۱۴ آبان ۱۳۸۷

علی کردان



Iranian minister sacked for faking a degree from Oxford University

Guardian Tuesday November 04 2008

The bogus degree was uncovered in August, when MPs questioned the authenticity of Kordan's qualifications shortly after his appointment to the post of interior minister.
The president, Mahmoud Ahmadinejad, called the move to impeach Kordan illegal because he did not commit any wrongdoing while in office. Ahmadinejad had previously dismissed the controversy as a row over "a piece of torn paper".

November 5, 2008

BBC

ویدیو




۱ آبان ۱۳۸۷

تب انتخابات در ایران و آمریکا

در حالی که مردم ایالات متحده آمریکا خود را آماده می کنند تا برای اولین بار فردی آفریقایی تبار را به کاخ سفید بفرستند که در صورت درست بودن پیشبینی اینجانب یک حادثه تاریخی خواهد بود (بلحاظ نظری نه دستاوردهایی که شخص آقای اوباما بدست خواهند آورد و یا رویکردی که کشور در عمل در پیش خواهد گرفت). گرچه با نهایت تاسف هنوز جهانی که ما امروز در آن زندگی می کنیم و گاه سخن از جهان قرن بیستم می رانیم هنوز سالیان نوری به رسیدن به دنیایی آزاد و همراه برابری برای همه فاصله دارد و تجربه مستقیم چند ساله من در کشورهای به اصطلاح متمدن گاه من را وامی دارد تا ناامیدانه فکر کنم که در جهان به اصطلاح آزاد بیش از هرجایی دیگر نقض حقوق انسانی از جمله تبعیض نژادی صورت می گیرد. با این حال انتخاب باراک اوباما گامی است به جلو و شاید نشان از شهامت اروپائی تباران برای رفتن به جلو باشد. هنوز اروپا و کشورهایی که تحت سلطه برخی از این کشورها و یا اشغال گروهی از ساکنین این قاره درآمدند حاظر به پذیرش ظلم هایی که بر گروه زیادی از مردم جهان رفت، چه از طریق سیاست های استعماری و یا برده داری نیستند.

و اما انتخابات در ایران:
مقاله آقای باقرزاده را در سایت ایران امروز بخوانید.
مطلبی از دوست عزیز آقای باقرزاده را خواندم و در فرصت کمی که داشتم چند سطری را در این مورد یادداشت نمودم که از این قرار است:

وجه اشتراک آقای خاتمی با رهبر حکومت اسلامی، خامنه ای و بنیانگذاران حکومت، خمینی تنها در حرف خ اول نام فامیلیشان نیست. گرچه خاتمی چه به لحاظ بینش و چه منش قابل مقایسه با دیگر آخوندهایی که من می شناسم نیست با این حال نباید فراموش کرد که او عبا و عمامه آخوندی برتن دارد. دور از انصاف نیست اگر بگوییم که این دسته همه سر و ته یک قبایند!

اصلاحات بنیادین با مالاندن ماست بر خانه گلی در حال فروپاشیدن (اشاره به ریشه اصطلاح ماست مالی کردن) بدست نمی آید. ملا، آخوند، حاج آقا، آیت الله، حجت الاسلام، یا هر نام دیگری که می نامندشان باید به قول خودشان بزرگواری نمایند به حجله هاشان برگشته و زمام امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را به متخصصین امور واگذارند. جناب آقای دکتر حجت الاسلام والامسلمین سید محمد خاتمی نیز از این قائده مستثنا نیستند. اگر ایشان مایل به فعالیت سیاسی هستند یا تمایل به تدریس در مکانی غیر از حوزه علمیه دارند می توانند با کنار گذاشتن عبا و عمامه در چارچوب قانون به فعالیت مشغول شوند.

بطور خلاصه اشاره می کنم که گرچه نگاه مصالحه ای و عملگرایانه به مسائل در خیلی از مسائل نه تنها بد نیست که ممکن است در مواردی لازم باشد ولی در مورد نظام سیاسی حاکم بر کشور باید منتقدین و دلسوزان ایران نگاهی بلند مدت و راهبردی داشته باشند. چگونه می توان ساختار موجود را برچید و نظامی مردمی مبتنی بر ارزشهای انسانی و حقوق بشری جایگزین نمود؟ سئوال آقای باقرزاده بجاست که آیا خاتمی اندک پایبندی به اصلاحات دارند یا خیر. جواب من به عنوان شهروند ایرانی یک کلمه است: نه!

۳۰ مهر ۱۳۸۷

بازداشت عشا مومنی و خط و نشان کشیدنهای خردجال ها

Iranian authorities arrested Asha Momeni, an activist in the "One Million Signatures" campaign for women's rights
See
Iran Early Bird

بازداشت دانشجوي ایراني که براي دیدار خانواده اش به ایران آمده بود

‏ گزارشي از تایم خلیج - سه شنبه 30 مهر 1387 [2008.10.21]

‏دانشجوي دختر ایراني که براي تحقیات درباره پایان نامه و دیدار حانواده اش از آمریکا به ایران آمده بود، در تهران ‏دستگیر شد. او یکي از فعالان کمپین حقوق زنان است که در ایران فعالیت مي کند.‏

به گفته پروین اردلان، یکي از فعالان حقوق زنان اعلام کرد که عشا مومني، دانشجو ایراني که در کالیفرنیا مشغول به ‏تحصیل است، هنگام تهیه فیلمي در مورد جنبش زنان در ایران که مربوط به پایان نامه تحصیلي اش بود، روز ‏چهارشنبه در تهران دستگیر شد.‏

اردلان ضمن اشاره به فعالیت زنان براي جمع آوري یک میلیون امضا براي ایجاد تغییرات براي بهبود وضعیت زنان، ‏اعلام کرد:« او در آمریکا زندگي مي کند و و با اعضا کمپین یک میلیون امضا در تهران مصاحبه هایي انجام داده است ‏و بمنظور تحقیقات براي فیلمي که قرار است درباره جنبش زنان ایران بسازد، به ایران سفر کرده است».‏

اعضا کمپین یک میلیون امضا اعلام کرده اند که ده ها نفر از آنها از آغاز فعالیتشان در سال 2006 تا کنون، به دلیل ‏درخواست هایشان براي تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، دستگیر شده اند.‏

دیپلمات هاي غربي، دستگیري فعالان حقوق زنان را بخشي از سرکوب مخالفان دولت آقاي احمدي نژاد مي دانند که با ‏فشار هاي غرب درباره برنامه هاي اتمي اش دست و پنجه نرم مي کند.‏

اکثر زنان دستگیر شده بعد از چند روز یا چند هفته آزاد شدند. در وبسایت کمپین یک میلیون امضا نوشته شده است که ‏مومني را بعد از دستگیري به زندان اوین برده اند.‏

مومني دانشجوي دانشگاه ارتباطات و هنر دانشگاه ایالتي کالیفرنیا است که دو ماه پیش براي دیدار با خانواده و کار بر ‏روي پایان نامه اش که درباره جنبش زنان است، به ایران آمد. در وبسایت آمده است:« مقامات امنیتي خانه و وسایلش ‏که شامل کامپوتر و فیلم هایي که مربوط به پایان نامه اش مي شد را توقیف کردند». مقامات دولتي هیچ اظهار نظري در ‏این مورد نکرده اند.‏

