷

شادابی و خوشحالی در بسياری از کشورهای اروپای شمالی

مردم دانمارک شاداب ترين مردم جهان
براساس دو پژوهش علمی که اخيرا انجام شده، مردم کشور دانمارک شاداب ترين مردم جهان شناخته شده اند. اين شهرت جديد و توجه رسانه ها به اين موضوع باعث شده که خود مردم دانمارک هم به بحث در اين مورد علاقه نشان دهند.
اگر سه سال پيش ازيک دانمارکی می پرسيديد که راز شادابی و رضايت شما از زندگی چيست، احتمالا با حالتی بهت زده به شما نگاه می کرد که اين چه سئوالی است؟
اما امروزه در پاسخ به يک چنين سئوالی احتمالا اکثر دانمارکی ها با لبخندی حاکی از رضايت، دلائل گوناگونی را برای شادابی خود ارائه خواهند کرد.
در هر حال چند سالی طول کشيده تا خود مردم دانمارک هم باورشان بشود که شاداب ترين مردم جهانند و به اين خصيصه خود عادت کنند.
دانمارک کشوری است در سواحل شمال غربی قاره اروپا با ۵ ميليون نفر جمعيت که اساسا از يک نژاد و فرهنگ اند.
در گذشته بسياری از مردم جهان فکر می کردند که زندگی مردم شمال اروپا بسيار يک نواخت و کسالت بار است و به عنوان مثال، دانمارک کشوری است با نرخ بالای خودکشی و افسردگی.
اما دو پژوهش علمی که در سه سال اخير انجام شده اين تصوير را به کلی دگرگون کرده است و نشان می دهد که همزمان با اوج گيری جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ و در دوران متلاطم سياست و اقتصاد بين المللی، دانمارک از يک نظام اجتماعی بسيار موزون برخوردار است و از نظر اقتصادی نيز قدرت رقابت خود را در عرصه جهانی به خوبی حفظ کرده است.
نتايج اين بررسی ها و توجه رسانه ها به آن باعث شده که خود دانمارکی ها هم بيشتر از گذشته به کيفيت زندگی و عوامل موثر در رضايت و شادابی خود بيانديشند.
دورته کيلريچ، از مديران موسسه جهانگردی کشور دانمارک می گويد: « اين يافته های جديد فرصتی فراهم کرده که خود ما نيز در مورد نحوه زندگی در اين کشور بيشتر دقت کنيم و متوجه بشويم که زندگی در دانمارک واقعا تا چه حد متعادل و موزون است.»
تا اوائل سال ۲۰۰۶ شناخت عمومی از دانمارک همان الگوی تکراری بود، کشور صادر کننده لبنيات با محيطی آرام و مردمی خونسرد که شناخته شده ترين فرد آن هانس کريستيان اندرسن و معروفترين نکته تاريخی آن وقوع داستان معروف هملت ، اثر شکسپير در اين کشور بود.
سالها بود که صنعت توريسم در اين کشور رو به افول بود و جنجال بر سر چاپ کاريکاتورهای محمد پيامبر اسلام در روزنامه های اين کشور مهمترين خبری بود که دانمارک را در نقشه جهان مشخص می کرد.
اما در ماه ژوئيه سال ۲۰۰۶ پژوهشگری از دانشگاه ليستر در بريتانيا، با چاپ نتايج تحقيقات خود براساس يافته های اقتصادی و اجتماعی، رتبه شاداب ترين مردم جهان را به مردم دانمارک داد.
در اين پژوهش علمی چنين استدلال شده بود که عوامل اقتصادی – اجتماعی نظير بهداشت و درمان عمومی، سطح زندگی و رفاه خانواده و دسترسی عموم به آموزش و پرورش با کيفيت عالی، روحيه عمومی و ميزان رضايت از زندگی مردم هر کشور را تعيين می کند.
برمبنای اين شاخص ها مردم دانمارک با برخورداری از بهترين و وسيعترين خدمات بهداشتی مجانی، با يکی از بالاترنی نرخ های متوسط توليد ناخالص ملی و دسترسی به بهترين آموزش رايگان در سطح جهان، از نظر شادابی و احساس رضايت از زندگی در مقام اول قرار گرفتند.
در سالهای اخير اين خبر به سرعت در سراسر جهان منتشر و مورد توجه قرار گرفت . نيلز مارتين دانشجوی ۲۶ ساله دانمارکی سال گذشته را در کشور پرو گذرانده است.
گذشته از دو عامل مهم قدرت اقتصادی و برنامه های وسيع حمايت اجتماعی، خود دانمارکی ها می گويند که روحيه آنها با مردم ساير کشورهای همسايه در شمال اروپا متفاوت است و اين همسايگان به شادابی و احساس رضايت عمومی در دانمارک غبطه می خورند.
او می گويد: در کمال تعجب در پرو نيز بسياری از من می پرسيدند که راز شادابی مردم شما چيست. قبل از اين بسياری در پرو فکر می کردند که مردم دانمارک و اروپای شمالی بسيار خونسرد و جدی هستند و نمی دانند چگونه از زندگی لذت ببرند.
اين فقط خارجی ها نبودند که از نتايج پژوهش اخير متعجب می شدند، خود دانمارکی ها هم ابتدا باورشان نمی شد که جزو خوشحالترين مردم جهان باشند.
نيلز مارتين اين دانشجوی دانمارکی می گويد خود من يا بسياری از دوستانم کلا آدم های خوشحالی هستيم ولی شيوه ابراز احساسات ما دانمارکی ها شايد با ساير ملل جهان متفاوت باشد، ماها خجالتی تر هستيم . به همين خاطر در اوائل به نتايج اين پژوهش کمی مشکوک بوديم.
اما بعدا ثابت شد که نتايج تحقيقات پژوهشگر بريتانيائی نه اشتباه که بسيار هم جدی بوده است.
اوائل تابستان امسال نيز يک مرکز تحقيقاتی در استکهلم، پایتخت سوئد، به نام ارزيابی ارزشهای جهانی که از روشهای تحقيق کاملا متفاوتی استفاده می کند اعلام کرد که پژوهشهای اين مرکز نشان می دهد دانمارکی ها راضی ترين ملت جهان هستند.

در پژوهش اين مرکز مشخص می شد که مهمترين عامل در تعيين رفاه و احساس رضايت مردم هر کشور آزادی آنها در انتخاب نحوه زندگی ، تشويق برابری جنسی و تساهل و مهربانی با اقليت هاست.
در اين پژوهش نيز بار ديگر مشخص شد که مردم دانمارک در صدر ليست ملل شاداب و راضی جهان هستند.

اما راز شادابی مردم دانمارک و رضايت عمومی از زندگی چيست؟

به گفته دورته کيلريچ، از موسسه جهانگردی دانمارک، برای اکثر مردم دانمارک داشتن بهترين تعادل از جنبه های مختلف زندگی و محيط موزون عامل اصلی اين وضعيت است. شادابی و خوشحالی در بسياری از کشورهای اروپای شمالی، که همه آنها درصدر فهرست ملل راضی در جهان هستند، محصول قدرت اقتصادی و برنامه های اجتماعی حمايت از شهروندان است.

روش اداره امور اقتصادی و رفاهی در دانمارک براساس يک اصل مهم بنا شده است: اخذ ماليات فراوان و در مقابل توزيع قاطعانه و وسيع درآمد بين تمام شهروندان. يک چنين روشی به عنوان مثال با روح نظام بازار آزاد و معيارهای کشوری مثل آمريکا صد درصد در تضاد است. اما برای مردم دانمارک دستاوردهای فراوانی داشته که مهمترين آنها خدمات اجتماعی وسيع نظير بهداشت و خدمات درمانی رايگان، بيمه بازنشستگی فراگير و آموزش و پرورش عالی است. اما با وجود تمام برنامه های حمايت اجتماعی و بودجه هنگفتی که صرف آن می شود دانمارک توانسته بدون ضايعات اقتصادی و يا فرورفتن در بحران مالی اين الگو را پيش ببرد. به گفته برخی از مردم اين کشور، دانمارک عقل و قلب را با هم دارد. خدمات رفاهی و اجتماعی که هر شهروند دانمارکی را از لحظه تولد تا مرگ تحت پوشش قرار می دهد برای خارجيان نيزيکسان است.

کيت ويال، يک زن آمريکائی ۵۵ ساله، بيش از سی سال است که همراه خانواده خود در دانمارک زندگی می کند. او می گويد: بارها به امکان بازگشت به آمريکا و داشتن شغل و درآمد بيشتر دست رد زده و ترجيح داده که فرزندان خود را در دانمارک بزرگ کند.
او می داند که در دانمارک هر چقدر هم تلاش کند هيچگاه ثروتمند نخواهد شد اما می گويد برای او مهمتر از هر چيز سلامت و شادابی خانواده ، داشتن امکان سفر و تفريح و امنيت مالی و خدمات اجتماعی است. او می گويد که بين آمريکا و دانمارک ، کشوری را انتخاب کرده که زندگی در آن ساده تر است و برای بقای اقتصادی يک خانواده لازم نيست که صبح تا شب دويد.