فعالان حقوق زن معتقدند که قوانین ایران درمورد زنان تبعیض آمیز است که در مورد حق طلاق، ارث، حضانت ‏فرزندان و غیره،شهروند درجه دو محسوب مي شوند. روحانیوني که در ایران حکومت مي کنند، معتقدند که این قوانین ‏زنان را چنانکه در غرب متداول است در مقابل اینکه سمبل سکس شوند، محافظت مي کند.‏

سال گذشته چهار ایراني-آمریکایي را به دلیل ایجاد اختلال در امنیت ملي، دستگیرکرد که با اعتراض شدید آمریکا ‏مواجهه شد. این چهار نفر بعدا به قید کفیل آزاد شدند.‏


golshiftebazjoee.jpg

گزارش اختصاصي روز از

ماجراي بازجوئي و خروج گلشيفته فراهاني

‏ پرستو سپهري
با تهديد آشکار وزير ارشاد، ماجراي گلشيفته فراهاني وارد مرحله تازه اي شد. سردار صفارهرندي اعلام کرد که اين ‏هنرپيشه جوان ايراني را "زير پا" خواهد گذاشت.‏
گلشيفته فراهاني بازيگر جواني که يکي از ستاره هاي نسل نو سينماي ايران است، وقتي با تهديد وزارت ارشاد و ‏نيروهاي امنيتي روبرو شد که نخستين اخبار مربوط به ايفاي نقش او در يک فيلم هاليوودي به کارگرداني رايدلي اسکات ‏در ايران منتشر شد.

انتقاد از وضع حقوق بشر در ایران

U.N. concerns on Iran human rights

انتقاد دبیرکل سازمان ملل از وضع حقوق بشر در ایران

بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد از پیشینه حقوق بشر ایران انتقاد کرده و گفته است در این مورد نگرانی های زیادی دارد که دامنه آن از افزایش موارد مجازات اعدام گرفته تا تعقیب و آزار اقلیت های دینی و سرکوب حقوق زنان است.

بان کی مون گفته است طی ماه های اخیر، تعداد اعدام ها در ایران به ناگهان افزایش پیدا کرده است. مقام های ایرانی می گویند این اعدام ها بخشی از تلاش های مربوط به مبارزه با قاچاق مواد مخدر بوده است.

در تاریخ بیست و هفتم ماه ژوئیه سال جاری، 29 نفر در ایران اعدام شدند.

رییس قوه قضائیه ایران خواستار توقف اعدام افراد زیر 18 سال شده و آقای بان از این اقدام ایران استقبال کرد اما در عین حال خاطرنشان ساخت که همچنان تعداد زیادی از این افراد اعدام می شوند.

در گزارش دبیر کل سازمان ملل به سرکوب جنبش زنان ایران طی یک سال گذشته نیز پرداخته و گفته شده که زنان به طور مکرر برای استفاده از روسری های خیلی آزاد و لباس های خیلی تنگ دستگیر می شوند.

گزارش های مربوط به خشونت علیه بهائیان نیز افزایش یافته است. محل زندگی و کسب اعضای جامعه بهایی ایران هدف قرار گرفته است.

بان کی مون گفته است قطع اعضای بدن و مجازات های بدنی که برای جرائم، مجازات اسلامی تلقی می شود، باعث نگرانی جدی است.

وی همچنین به گزارش هایی در مورد شلاق زدن همجنس گرایان و تهدید آنها به اعدام اشاره کرده است.

آقای بان از طرح هایی که مجلس ایران برای اعطای حقوق بیشتر به زنان در دست بررسی دارد، استقبال کرده و طرح مربوط به ایجاد دادگاه های ویژه اطفال را یک تحول مثبت خوانده است.

اما دبیرکل سازمان ملل گفته است که در مجموع، وضعیت حقوق بشر در ایران نگران کننده است.

در همین رابطه:

انتقاد بان کی‌مون از وضعیت حقوق بشر در ایران

رادیو زمانه

درخواست دیده‌بان حقوق بشر برای توقف اعدام نوجوانان
نگرانی اروپا از «وخامت اوضاع حقوق بشر در ایران»
نگرانی سه سازمان از وضع حقوق بشر در ایران

محمود احمدی نژاد نقض حقوق بشر
دولت احمدی‌نژاد و مجلس هفتم در معرض فشار


نشان دیده بان حقوق بشر حقوق بشر
"ایران - قوانین مبهم و سرکوب مخالفان"

۲۴ مهر ۱۳۸۷

جاسوسی درباره پناهنده ها؛ ممنوع الخروج ها؛ بازجوی سابق دیکتاتوری آخوندی

سوئد: علت اخراج ديپلمات ایرانی، جاسوسی درباره پناهنده ها بود
خبرگزاری رويترز به نقل از آژانس خبری سوئد، تی تی، از قول يک منبع آگاه، دليل اخراج ديپلمات ايرانی از سوئد را مظنون بودن به جاسوسی درباره پناهندگان ايرانی در سوئد اعلام کرده است. يک منبع آگاه در وزارت خارجه سوئد اعلام کرد که ديپلمات ايرانی به دليل مظنون بودن به «جاسوسی درباره پناهنده های ايرانی در سوئد» اخراج شده است.

استراليا از تعقيب قضائی احمدی نژاد خودداری می کند

استفان اسميت، وزيرامورخارجه استراليا، چهارشنبه اعلام کرد که « دولت آن کشور از انديشه تحت تعقيب قراردادن محمود احمدی نژاد صرف نظر می کند زيرا اين امر می تواند اذهان جهانی را از پرونده هسته ای ايران منحرف کند.»

استراليا از مدتی پيش اعلام کرده بود که برای تعقيب قضائی احمدی نژاد به ديوان بين المللی لاهه مراجعه خواهد کرد و بخاطر اظهارات احمدی نژاد عليه اسرائيل، ارائه کيفرخواست و محاکمه وی را درخواست خواهد کرد.

بازجوی سابق ایرانی در لس آنجلس حبس گرفت
به گفته پلیس فدرال آمریکا، اف بی آی، آقای موسوی پیش از مهاجرت به آمریکا از بازجویان دادگاه انقلاب اسلامی بوده است.آقای موسوی در ماه آوریل در شش مورد اتهام گناهکار شناخته شده بود. به گفته پلیس فدرال آمریکا وی در سال های 2003 و 2004 بیش از 500 هزار دلار از طریق راه انداختن کاروان حج درآمد داشت که آنها را برای پرهیز از پرداخت مالیات اعلام نکرد. به گفته دادستان ها وی همچنین در جریان ادای سوگند شهروندی از افشای عضویت خود در سازمان مختلف جمهوری اسلامی از جمله کار به عنوان بازجو در دادگاه انقلاب اسلامی خودداری کرده بود. دادگاه فدرال اکنون به علت ادای اظهارات کذب تحت سوگند، شهروندی وی را باطل کرده است.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس یک مقام سابق دولت جمهوری اسلامی به جرم نقض قوانین آمریکا در زمینه تحریم ایران به تقریبا سه سال حبس محکوم شده است.

روز سه شنبه یک دادگاه فدرال سید محمود موسوی، 49 ساله، ساکن شهر "دایاموند بار" در شرق لس آنجلس را 12500 دلار جریمه و تابعیت او را باطل کرد.

هزاران ممنوع الخروج و ممنوع المعامله در ایران
یک مقام قضایی جمهوری اسلامی گفته است که بیش از یکصد هزار تن در ایران ممنوع الخروج و ممنوع المعامله هستند.

به گزارش خبرگزاری دولتی ایران - ایرنا - حسن ذبحی، معاون قضایی دادستان کل کشور، ضمن اعلام این رقم گفته است که دادستانی در صدد بازنگری مجدد فهرست افراد ممنوع الخروج و ممنوع المعامله است تا اینگونه ممنوعیت ها را در موارد غیر ضروری کاهش دهد.

آقای ذبحی گفته است که دستور ممنوع الخروج و ممنوع المعامله بودن افراد که توسط دستگاه های مجاز در جمهوری اسلامی صادر می شود باید به تایید معاونت قضایی دادستانی کل کشور برسد. وی گفت که اداره گذرنامه ملزم است که حتی در مورد پرونده های امنیتی نیز از هیچ اداره و مرجع دیگری حکم ممنوع الخروج کردن افراد را نپذیرد و افزود که اختیار صدور چنین احکامی به معاونت قضایی دادستانی کل منحصر شده تا، به گفته وی، حیثیت افراد حفظ شود و دستگاه های مختلف بدون دلیل به ممنوع المعامله یا ممنوع الخروج کردن افراد مبادرت نورزند.

منظور آقای ذبحی از پرونده های امنیتی کسانی است که به دلایل مختلف سیاسی و امنیتی اجازه خروج از کشور را ندارند.

طرح استیضاح کردان به هیئت رییسه مجلس تسلیم شد

در پی استعلام سايت «الف»، وابسته به احمد توکلی نماينده تهران از دانشگاه آکسفورد، موضوع مدرک آقای کردان به يک جنجال تبديل شد.

همزمان دانشگاه آزاد اسلامی نیز اعلام کرد که وزير کشور ايران هيچ مدرک ليسانس يا فوق ليسانس از اين دانشگاه نگرفته است. آقای کردان مدعی شده بود که مدارک ليسانس و فوق ليسانس خود را از دانشگاه آزاد دريافت کرده است.

درنهايت سايت الف فيلتر شد و وزارت کشور نيز تهديد کرد از منتقدان شکايت خواهد کرد.

با اين حال علی رغم حمايت اوليه محمود احمدی نژاد از وزير کابينه اش، با بالا گرفتن اعتراض ها وی در شهريور ماه امسال دستور ارزيابی مدارک مديران را صادر کرد که سرانجام به اعتراف تقلبی بودن مدرک وزير کشور ختم شد.


۸ مهر ۱۳۸۷

رمانی درباره زندگی عایشه

«جواهر مدینه» همچنان دردسر ساز است

پلیس ضد تروریسم لندن در ساعات آغازین شنبه گذشته سه نفر را به جرم حمله به منزل ناشری دستگیر کرد که قصد چاپ رمانی درباره زندگی عایشه، همسر محمد پیامبر، را دارد.

به گزارش روزنامه بریتانیایی گاردین، پلیس این سه نفر را پس از انفجار یک کوکتل مولوتف در خارج از خانه مارتین رینیا، مدیر انتشاراتی مستقل گیبسون اسکوئر، دستگیر کرد.

به گفته سخنگوی پلیس لندن، این انفجار با انتشار قریب الوقوع کتاب «جواهر مدینه» نوشته شری جونز، روزنامه نگار آمریکایی، ارتباط دارد که برداشتی داستانی است از رابطه محمد و همسر محبوبش عایشه.

این کتاب که ناشر فعلی آن را «رمانی تاریخی و عاشقانه» توصیف کرده است مدتی است که در کانون مجادلاتی در سطح دنیا قرار دارد که روز به روز بر شدت و حدت آنها افزوده می شود.

«جواهر مدینه» در ابتدا قرار بود توسط انتشارات عظیم رندوم هاوس به چاپ برسد، اما این ناشر برای این که خشم مسلمانان برانگیخته نشود کتاب را از فهرست تابستان خود حذف کرد.

سلمان رشدی در واکنش به این اقدام رندوم هاوس آن را «سانسور از روی ترس» توصیف کرد. رشدی نویسنده کتاب آیات شیطانی است که در سال ۱۹۸۹باعث خشم مسلمانان سراسر جهان و فتوای آیت الله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی، مبنی بر مهدورالدم بودن او شد.

گفته می شود «رینیا» که انتشارات گیبسون اسکوئر را در خانه خود اداره می کند اکنون تحت محافظت پلیس قرار دارد.

او در آغاز سال جاری میلادی هنگام اعلام خبر چاپ این کتاب گفت: «در جامعه ای آزاد همه باید فارغ از ترس و واهمه به آثار ادبی دسترسی داشته باشند. ما به عنوان انتشاراتی مستقل سخت بر این عقیده ایم که نباید از عواقب این مجادلات واهمه داشته باشیم.»

خانم جونز بارها این نکته را که کتابش باعث واکنش های خشن خواهد شد انکار کرده است. او در مصاحبه با روزنامه ای آلمانی گفت: «این ادعا که مسلمان ها با خشونت به کتاب من واکنش نشان خواهند داد کاملا بی معناست. هر کس که کتاب را بخواند خواهد دید که با پیامبر و همسر محبوبش با احترام برخورد شده است.»

جونز در مصاحبه با خبرگزاری «آسوشیتدپرس» گفت که پس از حملات تروریستی ۱۱سپتامبر و علاقه مند شدن به اسلام و خواندن کتاب هایی در این زمینه به ایده این کتاب رسیده است.

دنیز اسپلبرگ، نویسنده و متخصص اسلام که در دانشگاه تگزاس تدریس می کند، مدتی قبل این کتاب را «اعلان جنگ» و «مسئله امنیت ملی» که سرانجام به خشونت می انجامد توصیف کرد.

گفته می شود که پلیس پیش از این حمله، نسبت به تهدیدهای احتمالی به «رینیا» هشدار داده بود. تاکنون بیشتر جنجال ها در مورد این کتاب به توصیف رابطه محمد پیامبر با همسرش مربوط بوده است.