دلائل شادابی و رضايت مردم دانمارک هر چه که می خواهد باشد دو پژوهش علمی در سه سال گذشته ثابت می کند که اين کشور به هر دليل و به هر شکل مسير درستی را در پيش گرفته است. گذشته از دو عامل مهم قدرت اقتصادی و برنامه های وسيع حمايت اجتماعی، خود دانمارکی ها می گويند که روحيه آنها با مردم ساير کشورهای همسايه در شمال اروپا متفاوت است و اين همسايگان به شادابی و احساس رضايت عمومی در دانمارک غبطه می خورند.

۳۰ مرداد ۱۳۸۷

گلشيفته فراهانی در فرودگاه از سوی دستگاه های ذيربط با حکم ممانعت از خروج مواجه شد


Popular Iranian actress banned for appearing in Hollywood movie 8/20/2008 11:28 AM ET (RTT News)

One of Iran's most popular actresses Golshifteh Farahani was banned by the authorities from leaving that Islamic country apparently angered by her appearance in the Hollywood movie, Body of Lies.

The 25-year-old Farahani appears in Ridley Scott's latest movie, which tells the story of a CIA agent sent to Jordan to trace an al-Qaeda leader, with Russell Crowe and Leonardo DiCaprio.Authorities asked Farahani not to leave the country when she arrived at Tehran airport Tuesday on her way to Hollywood where she was about to consider a new offer, Iran's state news agency IRNA said.

The award-winning young actress is reported to have not conformed to the law that requires Iranian actors and actresses to obtain a permit from the ministry of culture and Islamic guidance to act in foreign movies. Her role in the film Santouri was criticized by the conservative media for "portraying a negative image of Iranian society and its drug problem." Farahani is said to be the first actress living in Iran while appearing in a Hollywood production.



Golshifteh Farahani (Persian: گلشیفته فراهانی , born July 10, 1983 in Tehran) is an acclaimed Iranian actress. She is the daughter of actor/theater director Behzad Farahani and sister of actress Shaghayegh Farahani.





گلشيفته فراهانی ممنوع الخروج شد
گلشيفته فراهانی، بازيگر جوان سينمای ايران که در فيلم جديد ريدلی اسکات با نام «مجموعه دروغ ها» بازی کرده است، توسط دولت ايران ممنوع الخروج شد. روز چهارشنبه، خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، گزارش داد که در پی اقدام گلشيفته فراهانی برای بازی در يک فيلم هاليوودی وی ممنوع الخروج شد. يک «منبع آگاه» به اين خبرگزاری گفته است: «گلشيفته فراهانی، بازيگر سينمای ايران که پيش از اين در فيلم سنتوری ايفای نقش کرده بود، به دنبال بازی در فيلم آمريکايی « Body of Lies » در کنار بازيگران هاليوود چون لئوناردو دی کاپريو و راسل کرو و کارکردانی ريدلی اسکات، پيشنهاد جديدی را برای بازی در يک فيلم هاليوودی دريافت داشت.» وی افزود: «گلشيفته فراهانی روز سه شنبه برای بررسی اين پيشنهاد تازه عازم هاليوود بود که در فرودگاه از سوی دستگاه های ذيربط با حکم ممانعت از خروج مواجه شد.»

«گلشيفته فراهانی، بازيگر سينمای ايران که پيش از اين در فيلم سنتوری ايفای نقش کرده بود، به دنبال بازی در فيلم آمريکايی « Body of Lies » در کنار بازيگران هاليوود چون لئوناردو دی کاپريو و راسل کرو و کارکردانی ريدلی اسکات، پيشنهاد جديدی را برای بازی در يک فيلم هاليوودی دريافت داشت.»

اين خبرگزاری به نام دستگاه های ذيربط اشاره ای نکرده است ولی نوشته است: «بازيگران ايرانی برای بازی در فيلم های خارجی موظف به اخذ مجوز از وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند.»

خبر بازی گلشيفته فراهانی در کنار لئوناردو دی کاپريو و راسل کرو در فيلم «مجموعه دروغ ها»، آخرين اثر ريدلی اسکات، برنده سه جايزه اسکار، نخستين بار توسط سايت سينمايی معتبر imdb انتشار يافت و سپس علاقمندان با ديدن تيزر فيلم در سايت های مختلف صحت خبر را هنگامی که در صحنه ای از آن گلشيفته فراهانی در کنار دی کاپريو قرار دارد، به چشم ديدند.
اگر چه اين فيلم قرار است روز جمعه ۱۰ اکتبر ۲۰۰۸ برابر با ۱۹ مهرماه سال ۱۳۸۷ به روی پرده سينماهای آمريکا و انگلستان برود اما به واسطه حضور بازيگران معروف در فيلمی از يک سينماگر کهنه کار، از هم اکنون منتقدين و تماشاگران انتظار ديدن اين فيلم را می کشند.
انتشار گسترده خبر بازی گلشيفته فراهانی در اين فيلم در ميان ايرانيان نشان از استقبال آن ها از اين موضوع می داد؛ استقبالی که به نظر می رسد چندان خوشايند مسئولين امور سينمايی جمهوری اسلامی نبوده است. برخی صاحبنظران سينمای ايران می گويند مسئولان ايران، جهانی شدن بازيگران ايرانی را بر نمی تابند به ويژه در مراکز سينمايی همچون هاليود.
اين کارشناسان می افزايند: آنچه مسئله گلشيفته فراهانی را کمی بيشتر حساس می کند اين است که او نخستين زن لژيونر سينمای است.
فشارهای تازه بر سينماگران و بازيگران ايرانی، به ويژه بازيگران زن، کار گلشيفته فراهانی را لااقل برای مدتی با دشواری همراه خواهد کرد.

۲۹ مرداد ۱۳۸۷

سهم ايرانيان مهاجر در دگرگونی جمعيتی آمریکا

سهم ايرانيان مهاجر در دگرگونی جمعيتی آمریکا نادر وکیلی

هفته گذشته سازمان آمار آمريکا اعلام کرد که این کشور تا سه دهه ديگر دستخوش تغييرات جمعيتی و دموگرافيک خواهد شد.
بر اساسا اين آمار، در سال ۲۰۴۲ جمعيت آمريکايی های اروپايی تبار «اکثريت» را از دست خواهد داد و مهاجران لاتين تبار و آسيايی ها اين عنوان را از آن خود خواهند کرد.

دکتر خليل انداچه، جامعه شناس و استاد دانشگاه در کاليفرنيا، در گفت وگو با راديو فردا توضيحاتی درباره اين تغييرات به ويژه سهم ايرانيان در اين دگرگونی جمعيتی ارائه کرده است.