انتشار کتاب "جواهر مدینه" درباره زندگی عایشه، همسر محبوب پیامبر

Firebomb attack on book publisher

Firm had bought rights to a controversial novel about the Prophet Muhammad's child bride

۶ شهریور ۱۳۸۷

حمله مدونا به آیت الله خامنه ای

13:42 گرينويچ - چهارشنبه 27 اوت 2008 - 06 شهریور 1387
حمله مدونا به جان مک کین
مدونا، خواننده سرشناس پاپ که به تازگی جشن پنجاهمین سالگرد تولد خود را برگزار کرد، در اولین کنسرت از دور جدید کنسرتهای جهانی اش در کاردیف ولز، غیر مستقیم به جان مک کین، نامزد بالقوه حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری حمله کرد.
مدونا در استادیومی با حضور چهل هزار تن از هوادارانش، در حین اجرای ترانه ای به نام Get Stupid تصویر جان مک کین را در کنار تصاویری از ویرانی، اثرات گرم شدن زمین، آدولف هیتلر و رابرت موگابه، رهبر زیمبابوه نشان داد.
این در حالی است که او در بخش دیگری از کنسرتش، تصویر باراک اوباما، نامزد دموکرات ها را همراه با تصاویری از مهاتما گاندی، رهبر جنبش استقلال طلبی هند، جان لنون، آوازخوان و ترانه سرای فقید و ال گور، معاون پیشین ریاست جمهوری آمریکا و برنده نوبل صلح به نمایش گذاشت.
سخنگوی آقای مک کین با انتقاد از رفتار "طرفداران سرشناس" آقای اوباما، در گفت و گویی با شبکه تلویزیونی فاکس چنین مقایسه ای را "اهانت آمیز، غیرقابل قبول و به طرز بی رحمانه ای تفرقه برانگیز" خواند.
این نخستین بار نیست که اجرای کنسرت "ملکه دنیای پاپ" جنجال برانگیز می شود. به عنوان مثال، او در کنسرتهای قبلی اش، یکبار با بوسیدن دهان بریتنی اسپیرز جوان و بار دیگر طی کنسرتی در فرانسه با بوسیدن یک هم رقص زن "به شیوه فرانسوی" سخت بحث برانگیز شد.
در همان بخش از کنسرت اخیر مدونا که عکس رابرت موگابه به نمایش درآمد، عکس آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی هم نشان داده شده است.

۵ شهریور ۱۳۸۷

اشتباه ۱۲۰ هزار ميليارد تومانی دولت در محاسبات

«اشتباه ۱۲۰ هزار ميليارد تومانی دولت در محاسبات»
بیژن یگانه
رییس کل بانک مرکزی ايران از يک اشتباه ۱۲۰ هزار ميليارد تومانی در دولت خبر داده است.
بنابر گزارش های انتشار يافته، طهماسب مظاهری، رییس کل بانک مرکزی در نشست اخير خود با اعضای اتاق بازرگانی وقوع اين «اشتباه فاحش دولت و کارشناسان اقتصادی» را در «زمان رياست ابراهيم شيبانی در بانک مرکزی» دانست و گفت در حالی که توان وام دهی بانک ها ۲۰ هزار ميليارد تومان است اين رقم ۱۴۰ هزار ميليارد تومان ارزيابی شده بود.
روزنامه اقتصادی «سرمايه» و سايت خبری «تابناک» نزديک به فرمانده اسبق سپاه پاسداران طی گزارشی که از برگزاری جلسه اخير رییس کل بانک مرکزی با اعضای اتاق بازرگانی تهران منتشر کردند به نقل از طهماسب مظاهری پرده از این اشتباه «فاحش دولت» برداشته اند.
...
با اين حساب، بانک ها می توانستند تا سقف ۲۸۰ هزار ميليارد تومان تسهيلات در اختيار متقاضيان قرار دهند که معيار دولت برای پرداخت تسهيلات قرار گرفت.
احمد حاتمی يزد، مديرعامل پيشين بانک صادرات نیز گفته است: «براساس اين برآورد اشتباه بود که دولت با هر دور سفر استانی تسهيلاتی را مصوب و بانک ها را برای اجرای اين مصوبات موظف می کرد.»
...
نسخه های غير کارشناسی
بانک ها از زمان تشکيل دولت نهم با تغييرات بسياری مواجه بوده اند. تغيير يکباره تمامی مديران عامل بانک ها در سال زمستان سال ۸۴، برکناری مجدد اغلب مديران منصوب خود آقای احمدی نژاد، طرح های مداوم دولت برای پرداخت وام های مختلف، و کاهش دستوری نرخ سود بانکی برخی از برنامه های دولت آقای احمدی نژاد است که به گفته کارشناسان اقتصادی، اغلب بدون کار کارشناسی لازم و با هدف جلب افکار عمومی به صورت دستوری به اجرا گذاشته شد.
دستوری بودن اغلب اين طرح ها و مخالفت رییس سابق بانک مرکزی يا وزير اقتصاد و برخی ديگر از مقام های اقتصادی دولت موجب برکناری آنها از سمت های خود شد.
اختلاف نظر ميان رییس فعلی بانک مرکزی و سياست های اقتصادی دولت نيز در ماه های اخير تا مرز جدايی طهماسب مظاهری از دولت نيز رسيده است اما ناظران می گويند ارتباط مستقيم آقای مظاهری با رهبر جمهوری اسلامی مانع از برکناری وی شده است.
...

۱ شهریور ۱۳۸۷

شادابی و خوشحالی در بسياری از کشورهای اروپای شمالی

مردم دانمارک شاداب ترين مردم جهان
براساس دو پژوهش علمی که اخيرا انجام شده، مردم کشور دانمارک شاداب ترين مردم جهان شناخته شده اند. اين شهرت جديد و توجه رسانه ها به اين موضوع باعث شده که خود مردم دانمارک هم به بحث در اين مورد علاقه نشان دهند.
اگر سه سال پيش ازيک دانمارکی می پرسيديد که راز شادابی و رضايت شما از زندگی چيست، احتمالا با حالتی بهت زده به شما نگاه می کرد که اين چه سئوالی است؟
اما امروزه در پاسخ به يک چنين سئوالی احتمالا اکثر دانمارکی ها با لبخندی حاکی از رضايت، دلائل گوناگونی را برای شادابی خود ارائه خواهند کرد.
در هر حال چند سالی طول کشيده تا خود مردم دانمارک هم باورشان بشود که شاداب ترين مردم جهانند و به اين خصيصه خود عادت کنند.
دانمارک کشوری است در سواحل شمال غربی قاره اروپا با ۵ ميليون نفر جمعيت که اساسا از يک نژاد و فرهنگ اند.
در گذشته بسياری از مردم جهان فکر می کردند که زندگی مردم شمال اروپا بسيار يک نواخت و کسالت بار است و به عنوان مثال، دانمارک کشوری است با نرخ بالای خودکشی و افسردگی.
اما دو پژوهش علمی که در سه سال اخير انجام شده اين تصوير را به کلی دگرگون کرده است و نشان می دهد که همزمان با اوج گيری جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ و در دوران متلاطم سياست و اقتصاد بين المللی، دانمارک از يک نظام اجتماعی بسيار موزون برخوردار است و از نظر اقتصادی نيز قدرت رقابت خود را در عرصه جهانی به خوبی حفظ کرده است.
نتايج اين بررسی ها و توجه رسانه ها به آن باعث شده که خود دانمارکی ها هم بيشتر از گذشته به کيفيت زندگی و عوامل موثر در رضايت و شادابی خود بيانديشند.
دورته کيلريچ، از مديران موسسه جهانگردی کشور دانمارک می گويد: « اين يافته های جديد فرصتی فراهم کرده که خود ما نيز در مورد نحوه زندگی در اين کشور بيشتر دقت کنيم و متوجه بشويم که زندگی در دانمارک واقعا تا چه حد متعادل و موزون است.»
تا اوائل سال ۲۰۰۶ شناخت عمومی از دانمارک همان الگوی تکراری بود، کشور صادر کننده لبنيات با محيطی آرام و مردمی خونسرد که شناخته شده ترين فرد آن هانس کريستيان اندرسن و معروفترين نکته تاريخی آن وقوع داستان معروف هملت ، اثر شکسپير در اين کشور بود.
سالها بود که صنعت توريسم در اين کشور رو به افول بود و جنجال بر سر چاپ کاريکاتورهای محمد پيامبر اسلام در روزنامه های اين کشور مهمترين خبری بود که دانمارک را در نقشه جهان مشخص می کرد.
اما در ماه ژوئيه سال ۲۰۰۶ پژوهشگری از دانشگاه ليستر در بريتانيا، با چاپ نتايج تحقيقات خود براساس يافته های اقتصادی و اجتماعی، رتبه شاداب ترين مردم جهان را به مردم دانمارک داد.
در اين پژوهش علمی چنين استدلال شده بود که عوامل اقتصادی – اجتماعی نظير بهداشت و درمان عمومی، سطح زندگی و رفاه خانواده و دسترسی عموم به آموزش و پرورش با کيفيت عالی، روحيه عمومی و ميزان رضايت از زندگی مردم هر کشور را تعيين می کند.
برمبنای اين شاخص ها مردم دانمارک با برخورداری از بهترين و وسيعترين خدمات بهداشتی مجانی، با يکی از بالاترنی نرخ های متوسط توليد ناخالص ملی و دسترسی به بهترين آموزش رايگان در سطح جهان، از نظر شادابی و احساس رضايت از زندگی در مقام اول قرار گرفتند.
در سالهای اخير اين خبر به سرعت در سراسر جهان منتشر و مورد توجه قرار گرفت . نيلز مارتين دانشجوی ۲۶ ساله دانمارکی سال گذشته را در کشور پرو گذرانده است.
گذشته از دو عامل مهم قدرت اقتصادی و برنامه های وسيع حمايت اجتماعی، خود دانمارکی ها می گويند که روحيه آنها با مردم ساير کشورهای همسايه در شمال اروپا متفاوت است و اين همسايگان به شادابی و احساس رضايت عمومی در دانمارک غبطه می خورند.
او می گويد: در کمال تعجب در پرو نيز بسياری از من می پرسيدند که راز شادابی مردم شما چيست. قبل از اين بسياری در پرو فکر می کردند که مردم دانمارک و اروپای شمالی بسيار خونسرد و جدی هستند و نمی دانند چگونه از زندگی لذت ببرند.
اين فقط خارجی ها نبودند که از نتايج پژوهش اخير متعجب می شدند، خود دانمارکی ها هم ابتدا باورشان نمی شد که جزو خوشحالترين مردم جهان باشند.
نيلز مارتين اين دانشجوی دانمارکی می گويد خود من يا بسياری از دوستانم کلا آدم های خوشحالی هستيم ولی شيوه ابراز احساسات ما دانمارکی ها شايد با ساير ملل جهان متفاوت باشد، ماها خجالتی تر هستيم . به همين خاطر در اوائل به نتايج اين پژوهش کمی مشکوک بوديم.
اما بعدا ثابت شد که نتايج تحقيقات پژوهشگر بريتانيائی نه اشتباه که بسيار هم جدی بوده است.
اوائل تابستان امسال نيز يک مرکز تحقيقاتی در استکهلم، پایتخت سوئد، به نام ارزيابی ارزشهای جهانی که از روشهای تحقيق کاملا متفاوتی استفاده می کند اعلام کرد که پژوهشهای اين مرکز نشان می دهد دانمارکی ها راضی ترين ملت جهان هستند.

در پژوهش اين مرکز مشخص می شد که مهمترين عامل در تعيين رفاه و احساس رضايت مردم هر کشور آزادی آنها در انتخاب نحوه زندگی ، تشويق برابری جنسی و تساهل و مهربانی با اقليت هاست.
در اين پژوهش نيز بار ديگر مشخص شد که مردم دانمارک در صدر ليست ملل شاداب و راضی جهان هستند.

اما راز شادابی مردم دانمارک و رضايت عمومی از زندگی چيست؟

به گفته دورته کيلريچ، از موسسه جهانگردی دانمارک، برای اکثر مردم دانمارک داشتن بهترين تعادل از جنبه های مختلف زندگی و محيط موزون عامل اصلی اين وضعيت است. شادابی و خوشحالی در بسياری از کشورهای اروپای شمالی، که همه آنها درصدر فهرست ملل راضی در جهان هستند، محصول قدرت اقتصادی و برنامه های اجتماعی حمايت از شهروندان است.

روش اداره امور اقتصادی و رفاهی در دانمارک براساس يک اصل مهم بنا شده است: اخذ ماليات فراوان و در مقابل توزيع قاطعانه و وسيع درآمد بين تمام شهروندان. يک چنين روشی به عنوان مثال با روح نظام بازار آزاد و معيارهای کشوری مثل آمريکا صد درصد در تضاد است. اما برای مردم دانمارک دستاوردهای فراوانی داشته که مهمترين آنها خدمات اجتماعی وسيع نظير بهداشت و خدمات درمانی رايگان، بيمه بازنشستگی فراگير و آموزش و پرورش عالی است. اما با وجود تمام برنامه های حمايت اجتماعی و بودجه هنگفتی که صرف آن می شود دانمارک توانسته بدون ضايعات اقتصادی و يا فرورفتن در بحران مالی اين الگو را پيش ببرد. به گفته برخی از مردم اين کشور، دانمارک عقل و قلب را با هم دارد. خدمات رفاهی و اجتماعی که هر شهروند دانمارکی را از لحظه تولد تا مرگ تحت پوشش قرار می دهد برای خارجيان نيزيکسان است.

کيت ويال، يک زن آمريکائی ۵۵ ساله، بيش از سی سال است که همراه خانواده خود در دانمارک زندگی می کند. او می گويد: بارها به امکان بازگشت به آمريکا و داشتن شغل و درآمد بيشتر دست رد زده و ترجيح داده که فرزندان خود را در دانمارک بزرگ کند.
او می داند که در دانمارک هر چقدر هم تلاش کند هيچگاه ثروتمند نخواهد شد اما می گويد برای او مهمتر از هر چيز سلامت و شادابی خانواده ، داشتن امکان سفر و تفريح و امنيت مالی و خدمات اجتماعی است. او می گويد که بين آمريکا و دانمارک ، کشوری را انتخاب کرده که زندگی در آن ساده تر است و برای بقای اقتصادی يک خانواده لازم نيست که صبح تا شب دويد.

دلائل شادابی و رضايت مردم دانمارک هر چه که می خواهد باشد دو پژوهش علمی در سه سال گذشته ثابت می کند که اين کشور به هر دليل و به هر شکل مسير درستی را در پيش گرفته است. گذشته از دو عامل مهم قدرت اقتصادی و برنامه های وسيع حمايت اجتماعی، خود دانمارکی ها می گويند که روحيه آنها با مردم ساير کشورهای همسايه در شمال اروپا متفاوت است و اين همسايگان به شادابی و احساس رضايت عمومی در دانمارک غبطه می خورند.