رادیو فردا: آقای دکتر انداچه، ايرانيان مقيم آمريکا چه تعداد از جمعيت آمريکا را تشکيل می دهند؟
دکتر خليل انداچه: همانطور که می دانيد ما آمار دقيقی نداريم. در آمريکا هر ده سال يکبار سرشماری انجام می گيرد و متاﱠسفانه در آخرين سرشماری هم که در سال دوهزار صورت گرفت،آمار دقيقی از تعداد ايرانيان در ايالتهای آمريکا ارائه نشد. تخمينی که می زنند اين است که ممکن است به طور کلی بين يک و نيم ميليون تا دو ميليون ايرانی در آمريکا داشته باشيم.
سهم اين جمعيت ميليونی در تغيير دموگرافيک آمريکا چه ميزان می تواند باشد؟
مسئله ای که در مورد ايرانيان می توانيم بگوئيم، مسئله تحصيل است . شما می دانيد که الان متوسط تحصيل ايرانيان و به عبارتی تحصيلات کلاسيک آنها در آمريکا با رقم چهارده سال، از همه گروه های مختلف ساکنان آمريکا بالاتر است.
همچنین می دانيد خود همين ميزان تحصيلات، ترکيب تحصيلات آمريکا را دگرگون کرده است. حتی از نظر درآمد، ايرانيان با درآمدی ماهيانه حدود پنج تا شش هزار دلار (به طور متوسط) حتی از درآمد آمريکایی ها هم بالاتر است.
گفته می شود در ايالت کاليفرنيا که بيشترين جمعيت را دارد، بين ششصد تا هفتصد هزار تن ايرانی ساکن است .
پرسشی که مطرح کرديد در مورد کل جمعيت آمريکا، بايد بگويم که افزايش جمعيت ايرانی ها در آمريکا صفر است و اين هم به خاطر همان تحصيلاتی است که دارند.
به خاطر اين که ايرانيان، روی فرزندان خود بيشتر سرمايه گذاری می کنند و ين امر کلا" با ميزان سرمايه گذاری ساير مردمان ساکن آمريکا تفاوت دارد .
ايرانيان در بارۀ فرزندانشان و آيندۀ آنها بيشتر کار می کنند و اين هزينه برمی دارد. خود اين توجه، با تحصيلات پدران و مادران ايرانی که ميراث آموزش شان از ايران است،يعنی توشه تحصيلاتشان را باخود از ايران آورده اند، رابطه مستقيم دارد. به سخن ديگر، بين تحصيلات و داشتن تعداد فرزندان رابطۀ مستقيم هست.
شما به نکته جالبی اشاره کرديد. يکی از روزنامه های آمريکا هم نوشته بود که توجه جمعيت سفيدپوست آمريکا، به طور سنتی از لحاظ سياسی، هميشه به مسائلی همچون بيمه، بهداشت عمومی و بازنشستگی معطوف بوده، ولی با اين دگرگونيهای دموگرافيک، ممکن است که اين توجه ها تغيير کند، چون بيشتر مهاجران و اقليت های قومی در آمريکا به تحصيلات و آموزش فرزندان خود توجه دارند.
حالا صرفنظر از اين موضوع، آيا ايرانی ها گرايش های سياسی و يا خواست های سياسی و اجتماعی ديگری هم، علاوه بر آموزش و تحصيلات فرزندان خود، دارند؟
پرسش قابل تعمق و قابل تکيه ای است. ايرانی ها در آمريکا، متاسفانه يک سرخوردگی از مسائل سياسی و حتی مسائل اجتماعی دارند.
ما حتی تا حال، مثلا" نتوانسته ايم به سناتورهای ايالتی که در آن زندگی می کنيم، خود را بشناسانيم و اين هم ناشی از عدم وحدتی است که بين ايرانيان وجود دارد و شما خودتان می دانيد که در مسائل سياسی هميشه وحدت گروه ها بسيار مهم است.
در جامعه ايرانی، متاسفانه، اين مسئله در سطح خيلی پائينی قرار دارد. ايرانيان بطور انفرادی، مردمان بسيار موفقی هستند، ولی وقتی می خواهند دسته جمعی و بطور گروهی کاری را انجام دهند، هميشه به کوچۀ تجزيه و جدائی می رسند.
گوئی که اين عيب در ما ارثی است! اگر شما به درون ايران پيش از انقلاب هم نگاه کنيد، انواع گروه های متفاوت سياسی را می بينيد. اين ها همه ناشی ازآن تک روی است که ما ايرانی ها داريم. در آمريکا هم ايرانی ها به طور انفرادی در کار خود موفق هستند، ولی متاﱠسفانه در کار گروهی و جمعی توفيقی ندارند. نمی دانم ريشه ها را بايد در کجا جستجو کرد؟
اين مسئله در مورد ايرانی هائی که در آمريکا متولد شده اند چگونه است؟ آيا آنها هم اين تک روی را به ارث برده اند؟
فرزندان ايرانيانی که در آمريکا متولد شده اند، در واقع آمريکائی می شوند و اگر می توانند مقداری فارسی صحبت کنند، ولی توان نوشتن و درک مطالب فارسی را ندارند و زبانی که غالب است، زبان انگليسی است که رفتار اينها را کنترل می کند و زمانی که زبان غالب شود، بالطبع فرهنگ بومی را جذب می کند.
بنا بر اين نمی توانيم نسلی را که اينجا متولد و بزرگ شده از ساير آمريکایی ها جدا کنيم. نگاه کنيد به تمام آمريکایی های ايرانی تبار، شماهرگز نمی توانيد آنها را از کل آمريکائی ها جدا کنيد، چون زبان، کليد فرهنگ است.
وقتی زبانی غالب شد، مانند يک کليد، فرهنگ را باز می کند. ما ايرانيانی که از ايران به اين سرزمين کوچ کرده ايم، پس از سی سال زندگی در آمريکا، هنوز به جوک آمريکائيها نمی خنديم! و اغلب می گوئيم که اين جوک چقدر بی مزه است؟! طبيعی هم هست، چون در آن فرهنگ بزرگ نشده ايم و لطيفه ها بار فرهنگی دارند.
يک سئوال آخر و آن اين که، آيا می دانيد در حال حاضر روند مهاجرت ايرانی ها، نسبت به دوران پيش از انقلاب، تسريع شده يا اينکه کندتر شده است؟
در کل خيلی کمتر شده. برای اين که هزينه تحصيل در آمريکا بسيار افزايش پيدا کرده و خودتان می دانيد که شهريه ها در آمريکا خيلی بالاست. هرسال هم مقداری به اين شهريه ها اضافه می شود، بنا بر اين، کسانی که از ايران يا ساير کشورهای ناتوان خاورميانه بخواهند به آمريکا بيآيند، نمی توانند با اين شهريه ها زندگی کنند. مهاجرت ايرانيان به آمريکا خيلی کم شده است.

Radio Farda © 2008 RFE/RL, Inc. All Rights Reserved.
Story from RadioFarda.com
/Article/2008/08/19/o2_us_population.html
Published: 8/19/2008 6:31:01 PM Theran Time

انتشار کتاب "جواهر مدینه" درباره زندگی عایشه، همسر محبوب پیامبر اسلام





11:22 گرينويچ - سه شنبه 19 اوت 2008 - 29 مرداد 1387
جمع‎آوری کتاب زندگی عایشه از صربستان
رمان یک نویسنده آمریکایی درباره زندگی عایشه، همسر محبوب پیامبر اسلام، از کتاب فروشی های صربستان جمع آوری شده است.
پس از اینکه ناشر آمریکایی کتاب "جواهر مدینه" از چاپ و نشر آن منصرف شد، صربستان تنها کشوری بود که این رمان را چاپ و منتشر کرد.
توزیع کننده رمان "جواهر مدینه" در صربستان پس از آن تصمیم به جمع آوری نسخه های این کتاب از کتابفروشی های کشورش گرفت که مفتی معمر زوکارلیچ، یک رهبر مسلمانان صربستان، این کتاب را با کاریکاتورهای پیامبر اسلام که چاپ آنها در دانمارک جنجال آفرین شد، مقایسه کرد.
شرکت انتشاراتی "رندوم هاوس" (Random House)، ناشر آمریکایی این کتاب، پس از هشدار پروفسور دنیس اسپیلبرگ استاد دانشگاه در تگزاس آمریکا، در مورد احتمال خشمگین شدن مسلمانان از تشریح جزئیات وصلت پیامبر اسلام با همسر جوانش، تصمیم گرفت رمان را چاپ نکند.
پروفسور اسپیلبرگ، این رمان را "زشت" و "احمقانه" توصیف کرده است.
شرکت رندوم هاوس در اطلاعیه ای گفته است که از سوی منابع معتبر، مشورت هایی دریافت کرده که انتشار کتاب "جواهر مدینه"، نه تنها ممکن است برای برخی از مسلمانان توهین آمیز تلقی شود، بلکه بیم آن می رود که واکنش هایی تند و خشونت آمیز برخی از تندوران را نیز درپی داشته باشد.
این ناشر می گوید با مشورت برخی کارشناسان امنیتی و اندیشمندان مسلمان که کتاب را (به درخواست ناشر) مرور کرده بودند، واکنش های احتمالی نسبت به انتشار رمان ارزیابی شد.
رندوم هاوس با تاکید بر حمایت از نویسندگان طرف قرارداد خود و وفاداری به آزادی بیان، می گوید در تصمیم خود به تعلیق انتشار کتاب، امنیت نویسنده، کارمندان شرکت انتشاراتی، فروشندگان کتاب و دیگر افراد و ارگان های دخیل در چاپ و نشر کتاب را درنظر داشته است.
این ناشر همچنین تاکید می کند که نویسنده حق دارد اثر خود را در جای دیگر منتشر کند.
شری جونز (Sherry Jones) نویسنده رمان "جواهر مدینه" می گوید این کتاب را با هدف تکریم نقش همسران پیامبر اسلام در شکل گیری این دین، نوشته است.
نهادهای اسلامی در صربستان، از تصمیم ناشر صربستانی به جمع آوری این کتاب از کتابفروشی ها استقبال کرده اند.
بیش از سه درصد جمعیت کشور صربستان را مسلمانان تشکیل می دهند.