۳۰ مرداد ۱۳۸۷

گلشيفته فراهانی در فرودگاه از سوی دستگاه های ذيربط با حکم ممانعت از خروج مواجه شد


Popular Iranian actress banned for appearing in Hollywood movie 8/20/2008 11:28 AM ET (RTT News)

One of Iran's most popular actresses Golshifteh Farahani was banned by the authorities from leaving that Islamic country apparently angered by her appearance in the Hollywood movie, Body of Lies.

The 25-year-old Farahani appears in Ridley Scott's latest movie, which tells the story of a CIA agent sent to Jordan to trace an al-Qaeda leader, with Russell Crowe and Leonardo DiCaprio.Authorities asked Farahani not to leave the country when she arrived at Tehran airport Tuesday on her way to Hollywood where she was about to consider a new offer, Iran's state news agency IRNA said.

The award-winning young actress is reported to have not conformed to the law that requires Iranian actors and actresses to obtain a permit from the ministry of culture and Islamic guidance to act in foreign movies. Her role in the film Santouri was criticized by the conservative media for "portraying a negative image of Iranian society and its drug problem." Farahani is said to be the first actress living in Iran while appearing in a Hollywood production.



Golshifteh Farahani (Persian: گلشیفته فراهانی , born July 10, 1983 in Tehran) is an acclaimed Iranian actress. She is the daughter of actor/theater director Behzad Farahani and sister of actress Shaghayegh Farahani.





گلشيفته فراهانی ممنوع الخروج شد
گلشيفته فراهانی، بازيگر جوان سينمای ايران که در فيلم جديد ريدلی اسکات با نام «مجموعه دروغ ها» بازی کرده است، توسط دولت ايران ممنوع الخروج شد. روز چهارشنبه، خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، گزارش داد که در پی اقدام گلشيفته فراهانی برای بازی در يک فيلم هاليوودی وی ممنوع الخروج شد. يک «منبع آگاه» به اين خبرگزاری گفته است: «گلشيفته فراهانی، بازيگر سينمای ايران که پيش از اين در فيلم سنتوری ايفای نقش کرده بود، به دنبال بازی در فيلم آمريکايی « Body of Lies » در کنار بازيگران هاليوود چون لئوناردو دی کاپريو و راسل کرو و کارکردانی ريدلی اسکات، پيشنهاد جديدی را برای بازی در يک فيلم هاليوودی دريافت داشت.» وی افزود: «گلشيفته فراهانی روز سه شنبه برای بررسی اين پيشنهاد تازه عازم هاليوود بود که در فرودگاه از سوی دستگاه های ذيربط با حکم ممانعت از خروج مواجه شد.»

«گلشيفته فراهانی، بازيگر سينمای ايران که پيش از اين در فيلم سنتوری ايفای نقش کرده بود، به دنبال بازی در فيلم آمريکايی « Body of Lies » در کنار بازيگران هاليوود چون لئوناردو دی کاپريو و راسل کرو و کارکردانی ريدلی اسکات، پيشنهاد جديدی را برای بازی در يک فيلم هاليوودی دريافت داشت.»

اين خبرگزاری به نام دستگاه های ذيربط اشاره ای نکرده است ولی نوشته است: «بازيگران ايرانی برای بازی در فيلم های خارجی موظف به اخذ مجوز از وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند.»

خبر بازی گلشيفته فراهانی در کنار لئوناردو دی کاپريو و راسل کرو در فيلم «مجموعه دروغ ها»، آخرين اثر ريدلی اسکات، برنده سه جايزه اسکار، نخستين بار توسط سايت سينمايی معتبر imdb انتشار يافت و سپس علاقمندان با ديدن تيزر فيلم در سايت های مختلف صحت خبر را هنگامی که در صحنه ای از آن گلشيفته فراهانی در کنار دی کاپريو قرار دارد، به چشم ديدند.
اگر چه اين فيلم قرار است روز جمعه ۱۰ اکتبر ۲۰۰۸ برابر با ۱۹ مهرماه سال ۱۳۸۷ به روی پرده سينماهای آمريکا و انگلستان برود اما به واسطه حضور بازيگران معروف در فيلمی از يک سينماگر کهنه کار، از هم اکنون منتقدين و تماشاگران انتظار ديدن اين فيلم را می کشند.
انتشار گسترده خبر بازی گلشيفته فراهانی در اين فيلم در ميان ايرانيان نشان از استقبال آن ها از اين موضوع می داد؛ استقبالی که به نظر می رسد چندان خوشايند مسئولين امور سينمايی جمهوری اسلامی نبوده است. برخی صاحبنظران سينمای ايران می گويند مسئولان ايران، جهانی شدن بازيگران ايرانی را بر نمی تابند به ويژه در مراکز سينمايی همچون هاليود.
اين کارشناسان می افزايند: آنچه مسئله گلشيفته فراهانی را کمی بيشتر حساس می کند اين است که او نخستين زن لژيونر سينمای است.
فشارهای تازه بر سينماگران و بازيگران ايرانی، به ويژه بازيگران زن، کار گلشيفته فراهانی را لااقل برای مدتی با دشواری همراه خواهد کرد.

۲۹ مرداد ۱۳۸۷

سهم ايرانيان مهاجر در دگرگونی جمعيتی آمریکا

سهم ايرانيان مهاجر در دگرگونی جمعيتی آمریکا نادر وکیلی

هفته گذشته سازمان آمار آمريکا اعلام کرد که این کشور تا سه دهه ديگر دستخوش تغييرات جمعيتی و دموگرافيک خواهد شد.
بر اساسا اين آمار، در سال ۲۰۴۲ جمعيت آمريکايی های اروپايی تبار «اکثريت» را از دست خواهد داد و مهاجران لاتين تبار و آسيايی ها اين عنوان را از آن خود خواهند کرد.

دکتر خليل انداچه، جامعه شناس و استاد دانشگاه در کاليفرنيا، در گفت وگو با راديو فردا توضيحاتی درباره اين تغييرات به ويژه سهم ايرانيان در اين دگرگونی جمعيتی ارائه کرده است.

رادیو فردا: آقای دکتر انداچه، ايرانيان مقيم آمريکا چه تعداد از جمعيت آمريکا را تشکيل می دهند؟
دکتر خليل انداچه: همانطور که می دانيد ما آمار دقيقی نداريم. در آمريکا هر ده سال يکبار سرشماری انجام می گيرد و متاﱠسفانه در آخرين سرشماری هم که در سال دوهزار صورت گرفت،آمار دقيقی از تعداد ايرانيان در ايالتهای آمريکا ارائه نشد. تخمينی که می زنند اين است که ممکن است به طور کلی بين يک و نيم ميليون تا دو ميليون ايرانی در آمريکا داشته باشيم.
سهم اين جمعيت ميليونی در تغيير دموگرافيک آمريکا چه ميزان می تواند باشد؟
مسئله ای که در مورد ايرانيان می توانيم بگوئيم، مسئله تحصيل است . شما می دانيد که الان متوسط تحصيل ايرانيان و به عبارتی تحصيلات کلاسيک آنها در آمريکا با رقم چهارده سال، از همه گروه های مختلف ساکنان آمريکا بالاتر است.
همچنین می دانيد خود همين ميزان تحصيلات، ترکيب تحصيلات آمريکا را دگرگون کرده است. حتی از نظر درآمد، ايرانيان با درآمدی ماهيانه حدود پنج تا شش هزار دلار (به طور متوسط) حتی از درآمد آمريکایی ها هم بالاتر است.
گفته می شود در ايالت کاليفرنيا که بيشترين جمعيت را دارد، بين ششصد تا هفتصد هزار تن ايرانی ساکن است .
پرسشی که مطرح کرديد در مورد کل جمعيت آمريکا، بايد بگويم که افزايش جمعيت ايرانی ها در آمريکا صفر است و اين هم به خاطر همان تحصيلاتی است که دارند.
به خاطر اين که ايرانيان، روی فرزندان خود بيشتر سرمايه گذاری می کنند و ين امر کلا" با ميزان سرمايه گذاری ساير مردمان ساکن آمريکا تفاوت دارد .
ايرانيان در بارۀ فرزندانشان و آيندۀ آنها بيشتر کار می کنند و اين هزينه برمی دارد. خود اين توجه، با تحصيلات پدران و مادران ايرانی که ميراث آموزش شان از ايران است،يعنی توشه تحصيلاتشان را باخود از ايران آورده اند، رابطه مستقيم دارد. به سخن ديگر، بين تحصيلات و داشتن تعداد فرزندان رابطۀ مستقيم هست.
شما به نکته جالبی اشاره کرديد. يکی از روزنامه های آمريکا هم نوشته بود که توجه جمعيت سفيدپوست آمريکا، به طور سنتی از لحاظ سياسی، هميشه به مسائلی همچون بيمه، بهداشت عمومی و بازنشستگی معطوف بوده، ولی با اين دگرگونيهای دموگرافيک، ممکن است که اين توجه ها تغيير کند، چون بيشتر مهاجران و اقليت های قومی در آمريکا به تحصيلات و آموزش فرزندان خود توجه دارند.
حالا صرفنظر از اين موضوع، آيا ايرانی ها گرايش های سياسی و يا خواست های سياسی و اجتماعی ديگری هم، علاوه بر آموزش و تحصيلات فرزندان خود، دارند؟
پرسش قابل تعمق و قابل تکيه ای است. ايرانی ها در آمريکا، متاسفانه يک سرخوردگی از مسائل سياسی و حتی مسائل اجتماعی دارند.
ما حتی تا حال، مثلا" نتوانسته ايم به سناتورهای ايالتی که در آن زندگی می کنيم، خود را بشناسانيم و اين هم ناشی از عدم وحدتی است که بين ايرانيان وجود دارد و شما خودتان می دانيد که در مسائل سياسی هميشه وحدت گروه ها بسيار مهم است.
در جامعه ايرانی، متاسفانه، اين مسئله در سطح خيلی پائينی قرار دارد. ايرانيان بطور انفرادی، مردمان بسيار موفقی هستند، ولی وقتی می خواهند دسته جمعی و بطور گروهی کاری را انجام دهند، هميشه به کوچۀ تجزيه و جدائی می رسند.
گوئی که اين عيب در ما ارثی است! اگر شما به درون ايران پيش از انقلاب هم نگاه کنيد، انواع گروه های متفاوت سياسی را می بينيد. اين ها همه ناشی ازآن تک روی است که ما ايرانی ها داريم. در آمريکا هم ايرانی ها به طور انفرادی در کار خود موفق هستند، ولی متاﱠسفانه در کار گروهی و جمعی توفيقی ندارند. نمی دانم ريشه ها را بايد در کجا جستجو کرد؟
اين مسئله در مورد ايرانی هائی که در آمريکا متولد شده اند چگونه است؟ آيا آنها هم اين تک روی را به ارث برده اند؟
فرزندان ايرانيانی که در آمريکا متولد شده اند، در واقع آمريکائی می شوند و اگر می توانند مقداری فارسی صحبت کنند، ولی توان نوشتن و درک مطالب فارسی را ندارند و زبانی که غالب است، زبان انگليسی است که رفتار اينها را کنترل می کند و زمانی که زبان غالب شود، بالطبع فرهنگ بومی را جذب می کند.
بنا بر اين نمی توانيم نسلی را که اينجا متولد و بزرگ شده از ساير آمريکایی ها جدا کنيم. نگاه کنيد به تمام آمريکایی های ايرانی تبار، شماهرگز نمی توانيد آنها را از کل آمريکائی ها جدا کنيد، چون زبان، کليد فرهنگ است.
وقتی زبانی غالب شد، مانند يک کليد، فرهنگ را باز می کند. ما ايرانيانی که از ايران به اين سرزمين کوچ کرده ايم، پس از سی سال زندگی در آمريکا، هنوز به جوک آمريکائيها نمی خنديم! و اغلب می گوئيم که اين جوک چقدر بی مزه است؟! طبيعی هم هست، چون در آن فرهنگ بزرگ نشده ايم و لطيفه ها بار فرهنگی دارند.
يک سئوال آخر و آن اين که، آيا می دانيد در حال حاضر روند مهاجرت ايرانی ها، نسبت به دوران پيش از انقلاب، تسريع شده يا اينکه کندتر شده است؟
در کل خيلی کمتر شده. برای اين که هزينه تحصيل در آمريکا بسيار افزايش پيدا کرده و خودتان می دانيد که شهريه ها در آمريکا خيلی بالاست. هرسال هم مقداری به اين شهريه ها اضافه می شود، بنا بر اين، کسانی که از ايران يا ساير کشورهای ناتوان خاورميانه بخواهند به آمريکا بيآيند، نمی توانند با اين شهريه ها زندگی کنند. مهاجرت ايرانيان به آمريکا خيلی کم شده است.

Radio Farda © 2008 RFE/RL, Inc. All Rights Reserved.
Story from RadioFarda.com
/Article/2008/08/19/o2_us_population.html
Published: 8/19/2008 6:31:01 PM Theran Time