۲۴ مرداد ۱۳۸۷

مدرک جنجالی دانشگاه آکسفورد


01:00 گرينويچ - سه شنبه 12 اوت 2008 - 22 مرداد 1387
محمد امینیبی بی سی
مدرک جنجالی دانشگاه آکسفورد و سناریوهای تحقیق و تفحص
اداره وزارت کشور بخودی خود کار بسیار دشواری است و انجام تکالیف این پست، دشوارتر هم خواهد شد اگر از همان ابتدا حرف و حدیث هایی نظیر نحوه نقل قول از رهبری جمهوری اسلامی در حمایت یا عدم مخالفت از او و یا اصالت مدرک تحصیلی اش بر سر زبان ها بیفتد.
این وضعیتی است که علی کردان، وزیر تازه رای اعتماد گرفته دولت محمود احمدی نژاد بدان دچار شده است.
با آنکه دخالت سریع دفتر آیت الله خامنه ای به رویکرد جسورانه و کم سابقه کیهان در مقابل محمود احمدی نژاد پایان داد که به رییس جمهوری در قالب شعر تذکر داده بود که به اصطلاح پایش را به اندازه گلیمش دراز کند و سخنان رهبری را آنطور که می خواهد به نفع خود تغییر ندهد، اما ماجرای مدرک ظاهرا جعلی دکترای علی کردان همچنان ادامه دارد و به موضوعی داغ در محافل سیاسی و خبری تبدیل شده است.
محمود احمدی نژاد در مجلس از رهبری جمهوری اسلامی چنین نقل قول کرده بود که رهبری از سه نامزد مورد نظر رییس جمهوری حمایت کرده و به او گفته "بروید برای رای آوردن آنها (وزرای پیشنهادی) تلاش کنید" اما حسین شریعتمداری، نماینده رهبری در موسسه کیهان در سرمقاله این روزنامه به آقای احمدی نژاد تاخت، چرا که رییس جمهور با نحوه نقل قول از رهبری به فضای رای اعتماد شکل خاصی داد. آقای شریعتمداری تا آنجا پیش رفت که خواهان تکرار روند کسب رای اعتماد شد که البته با دخالت دفتر آیت الله خامنه ای روند اعتراض کیهان بسرعت مختومه شد.
با این وجود، ماجرای جنجالی مدرک دکترای افتخاری وزیر کشور جدید اکنون به ایستگاه تحقیق و تفحص رسیده است و دستور انجام این تحقیق را کسی صادر نکرده جز علی لاریجانی، رییس مجلس هشتم، کسی که در طول دوران ریاستش بر صدا و سیمای جمهوری اسلامی، علی کردان یکی از یاران استوارش در اداره بخش های مالی و اداری بود و در ماجرای جنجالی تحقیق و تفحص مجلس ششم، از سیاست آقای لاریجانی در مقابل مجلس اصلاحات به اشکال مختلف پیروی می کرد.
بررسی مدرک؟
داستان خیلی ساده است، هرچند وجهه و معنایی دستپاچه کننده پیدا کرده است. از نگاه کارشناسان، یکی از محورهایی که تحقیق و تفحص اصولا انجام خواهد داد، همان طوری که آقای لاریجانی خواسته، بررسی درستی مدرک دکترا توسط کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با همکاری وزارت علوم است.
از دکتر صادق زیباکلام استاد دانشگاه در تهران پرسیدم آیا مدرک دکترای علی کردان قبلا مورد بررسی وزارت علوم قرار نگرفته است؟
آقای زیباکلام می گوید "بعید می داند که این مدرک قبلا توسط آن وزارتخانه ارزشیابی شده باشد"، چرا که داشتن این مدرک یک مساله شخصی است. شاید اگر آقای کردان می خواست در دانشگاهی تدریس کند، آنگاه ارزشیابی مدرک زودتر تکلیف این ماجرا را روشن می کرد، هر چند اکنون این مساله از طریق تحقیق و تفحص صورت خواهد گرفت. به بیان آقای زیبا کلام، این داستان نمونه شاید تلخی باشد از تب مدرک گرایی در ایران که به یک فرهنگ فراگیر هم تبدیل شده است.
اگر وزارت علوم و مجلس صحت مدرک دکترای دانشگاه آکسفورد، اعطا شده به علی کردان را تایید کند، آنگاه ماجرا کاملا رنگ و بویی جدید بخود خواهد گرفت و شبیه برخی اتفاقات اخیر، علی کردان و دولت آقای احمدی نژاد بار دیگر روی این مساله همیشگی دست خواهند گذاشت که دستهایی در کارند که دولت و اعضاییش را تخریب کنند. در این راستا، برخی ناظران این احتمال را نفی نمی کنند که کشف خط توطئه و دست های پشت پرده و جنجال سازی بر سر مدرک دکترای آقای کردان در سرلوحه کار دولت قرار گیرد و حتی با وب سایت و وب لاگهایی که در این ماجرا فعال ظاهر شدند هم برخوردهایی صورت گیرد.

اما اگر در جریان تحقیق و تفحص مجلس، مدرک دکترای ادعایی تقلبی از کار در آید، ماجرا به کجا خواهد انجامید؟

وزارت کشور در روزهای اولیه تشکیک در اصالت مدرک دکترای حقوق اساسی از دانشگاه آکسفورد بریتانیا، با صدور توضیحات بسیار محکم از اصالت مدرک دفاع کرد. وب سایت ها اقدام به استعلام از دانشگاه آکسفورد کردند و جواب دانشگاه به پرسش های رسیده، همان جوابی بود که به بی بی سی فارسی هم ارسال شد:

" دانشگاه آکسفورد هیچ سوابقی از آقای علی کردان ندارد که نشان دهد او مدرک دکترا یا هیچ گونه مدرک دیگری از این دانشگاه اخذ کرده باشد."
این دانشگاه در توضیح دیگری اضافه کرده که نام اساتیدی که در مدرک پخش شده منتسب به این نهاد آموزشی، صادره برای علی کردان، ذکر شده، جملگی اساتیدی بوده اند که در مقاطعی در دانشگاه آکسفورد مشغول به تدریس بوده اند، "اما هیچیک از آنان در حوزه حقوق فعالیت نکرده و "هیچ کدام مدارک صادره توسط دانشگاه را امضا نمی کرده اند".

تکذیبیه رسمی دانشگاه آکسفورد، مدرک ارائه شده از سوی علی کردان به نمایندگان مجلس در جریان کسب رای اعتماد را در عمل به همان چیزی تبدیل می کند که محمود احمدی نژاد در دفاع از تازه وزیرش مطرح کرد و آن را "کاغذ پاره" خواند، بدین معنا که وی برای انجام وظیفه در دولتش توجهی به این ظواهر و مدارک نمی کند. به هرحال با این تکذیبیه رسمی، عملا آقای کردان با علم یا بدون علم قبلی، وارد حیطه جعل مدارک رسمی شده است و آیا دانشگاه آکسفورد در صدد شکایت قضایی و تشکیل پرونده بر خواهد آمد؟
شیوع جعل مدرک آکسفورد
جواب دانشگاه آکسفورد به این پرسش من آن بود که "خیر. ما چنین کاری نخواهیم کرد". به گفته مسئول روابط عمومی دانشگاه آکسفورد، از این قبیل موارد قبلا هم پیش آمده ولی این دانشگاه تاکنون دست به تعقیب قضایی کسی نزده است و در مورد ماجرای علی کردان هم بعید است که خلاف روند قبلی عمل شود.
بر اساس گزارش ها، جعل مدرک دانشگاه آکسفورد ظاهرا امری رایج هم هست. وقتی در سال ۲۰۰۴ در بریتانیا گزارش هایی منتشر شد مبنی بر این که مدارک جعلی دانشگاه آکسفورد را به رقم ناچیز ۱۶۵ پوند (کمتر از پانصد هزار تومان ایران) می توان تهیه کرد، مسئولان کمیته آموزشی پارلمان در صدد برآمدند مساله را چارلز کلارک، وزیر آموزش آن زمان دولت در میان بگذارند.
دست بر قضا آقای چارلز کلارک هم بعدها به مقام وزارت کشور بریتانیا رسید!
در ماجرای وزیر کشور جدید ایران، اگر تحقیق و تفحص مجلس منجر به آن شود که رای به جعلی بودن مدرک دکترای ادعایی داده شود، آن گاه مسائل مختلفی باید مورد بررسی قرار گیرند. از جمله اینکه درآمدهای کسب شده در صورت لحاظ شدن مدرک دکترا در حقوق و مزایای آقای کردان در پست های مختلف چه شکل و شمایلی پیدا می کند.
روح الله حسینیان از نمایندگان مجلس کنونی از جمله کسانی بود که به شکل جدی در اصالت مدرک دکترای وزیر کشور معرفی شده به مجلس تشکیک کرد و ماجرای حقوق و درآمدهای ناشی از آن را وسط کشید. پاسخ آقای کردان به این قبیل پرسش ها نشان می دهد که مدرک دکترای ادعایی از دانشگاه آکسفورد در صدا و سیمای تحت مدیریت علی لاریجانی، برای آقای کردان به نوعی لحاظ شده بود.
از دید برخی ناظران، اگر تحقیق و تفحص مجلس کنونی رای به جعلی بودن مدرک دکترای آقای کردان بدهد، یک گزینه آن خواهد بود که آقای وزیر به دادگاه معرفی شود.
این سناریوها جملگی در یک نقطه مشترکند: اینکه ممکن است علی کردان در ادامه خدمت در ساختمان وزارت کشور با مشکل جدی مواجه شود و در کوتاهی دوران وزارت به نوعی رکورددار شود.
عباس عبدی، صاحب نظر در مسایل سیاسی ایران می گوید ممکن است طرفداران برکناری علی کردان پیگیر مساله شده و او وادار به استعفا شود، که به گفته این روزنامه نگار، گزینه ای بهتر از استیضاح است. روی دیگر سکه از نظر آقای عبدی آن است که نظام تصمیم بگیرد از علی کردان دفاع کند و این تصمیم در سطوح عالیه اتخاذ شود و با اعلام این رویکرد، منتقدان و مخالفان علی کردان و ماجرای مدرک دکترا، دست از پیگیری مساله بردارند.
از نگاه برخی ناظران، شاید اتخاذ روش دوم اکنون کمی دشوار شده باشد، چرا که تحقیق و تفحص مجلس به معنی وارد کردن بررسی های کارشناسانه است و عمر تحقیق و تفحص ها نشان داده که با جمع آوری مدارک و اخذ اسناد، کتمان دستوری مسائل از طریق پاک کردن صورت مساله دشوارتر می شود.
به هرحال طبیعت سیاست ورزی در همه جا و از جمله در ایران آن است که مسائل داغ امروز، جای خود را به تحولات جدید خواهند داد و رای نهایی تحقیق و تفحص مجلس است که نشان خواهد داد با علی کردان و مدرک دکترای افتخاری اش چگونه برخوردی خواهد شد.
هرچند می توان این نگاه را در نزد اکثر ناظران یافت که شروعی این چنینی برای علی کردان در پست مهم وزارت کشور، آن هم یکسال مانده به انتخابات ریاست جمهوری بعدی، فضا را برای دفاع و حفظ موقعیت وزیر جدید دشوار خواهد کرد.

'سایت الف برای افشای مدرک کردان فیلتر شده'

احمد توکلی مدیر سایت الف از منتقدان سیاست های محمود احمدی نژاد محسوب می شود
احمد توکلی نماینده مجلس هشتم و مدیر سایت "الف" علت فیلتر شدن این سایت را "افشای مدرک جعلی وزیر کشور" عنوان کرده اما دادسرای تهران این موضوع را رد کرده است.

۲۳ مرداد ۱۳۸۷

فهرست پردرآمدترين بازيگران زن هاليوود



منتشر شده به وقت تهران در ساعت: ۱۴:۳۶ روز چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۷ radiofarda
مجله ماهانه اقتصادی فوربز، چاپ آمریکا، پس از انتشار فهرست پر درآمدترين بازيگران مرد هاليوود، در شماره اخیر خود فهرست پر درآمدترين بازيگران زن را منتشر کرده است.
مجله فوربز، کامرون دياز را پر درآمدترين بازيگر زن شناخته و کی يرا نايتلی، بازيگر بريتانيايی در رتبه دوم لیست این مجله قرار گرفته است.
بر اساس فهرست مجله فوربز، کامرون دياز، بازيگر آمريکايی، با درآمد سالانه ۵۰ ميليون دلار آمريکا، پر درآمدترین هنرپیشه زن هالیوود است.
حضور کامرون دياز در انيميشن های موفق و پرفروش «شرک»، و صحبت کردن وی به جای شخصيت فيونا، شاهزاده ای که شرک عاشق اوست و با وی ازدواج می کند، نقش بسزايی در موفقيت مالی اين بازيگر داشته است.
کامرون دياز که در ۳۰ اوت ۳۶ ساله می شود، قرار است در چهارمين قسمت «شرک» که برای سال ۲۰۱۰ در نظر گرفته شده است نيز، به جای شاهزاده فيونا حرف بزند.
کامرون دياز در سال ۱۹۹۴ با فيلم موفق کمدی «ماسک» از دنيای مد به سينما وارد شد و در ۲۷ فيلم نقش آفرينی کرده است که آخرين آن ها، «در وگاس چه می گذرد» و «نگهبان خواهرم» نام دارند.
کیرا نایتلی با درآمد سالانه ۲۳ ميليون دلار آمريکا در رديف دوم فهرست فوربز قرار دارد.
رتبه دوم؛ نایتلی ۲۳ ساله
کی يرا نايتلی، بازيگر ۲۳ ساله ای که در سری فيلم های پرفروش «دزدان کارائيب»، از جمله آخرين قسمت آن در سال گذشته، و همچنين فيلم نامزد اسکار «کفاره» ايفای نقش کرده است، با درآمد سالانه ۳۲ ميليون دلار آمريکا در رديف دوم فهرست فوربز قرار دارد.
نايتلی همچنین با حضور در تبليغ ادوکلن «شانل» نيز درآمد خوبی داشته است.
جنيفر آنيستون، بازيگر ۳۹ ساله هاليوود و همسر سابق براد پيت، با ۲۷ ميليون دلار در جايگاه سوم قرار دارد. جنيفر آنيستون با سريال «دوستان» معروف شد.
چهارمين رتبه را گوئينت پالترو و ريس ويترسپون با درآمدی معادل ۲۵ ميليون دلار، به طور مشترک به دست آوردند.
گوئينت پالترو، بازيگر ۳۵ ساله آمريکايی که در سال ۱۹۹۸ با فيلم «شکسپير عاشق»، اسکار بهترين بازيگر زن را دريافت کرد، امسال در فيلم پرفروش «مرد آهنی» بازی کرد. آخرين فيلم او «درام دو عاشق» بود که در جشنواره کن نيز به نمايش درآمد.
ريس ويترسپون، بازيگر ۳۲ ساله آمريکايی نيز در سال ۲۰۰۶ به خاطر بازی در فيلم «عبور از خط»، فيلمی در باره «جانی کش»، خواننده و نوازنده عرصه موسيقی کانتری، جايزه اسکار بهترين بازيگر زن را دريافت کرد.
ويترسپون در اين فيلم نقش جون کارتر، خواننده جوان کانتری را بازی کرد. «استرداد»، آخرين فيلم او که موضوعی سياسی داشت و در آن با مريل استريپ همبازی بود، سال گذشته به روی پرده سينماها رفت.
در فهرست مجله فوربز که برای تهيه فهرست خود مدت زمان ماه ژوئن سال ۲۰۰۷ تا ژوئن ۲۰۰۸ را در نظر می گيرد، بازيگران معروف ديگری از جمله جودی فاستر، سارا جسيکا پارکر، مريل استريپ، امی آدامز و آنجلينا جولی نيز قرار دارند که در رتبه های پايين تر جای گرفته اند.
نزديک به سه هفته پيش نيز مجله فوربز فهرست پردرآمدترين بازيگران مرد را منتشر کرد که در آن ويل اسميت با ۸۰ ميليون دلار درآمد در جايگاه نخست قرار گرفت. جانی دپ با ۷۲ ميليون دلار و ادی مورفی و مايک ميرز، هر دو با ۵۵ ميليون دلار در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

کشورهای بدهکار به ایران

12:34 گرينويچ - دوشنبه 11 اوت 2008 - 21 مرداد 1387
ایران به دنبال وصول طلب های خود از پنج کشور
بر اساس قانونی که به تصویب مجلس رسیده، دولت ایران درصدد است تا طلب های مالی خود را از کشورهای سودان، تانزانیا، نیکاراگوئه، اردن و کره شمالی دریافت کند.
اکثر این کشورها در طول سالهای مختلف از ایران، نفت خام خریده اما پول آن را پرداخت نکرده اند.
بر اساس قانونی که به تصویب مجلس رسیده و به تازگی از سوی دولت ابلاغ شده است، وزارتخانه های نفت، اقتصاد، خارجه و دفاع و پشتیبانی اجازه دارند که با کشورهای بدهکار به ایران، وارد مذاکره شده و طلب های خود را دریافت کنند.
رقم بدهی های این پنج کشور به ایران مشخص نیست ولی بخشی از بدهی ها مربوط به قبل از انقلاب و بخشی نیز مربوط به بعد از انقلاب در دهه هشتاد و نود میلادی است.
بدهی های کشور اردن و بخشی از بدهی های سودان مربوط به قبل از انقلاب و بقیه مربوط به سال های بعد از انقلاب است.
کشور سودان که در طول چند سال اخیر روابط بسیاری نزدیکی با ایران دارد و روسای جمهوری ایران چندین بار از این کشور دیدن کرده اند، باید وام خرید نفت خام را که در سال 1974 میلادی به آن کشور پرداخته شده را پس بدهد.
علاوه بر این سودان مقادیری نفت در سال 1993 از ایران خریده اما پولش را نداده و وزارت دفاع ایران نیز در سال های 1991 تا 1993 مقادیری تجهیزات و خدمات به آن کشور داده و سودان پول آن را نیز نپرداخته است.
تانزانیا نیز مقادیری نفت در سال های 1984 تا 1986 از ایران دریافت کرده که پولش را نداده است.
کشور نیکاراگوئه نیز که اکنون روابط نزدیکی با ایران دارد در سال 1983 مقادیری نفت از ایران خریده و بعد از گذشت نزدیک به 25 سال هنوز بدهی اش را با ایران تسویه نکرده است.
کشور اردن نیز چهار فقره وام در سالهای قبل از انقلاب ایران در سال های 1973 تا 1974 از ایران گرفته اما هنوز اصل بدهی و سودش را با ایران تسویه نکرده است.
بر اساس قانون مصوب مجلس، دولت می تواند به جای پول نفت و طلب های خود از این کشورها زمین کشاورزی، کارخانه، امکانات تولیدی صنعتی و معدنی و تاسیسات بگیرد.
ایران نیز می تواند با فروش اسناد مربوط به مانده بدهی ها و فروش تاسیسات و امکاناتی که به تملک دولت در می آید، طلب هایش را جبران کند.
بر اساس قانون، دولت می تواند بخشی از طلب هایش را به صورت یکباره یا تدریجی دریافت کند و نمایندگان ایران حق دارند که در صورت لزوم پرداخت بخشی از بدهی ها را نیز برای دوره ای به تاخیر بیندازند.

وزير كشور ليسانس ندارد



نیک آهنگ کوثر‏


واكنش احمدي‌نژاد: كاغذپاره كه مهم نيست
ادامه كشمكش درباره مدرك جعلي وزير كشور
پريسا حاتمي
در حالي كه منتقدان دولت در مجلس همچنان بر ادامه بررسي‌ها درباره مدرك دكتراي ادعايي علي كردان تاكيد ‏دارند، احمدي‌نژاد در مراسم معارفه وزير كشور، مدرك داشتن يا نداشتن وي را بي‌اهميت دانست و گفت: "مگر ‏خدمتگذاري به اين كاغذپاره‌ها نياز دارد؟"

"كردان ليسانس ندارد و آنطور كه مي‌گويند وي مستقيما مدرك فوق‌ليسانس را از دانشگاه آزاد ‏گرفته است."‏
"در جلسه ‌ای در خدت حاج ‌آقای فاكر، از آقای كردان درباره مدرک دكترای حقوق اساسی ايشان از دانشگاه آكسفورد سؤال شد كه چگونه گرفته ‌اند، ايشان گفتند رساله ‌ای درباره تعليم و تربيت در اسلام نوشتم و به آنجا فرستادم و ما نفهميديم تعليم و تربيت در اسلام چه ربطی به حقوق اساسی دارد؟"
نماینده تهران در مجلس هشتم گفت: آقای کردان در يک جلسه گفتند از رساله دفاع كرده‌ام، پرسيدند، شما كه زبان نمی ‌دانيد چگونه دفاع كرديد، گفتند مترجم گرفتم. در جلسه ديگری گفتند، دفاع نكردم و خلاف گفته‌ام.
" اينجانب نيز در سوالی از كردان پرسيدم شما بر چه مبنايی تا كنون حقوق خود را می گرفتيد كه فرمود بر مبنای اين مدرک بوده است و بنده هم عنوان كردم چرا شما چندين سال براساس مدرك خلاف حقوق گرفته‌ايد و توجيهتان چه بود، پاسخ دادند، در وهله اول من از لاريجانی اجازه گرفتم و بعد هم گفتند من ماموريت زياد رفتم و حق ماموريت نگرفتم و اين مبلغ اضافه را بر مبنای آن حق ماموريت ها حساب كردند."

عباس معروفی: انسان آزاده معاصر

تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۸۷
انسان آزاده معاصر
انسان آزاده معاصر کیست؟ تا بیایم تعریفی بدهم از انسان و آزادگی و معاصر بودن؛ حتما باید بگویم که انسان موجودی است سیاسی که گوشت و خون دارد، با مرگ می‌ستیزد و در همیشه‌ی تاریخ جاری است.

آزاده و در هیچ قفسی نمی‌گنجد و از خود فراتر است. و معاصر قلبی است با موسیقی زمان هماهنگ. انسان آزاده معاصر متعرض نیست، معترض است.
اگر می‌گوید خانه‌ام ابری است، حتما همه‌ی خانه‌ها ابری است و باران در راه؛ مگر خانه‌ی زئوس که از ابرهای المپ بالاتر است. و اگر می‌گوید میدان را می‌شناسم؛ سواران را نه، حتما تاریخ را خوب خوانده است و می‌داند که ایرانی هزار سال جنگیده است تا خود و آیینش را سرپا نگهدارد.
با این همه اما دنیا برای او میدان جنگ نیست، میدان برخورد اندیشه‌ها است. عصر ارتباطات و کامپیوتر و دیالوگ است. برای اثبات خود پا بر کله‌ی دیگران نمی‌گذارد، تهمت نمی‌زند، ریاکار نیست، دروغ نمی‌گوید، چراغ کسی را فوت نمی‌کند. زندگی را بر مرگ ترجیح می‌دهد و می‌کوشد که عناصر زندگی بر کفه‌ی مرگ بچربد.
خود به مرگ تن می‌زند که او را از دیگران دور سازد. مرگ مرگ‌پرست را هم نمی‌پسندد. پرومته است؛ با یک دست آتش را به مردم هدیه می‌کند و با دست دگر عقابان جگر‌خوار را از سینه‌ی خود میراند.
مرگ را به عنوان یک حقیقت خوب می‌شناسد، اما هرگز آن را به عنوان حربه‌ای برای از کار انداختن چرخ‌های دیگران به کار نمی‌گیرد. از قطع درخت بیزار است. معنای شاخه‌های کج را هم می‌فهمد. اسیر تن خود نیست. به مال و منال کسی چشم ندارد.
به دنیا آمده است که کاری انجام دهد. ظرفیت خود را فراخ‌تر می‌گیرد که سهم بیشتری از کار داشته باشد و مگر آدمی خود ظرفیت خود را تعیین نمی‌کند.
انسان آزاده معاصر هرگز دروغ نمی‌گوید. نقاش که باشد حتما سوژه را آن‌طور می‌بیند که بر بوم نشانده، نه آن طور که طبیعت بر او تحمیل می‌کند. اگر نویسنده است؛ واقعیت چیزی نیست که در بیرون اتفاق می‌افتد؛ واقعیت چیزی است که در خاطره‌اش می‌گذرد.
راست می‌گوید که واقعیت را دگرگونه دیده است و پای آن می‌ایستد. راست می‌گوید که داستان، همه ساخته‌ی تخیل او است اما عین واقعیت است. مثل رستم که یلی بود در سیستان.
حتی اگر بابت نوشتن هر داستانی یک بار عزراییل را ملاقات کند، باز هم دست از نوشتن نمی‌کشد. سنگتراش است، شبان است. خدای را آن‌جور که می‌فهمد می‌ستاید.
از تنوع خوشش می‌آید. رنگ‌ها را دوست دارد. شخصیت اشیاء را می‌فهمد. کتاب را می‌خواند و باور نمی‌کند که پشت سر نیست فضایی زنده. با نگاهی به تاریخ رو به آینده دارد. تجربه‌ی پیشینیان را به کار می‌بندد که کمتر آسیب ببیند.
پنج‌هزار سال برای کشف آتش در کوه و بیابان نمی‌دود. تجربه‌ی پنج‌هزار ساله را در یک اراده در دست دارد؛ آتش. آخرین تکنیک‌ها را در رشته‌ی کار خود می‌آموزد و می‌آزماید که تسمه از گرده‌اش نکشند.
چون دیگر نمی‌خواهد بردگی کند می‌خواهد آدم باشد و چون آدم است اشتباه هم می‌کند و تا اشتباه نکند بزرگ نمی‌شود. اما راضی نیست که به خاطر تجربه ریشه‌اش را بخشکانند.
تلاش می‌کند، تلاش می‌کند سرپا بماند. حسادت نمی‌کند، بخل نمی‌ورزد، باج نمی‌دهد. آن‌قدر به عقیده‌اش احترام می‌گذارد که حاضر نیست عقیده‌ی دیگران، سم‌کوب ستوران قبیله‌ای شود و آن‌قدر محکم حرف می‌زند که گویی پشتش به کوه دماوند است.
در استدلال کم نمی‌آورد که به ناسزا توسل جوید. آرام و مطمئن حرف می‌زند. نفسش نفسی آرام و مطمئن است. حق دارد که به دیدار و پدیدار شک کند. می‌داند که شک اساس ایمان است. ایمان به آنچه می‌فهمد و پایمردی در آنچه می‌خواهد.
زندگی را سخت نمی‌گیرد و حتما این قول را می‌شنود که زندگی ارزشی ندارد ولی هیچ‌چیز هم ارزش زندگی را ندارد. سرزمینش را دوست دارد. اگر ایرانی باشد حتما همه‌ی مردم جهان را دوست دارد. گیرم که تورانیان دشمنش باشد.
می‌داند که در سرزمین آدم دین بی‌معنا است و می‌داند که دین راهی است برای رستگاری بشر و می‌داند که هنر هم راهی است برای رستگاری بشر.
عاشق مردم است و می‌داند که عاشق هرگز دروغ نمی‌گوید. عاشق پاکباخته است و عاشق رفیق شفیق مردم است.
وقتی جلوی بیمارستان اسماعیل نامی را می‌بیند که یکی از کلیه‌هایش را در ازای پولی به بیمار دیالیزی پای مرگ فروخته است؛ با نفرت نگاهش نمی‌کند و به او ناسزا نمی‌گوید. چشم‌هایش را باز می‌کند و در می‌یابد که اسماعیل زن و چهار تا بچه دارد. آنها در کرمانشاه منتظرند و او در بیمارستان با مرگ بوکس بازی می‌کند آن هم سر زندگی‌اش نه سر نوشابه.
انسان آزاده معاصر فریاد می‌زند، اصرار می‌کند، قطره قطره خونش را می‌گرید که بگوید قانون را رعایت کنید. انسان آزاده معاصر به این حقیقت دست یافته است که آدم‌ها مهره‌ی شطرنج نیستند. آدم‌ها آدمند. آی آدم‌ها....

درخشش جهاني دانشگاه شريف

درخشش جهاني دانشگاه شريف
گزارش نيوزويک از حيرت دانشگاهيان از چنين نمونه اي - دوشنبه 21 مرداد 1387 [2008.08.11]
‏‏‏منبع: نيوزويک - 9 اوت ‏
افشين مولوي

مسؤولان دانشکده مهندسي الکترونيک دانشگاه استنفورد، وقتي در سال 2003 با گروهي از دانشجويان ‏روبرو شدند که با نمرات بي سابقه اي از پس امتحانات ورودي دوره دکترا برآمده بودند، حسابي جا خوردند. ‏اينکه اين جوانان پر سر و صدا آمريکائي نبودند، جاي تعجب نداشت. دانشجوياني از آسيا و ساير نقاط توانسته ‏بودند مجوز ورود به اين دوره را درآمريکا بدست آورند. به گفته مسؤولان استنفورد، نکته شگفت انگيز اين ‏بود که اکثريت برگزيدگان از يک کشور و يک دانشگاه خاص آمده بودند: دانشگاه صنعتي شريف در ايران!‏دانشگاه استنفورد به مقصد مورد علاقه فارغ التحصيلان دانشگاه شريف تبديل شده است. بروس اي وولي، ‏رئيس سابق دانشکده مهندسي الکترونيک اين دانشگاه مي گويد، علت اين است که در حال حاضر شريف يکي ‏از بهترين دوره هاي مهندسي الکترونيک دنيا را در اختيار دارد. با درنظر گرفتن رقباي شريف نظير دانشگاه ‏هاي ام آي تي، کالتک و استنفورد در آمريکا، تسينگوا در چين و کمبريج در انگلستان، اين افتخار کمي براي ‏آن دانشگاه نيست. ‏

اعتبار دانشگاه شريف نشان مي دهد که چگونه درحالي که اظهارات جنجالي محمود احمدي نژاد و روياروئي ‏هسته اي او با آمريکا در دنيا خبرساز مي شود، دانشجويان ايراني در حال دست و پا کردن اعتبار بين المللي ‏براي خود به عنوان ستاره هاي علمي هستند. اين تنها مسؤولان استنفورد نبوده اند که متوجه اين نکته شده ‏اند. در دانشگاه هاي سراسر کانادا و استراليا که دريافت ويزا با محدوديت کمتري روبرو است، جذب ‏دانشجويان ايراني از رونق برخوردار شده است. تعداد دانشجويان ايراني در کانادا از سال 1985 تا کنون ‏‏240 درصد رشد کرده است و در استراليا هم اين تعداد ظرف پنج سال گذشته تا 5 برابر رشد کرده و به ‏نزديک 1500 نفر رسيده است. ‏

ضمناً دانشجويان دانشگاه شريف و ساير دانشگاه هاي معتبر ايران نظير دانشگاه تهران و دانشگاه فني اصفهان ‏به بازيگران مهم المپيادهاي علمي بين المللي تبديل شده و جوائز فيزيک، رياضي، شيمي و مسابقات ربوتيک ‏را به خانه برده اند. بدليل همين موفقيت هاي اخير بود که اصفهان به تازگي ميزباني المپياد بين المللي فيزيک ‏را به عنوان افتخاري که نصيب هيچ کشور ديگري در خاورميانه نشده، برعهده گرفت چرا که هيچيک از ‏کشورهاي همسايه ايران از کيفيت علمي دانشجويان ايران برخوردار نيستند. ‏

شرکت هاي فني غربي هم از قافله عقب نمانده و شروع به جذب آنها کرده اند. شرکت هاي بزرگ از گوگل ‏گرفته تا ياهو، و نيز مؤسسات تحقيقاتي غرب به استخدام صدها نفر از فارغ التحصيلان ايراني روي آورده ‏اند. برندگان المپيادها از جذابيت ويژه اي برخوردارند. به گزارش مطبوعات ايران، 90 درصد آنها براي ‏تحصيلات تکميلي يا کار از کشور خارج مي شوند. ‏

دانشگاه شريف در سال 1965 توسط پادشاه سابق ايران و درحالي که قصد تأسيس يک مؤسسه عاليرتبه ‏علمي و فني را داشت، بنيان نهاده شد. چهارچوب آن هم مطابق با راهنماي مشاوره ام تي آي تنظيم شده و ‏بسياري از اعضاي دانشکده هاي آن را تحصيلکرده هاي آمريکا تشکيل مي دادند. (بر اساس اطلاعات مؤسسه ‏بين المللي آموزش، ايراني ها در دوره شاه بزرگترين گروه دانشجويان خارجي مشغول به تحصيل در آمريکا ‏را تشکيل مي دادند.) رمز ديگر موفقيت دانشگاه شريف هم به سيستم دبيرستان ايران مربوط مي شود که دانش ‏آموزان را با مقدمات علوم آشنا مي سازد. اين چيزي است که آمريکائي ها تا پيش از کالج و دبيرستان آنرا ‏تجربه نمي کنند. ‏

از طرف ديگر موفقيت ايران بازتابي از تراژدي موجود در کشور است: دانشجويان ايراني چيزي بيش از اين ‏نمي خواهند که به محض فارغ التحصيلي از آنجا دور شوند. اين براي دانشگاه ها و شرکت هاي خارجي يک ‏فرصت است اما از سوئي، به معناي فرار جدي مغزها از جمهوري اسلامي است. رامين فرجاد يکي از فارغ ‏التحصيلان شريف در سال 1997 که اکنون مقام اجرائي در آکوانتيناي سيليکون ولي (منطقه اي در ‏سانفرانسيسکو و مرکز شرکت هاي متعدد الکترونيک) است گفت براي فارغ التحصيلاني ايراني شغل کافي ‏وجود ندارد. بدتر اينکه دانشجويان ستاره ايراني که قصد ماندن در کشور براي به راه انداختن حرفه اي را ‏دارند، از چشم داشت مسؤولان دولتي به مزاياي آنها و مانع تراشي هاي اين افراد شکايت دارند. خيلي از ‏ايراني ها که از پس مهاجرت به غرب بر نمي آيند، رهسپار دوبي مي شوند. همانطور که يکي از فارغ ‏التحصيلان شريف در اين شهر بندري مي گويد: «به تحصيلات ما در اينجا به نحو مناسبي ارج گذاشته مي ‏شود. به ما فرصت موفقيت داده شده است. در ايران، جلوي ما گرفته مي شود.»‏

اين مشکلات طاقت فرسا، نويد خوشي را براي آينده ايران نمي دهد. اين درست است که تعداد بيشماري از ‏دانشجويان نخبه در سالهاي اخير شکل گرفته اند و اينکه تاريخ اين کشور مملو از کاميابي ها و چهره هائي ‏نظير ابن سينا- برجسته ترين دانشمند دنيا در قرون وسطي-، محمد خوارزمي- کاشف الگوريتم رياضي در ‏قرن نوزدهم- و عمر خيام- منجم و رياضيدان پرآوازه بوده است. اما اگر جمهوري اسلامي مسيرش را به ‏زودي تغيير ندهد، تمام آن تاريخ و قابليت ها بر باد خواهد رفت.

۱۸ مرداد ۱۳۸۷

شان رحیم خان؛ آرایشگر ایرانی ستارگان سینما و سیاستمداران



RadioFarda.com


شان رحیم خان؛ آرایشگر ایرانی ستارگان سینما و سیاستمداران

شهرام میریان

شان رحيم خان، آرايشگری به نام و صاحب بزرگترين آرايشگاه در اروپا است. او زاده ايران است و ستارگان سينما، سياستمداران، چهره های سرشناس دنيای مد و ورزشکاران معروف، موهای خود را به دست او می سپارند.

اين آرايشگر سرشناس ايرانی در قلب شهر برلين، پايتخت آلمان، به شهرت رسيده است. شان رحيم خان در گفت وگوی ويژه با راديو فردا به پرسش هايی مانند چگونگی راهيابی به دنيای آرايشگری، مشتريان سرشناس و از همه مهم تر راز موفقيتش پاسخ داده است.

راديو فردا: آقای رحيم خان! چند سال است که در آلمان هستيد؟

شان رحيم خان: حدود ۱۳ سال است که در آلمان هستم. در ۱۳ سالگی از ايران بيرون آمدم و در وين زندگی کردم، بعد از آن به آمريکا رفتم و يک سال در لس آنجلس بودم و از آنجا به برلين پايتخت آلمان آمدم .

چطور شد که آرايشگر شديد و خيلی زود به شهرت دست پيدا کرديد؟

به طور تصادفی آرايشگر شدم. يکی از دوستانم که پدرش در وين آرايشگر بود، مرا به عنوان مدل به آرايشگاه پدرش برد و من از اين کار خوشم آمد زيرا دختران بسيار زيبايی آنجا بودند و من چون ۱۵ سال داشتم، اين مسئله برايم بسيار مهم بود. به همين دليل آرايشگر شدم.

دو سال بعد، در دوره آموزشی آرايشگری شرکت کردم. اين دوره سه ساله بود و در مدت اين سه سال، مديری که پيش او کار می کردم متوجه شد که کارم بسيار خوب است و خيلی خوب با موها رفتار می کنم.

در مسابقات آرايشگری نيز شرکت کردم و خوشبختانه توانستم در تمام مسابقات برنده شوم و به اين نتيجه رسيدم که آرايشگری در خون من است. بنابر اين دوره های ديگری را در انگلستان و فرانسه به هزينه خودم گذراندم.

وقتی شما عاشق کارتان باشيد، معروفيت خود به خود به سراغتان می آيد. اگر کارتان خوب باشد، آدم های سرشناسی که در تلويزيون يا سينما هستند و می خواهند موهايشان خوب باشد به سراغ بهترين ها می آيند، بنابراين معروفيت هم به دنبالش می آيد.

اولين چهره معروفی که به شما مراجعه کرد گويا يک ستاره سينمای آمريکايی بود. در اين باره بيشتر توضيح دهيد.

وقتی می خواستم از آمريکا به اروپا برگردم، يکی از دوستانم، جودی فاستر را به من معرفی کرد تا موهايش را درست کنم. خوشبختانه خانم جودی فاستر يک بار که به اروپا آمده بود، به ياد آورد که من در برلين هستم.

آن زمان در آرايشگاه معروفی به نام «اودووايلز» کار می کردم. در همان ساختمان، هتلی وجود دارد که خانم جودی فاستر در آن يک اتاق داشت و يک آرايشگر خيلی خوب می خواست که موهايش را درست کند. بنابر اين من رفتم به هتل تا موهايش را درست کنم و آنجا دوباره با هم آشنا شديم. او افراد معروف ديگری را پيش من فرستاد، و به اين ترتيب افراد معروفی از آمريکا و اروپا مرا پيدا کردند.

شان رحیم خان آرايشگر سرشناس ايرانی در برلین

بازيکنان فوتبال هم پيش شما می آيند؟

بله چند تن از بازيکنان فوتبال آلمان پيش من می آيند. البته فوتباليست های معروف ديگر هم می آيند. در ضمن افتخار می کنم که رييس جمهور آلمان هم پيش من می آيد.

آقای شان رحيم خان! اکثر سياستمداران و نمايندگان مجلس آلمان هم پيش شما می آيند؟

بله، زيرا برلين پايتخت آلمان است.

البته آرايشگران زيادی در برلين وجود دارند ولی چون کار شما عالی است، پيش شما می آيند.

بله، ولی نکته ديگری که خيلی مهم است، جدی بودن در کار است. من هميشه به حرف هايشان گوش می دهم و می گذارم حرفشان را بزنند و اين که افراد را درک کنيد، بسيار مهم است. مخصوصا در مورد سياستمداران که وقتشان کم است و دوست دارند از کارشان دور شوند و آرامش پيدا کنند.

در روزنامه ها نوشته است که چهره های سرشناس، هنرپيشه های هاليوودی، سياستمداران، فوتباليست ها و ورزشکاران مشتريان شما هستند. يکی از خصوصيات شغلی شما، رازداری است يعنی به حرف های آنها گوش می دهيد ولی جايی بازگو نمی کنيد. درست است؟

بله درست است.

اسم شما، شان رحيم خان است. آيا اين اسم حقيقی شماست؟

اسم من خشايارشاست و چون اسم بسيار سخت است، انتهای «شا» يک نون گذاشتم و شد «شان». رحيم خان هم فاميلی من است.

چند ماه پيش تونی بلر و همسرش، از انگلستان به برلين آمده بودند. او وقتی اسم «شان» را شنيد گفت: حتما يک اسم ايرانی است، چون ايرانی های بسياری را در انگليس می شناسم که نامشان «شان» است.

شنيده ايم که آرايشگاه خود را توسعه داده ايد.

بله خوشبختانه می توانم بگويم در حال حاضرآرايشگاه من، بزرگترين آرايشگاه اروپاست.

اسم آرايشگاه «شان رحيم خان» است و آرم آرايشگاه از قديمی ترين آرم های ايران است. اين آرم، دو طاووس است که از ايران سه هزار سال پيش آمده و من آن را کمی تغيير داده ام.

سه مغازه در آرايشگاه من وجود دارد. بخشی از آن بوتيک است که وسايل خانه، لوازم آرايش و جواهرات به فروش می رسد و يک بخش آن هم کافی شاپ و کوکتل بار است، يک بخش نيز آرايشگاه است. هر سه را با هم در يک مغازه درست کرده ام.

در واقع مجموعه ای از آرايشگاه و فروشگاه است؟

بله، خوشبختانه اين مغازه بسيار خوب کار کرد و من شش ماه پيش دو مغازه جديد باز کردم. يکی در هتل « الينگتون» در کوتن ويکی در هتل «ادلوند»

همان هتلی که آقای باراک اوباما در آن اقامت داشت؟

بله درست است. خوشحالم که اين کار خيلی سريع جواب داد و من شانس آوردم.

آقای رحيم خان! آيا شما بين يک هنرپيشه هاليوودی که برای درست کردن موهايش می آيد و يک شخص عادی تفاوتی قائل می شويد؟

هيچ فرقی ندارند. تنها تفاوتش اين است مشتری ای که خيلی معروف است و مثلا هنرپيشه معروف آمريکايی است، بايد پول بيشتری بدهد چون ما بايد در هتل موهايش را درست کنيم.

به عنوان مثال اگر خانم شارون استون که اخيرا برای جشنواره فيلم برلين آمده بود، به مغازه ما بيايد، افراد بسيار زيادی جمع می شوند و نمی گذراند کسی داخل و خارج شود، بنابراين ما مجبوريم در هتل موهای او را درست کنيم.

يعنی بايد به هتل برويد و اختصاصی موهای او را درست کنيد؟

بله متاسفانه اين طور است. البته ما اين کار را نمی کنيم، مگر اين که به هيچ عنوان امکان حضور آن فرد در مغازه وجود نداشته باشد. مثلا خانم تونی بلر، که به خاطر تدابير امنيتی مجبورم به هتل بروم و موهايش را درست کنم.

در حال حاضر تابستان است و همه جا تعطيل، از جمله مجلس آلمان و دولت آلمان نيز تعطيل است. چرا شما تعطيل نيستيد؟

برلين شهر جالبی است که کار و فعاليت هيچ گاه متوقف نمی شود. اتفاقا هفته پيش، هفت روز هفته را کار کردم. زيرا هفته مد بود و تمام طراحان مد، از اروپا آمده بودند و فقط يک هفته وقت داشتند که مدهايشان را نشان دهند. برای من و همکارانم بسيار جالب است، زيرا در اين شوها ما موهايشان را درست می کنيم.

در يک هفته پنج شوی مختلف داشتيم و کار بسيار سختی بود. زيرا هر شو حدود ۱۹ تا ۲۰ مدل دارد که بايد موهايشان را درست کنيم و بايد بدانيم چگونه موهايشان را درست کنيم و چه کارهايی بايد انجام دهيم. همچنين زمان زيادی می برد که عکاس ها عکس بگيرند.

ما از سه هفته پيش، روی اين مسئله کار کرديم و خوشحاليم که هفته گذشته بالاخره تمام شد.

آيا ممکن است از چهره های معروف ايرانی که پيش شما می آيند، اسم ببريد؟

متاسفانه نمی توانم. ولی خواننده های ايرانی پيش من می آيند و سه مشتری هم دارم که ماهی يک بار از تهران می آيند و من موهايشان را می زنم و بر می گردند تهران، زيرا در تهران زندگی می کنند ولی نمی توانم اسمشان را بگويم.

آقای شان رحيم خان! شنيده ايم که يک شامپو را به زودی به بازار ارائه می دهيد.

بله، يک سری شامپو و نرم کننده درست کرده ام که ۱۰ محصول مختلف برای مو است. اين محصولات ابتدا در پاريس و برلين به فروش می رود و بعد در جاهای ديگر. اميدوارم يک روز هم در تهران به فروش برسد. البته از شامپوهای ديگر کمی گرانتر است.

Radio Farda © 2008 RFE/RL, Inc. All Rights Reserved.

۱۵ مرداد ۱۳۸۷

سیلویو برلوسکنی و پستان برهنه داخل یک تابلوی نقاشی قدیمی



http://www.bbcpersian.com

00:07 گرينويچ - سه شنبه 05 اوت 2008 - 15 مرداد 1387

تابلویی که برای دولت ایتالیا دردسرساز شد

بنا به گزارش ها از ایتالیا، یک تابلوی نقاشی قدیمی که در کنفرانس های خبری پشت سر مقامات دولتی این کشور دیده می شود، روتوش شده است تا پستان برهنه داخل تصویر دیده نشود.

این نقاشی 250 ساله که در اغلب برنامه های خبری تلویزیونی بالای سر وزیران ایتالیا دیده می شود، انتخاب سیلویو برلوسکنی، نخست وزیر این کشور بوده است.

اولیور کانوی، گزارشگر بی بی سی، می گوید نخست وزیر ایتالیا معروف است که به زن ها توجه زیادی نشان می دهد. این تاجر پرزرق و برق هرگز از این که عکسش را در حال معاشرت با زنان جوان خوش قیافه بگیرند، خجالت نکشیده و حتی سال گذشته مجبور شد از همسرش به خاطر لاس زدن با زن ها، عذرخواهی کند.

آقای برلوسکنی بخشی از ثروت خود را از تهیه و ارائه برنامه های تلویزیونی به دست آورده است که در آنها زنان رقاص تقریبا عریان هنرنمایی می کنند. یکی از اعضای کابینه او نیز پیش از فعالیت سیاسی اش برای امرار معاش نیمه برهنه در برابر دوربین های عکاسی ظاهر می شده است.

گزارشگر بی بی سی می گوید اما اکنون به نظر می رسد که نخست وزیر ایتالیا زاهدمآب شده چون موافقت کرده پستان برهنه در نقاشی "زمان حقیقت را آشکار کرد" (اثر جیامباتیستا تیه پولو نقاش قرن هجدهم ایتالیا)، پوشانده شود.

ظاهرا آقای برلوسکنی به این دلیل این تابلو نقاشی را انتخاب کرده که کنفرانس های خبری دولت حال و هوایی جدی داشته باشد. اما مشاوران هنری او نگران بوده اند که تصویر پستان برهنه - که اغلب در خبرهای تلویزیونی بالای سر سخنگوی دولت ظاهر می شود - ممکن است برای برخی بینندگان اهانت آمیز تلقی شود.

اکنون پارچه ای سفید رنگ به این نقاشی قدیمی اضافه شده است.

اما پوشاندن پستان در این نقاشی باعث خشم و بدبینی عده ای در ایتالیا نیز شده است؛ یکی از کارشناسان هنری این کشور روتوش نقاشی جیامباتیستا تیه پولو را عملی مضحک توصیف کرده است.

صدور مجوز دروغگویی برای زنان خیانتکار ایتالیایی

بايگانی وبلاگ