انتشار کتاب "جواهر مدینه" درباره زندگی عایشه، همسر محبوب پیامبر اسلام





11:22 گرينويچ - سه شنبه 19 اوت 2008 - 29 مرداد 1387
جمع‎آوری کتاب زندگی عایشه از صربستان
رمان یک نویسنده آمریکایی درباره زندگی عایشه، همسر محبوب پیامبر اسلام، از کتاب فروشی های صربستان جمع آوری شده است.
پس از اینکه ناشر آمریکایی کتاب "جواهر مدینه" از چاپ و نشر آن منصرف شد، صربستان تنها کشوری بود که این رمان را چاپ و منتشر کرد.
توزیع کننده رمان "جواهر مدینه" در صربستان پس از آن تصمیم به جمع آوری نسخه های این کتاب از کتابفروشی های کشورش گرفت که مفتی معمر زوکارلیچ، یک رهبر مسلمانان صربستان، این کتاب را با کاریکاتورهای پیامبر اسلام که چاپ آنها در دانمارک جنجال آفرین شد، مقایسه کرد.
شرکت انتشاراتی "رندوم هاوس" (Random House)، ناشر آمریکایی این کتاب، پس از هشدار پروفسور دنیس اسپیلبرگ استاد دانشگاه در تگزاس آمریکا، در مورد احتمال خشمگین شدن مسلمانان از تشریح جزئیات وصلت پیامبر اسلام با همسر جوانش، تصمیم گرفت رمان را چاپ نکند.
پروفسور اسپیلبرگ، این رمان را "زشت" و "احمقانه" توصیف کرده است.
شرکت رندوم هاوس در اطلاعیه ای گفته است که از سوی منابع معتبر، مشورت هایی دریافت کرده که انتشار کتاب "جواهر مدینه"، نه تنها ممکن است برای برخی از مسلمانان توهین آمیز تلقی شود، بلکه بیم آن می رود که واکنش هایی تند و خشونت آمیز برخی از تندوران را نیز درپی داشته باشد.
این ناشر می گوید با مشورت برخی کارشناسان امنیتی و اندیشمندان مسلمان که کتاب را (به درخواست ناشر) مرور کرده بودند، واکنش های احتمالی نسبت به انتشار رمان ارزیابی شد.
رندوم هاوس با تاکید بر حمایت از نویسندگان طرف قرارداد خود و وفاداری به آزادی بیان، می گوید در تصمیم خود به تعلیق انتشار کتاب، امنیت نویسنده، کارمندان شرکت انتشاراتی، فروشندگان کتاب و دیگر افراد و ارگان های دخیل در چاپ و نشر کتاب را درنظر داشته است.
این ناشر همچنین تاکید می کند که نویسنده حق دارد اثر خود را در جای دیگر منتشر کند.
شری جونز (Sherry Jones) نویسنده رمان "جواهر مدینه" می گوید این کتاب را با هدف تکریم نقش همسران پیامبر اسلام در شکل گیری این دین، نوشته است.
نهادهای اسلامی در صربستان، از تصمیم ناشر صربستانی به جمع آوری این کتاب از کتابفروشی ها استقبال کرده اند.
بیش از سه درصد جمعیت کشور صربستان را مسلمانان تشکیل می دهند.


۲۴ مرداد ۱۳۸۷

مدرک جنجالی دانشگاه آکسفورد


01:00 گرينويچ - سه شنبه 12 اوت 2008 - 22 مرداد 1387
محمد امینیبی بی سی
مدرک جنجالی دانشگاه آکسفورد و سناریوهای تحقیق و تفحص
اداره وزارت کشور بخودی خود کار بسیار دشواری است و انجام تکالیف این پست، دشوارتر هم خواهد شد اگر از همان ابتدا حرف و حدیث هایی نظیر نحوه نقل قول از رهبری جمهوری اسلامی در حمایت یا عدم مخالفت از او و یا اصالت مدرک تحصیلی اش بر سر زبان ها بیفتد.
این وضعیتی است که علی کردان، وزیر تازه رای اعتماد گرفته دولت محمود احمدی نژاد بدان دچار شده است.
با آنکه دخالت سریع دفتر آیت الله خامنه ای به رویکرد جسورانه و کم سابقه کیهان در مقابل محمود احمدی نژاد پایان داد که به رییس جمهوری در قالب شعر تذکر داده بود که به اصطلاح پایش را به اندازه گلیمش دراز کند و سخنان رهبری را آنطور که می خواهد به نفع خود تغییر ندهد، اما ماجرای مدرک ظاهرا جعلی دکترای علی کردان همچنان ادامه دارد و به موضوعی داغ در محافل سیاسی و خبری تبدیل شده است.
محمود احمدی نژاد در مجلس از رهبری جمهوری اسلامی چنین نقل قول کرده بود که رهبری از سه نامزد مورد نظر رییس جمهوری حمایت کرده و به او گفته "بروید برای رای آوردن آنها (وزرای پیشنهادی) تلاش کنید" اما حسین شریعتمداری، نماینده رهبری در موسسه کیهان در سرمقاله این روزنامه به آقای احمدی نژاد تاخت، چرا که رییس جمهور با نحوه نقل قول از رهبری به فضای رای اعتماد شکل خاصی داد. آقای شریعتمداری تا آنجا پیش رفت که خواهان تکرار روند کسب رای اعتماد شد که البته با دخالت دفتر آیت الله خامنه ای روند اعتراض کیهان بسرعت مختومه شد.
با این وجود، ماجرای جنجالی مدرک دکترای افتخاری وزیر کشور جدید اکنون به ایستگاه تحقیق و تفحص رسیده است و دستور انجام این تحقیق را کسی صادر نکرده جز علی لاریجانی، رییس مجلس هشتم، کسی که در طول دوران ریاستش بر صدا و سیمای جمهوری اسلامی، علی کردان یکی از یاران استوارش در اداره بخش های مالی و اداری بود و در ماجرای جنجالی تحقیق و تفحص مجلس ششم، از سیاست آقای لاریجانی در مقابل مجلس اصلاحات به اشکال مختلف پیروی می کرد.
بررسی مدرک؟
داستان خیلی ساده است، هرچند وجهه و معنایی دستپاچه کننده پیدا کرده است. از نگاه کارشناسان، یکی از محورهایی که تحقیق و تفحص اصولا انجام خواهد داد، همان طوری که آقای لاریجانی خواسته، بررسی درستی مدرک دکترا توسط کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با همکاری وزارت علوم است.
از دکتر صادق زیباکلام استاد دانشگاه در تهران پرسیدم آیا مدرک دکترای علی کردان قبلا مورد بررسی وزارت علوم قرار نگرفته است؟
آقای زیباکلام می گوید "بعید می داند که این مدرک قبلا توسط آن وزارتخانه ارزشیابی شده باشد"، چرا که داشتن این مدرک یک مساله شخصی است. شاید اگر آقای کردان می خواست در دانشگاهی تدریس کند، آنگاه ارزشیابی مدرک زودتر تکلیف این ماجرا را روشن می کرد، هر چند اکنون این مساله از طریق تحقیق و تفحص صورت خواهد گرفت. به بیان آقای زیبا کلام، این داستان نمونه شاید تلخی باشد از تب مدرک گرایی در ایران که به یک فرهنگ فراگیر هم تبدیل شده است.
اگر وزارت علوم و مجلس صحت مدرک دکترای دانشگاه آکسفورد، اعطا شده به علی کردان را تایید کند، آنگاه ماجرا کاملا رنگ و بویی جدید بخود خواهد گرفت و شبیه برخی اتفاقات اخیر، علی کردان و دولت آقای احمدی نژاد بار دیگر روی این مساله همیشگی دست خواهند گذاشت که دستهایی در کارند که دولت و اعضاییش را تخریب کنند. در این راستا، برخی ناظران این احتمال را نفی نمی کنند که کشف خط توطئه و دست های پشت پرده و جنجال سازی بر سر مدرک دکترای آقای کردان در سرلوحه کار دولت قرار گیرد و حتی با وب سایت و وب لاگهایی که در این ماجرا فعال ظاهر شدند هم برخوردهایی صورت گیرد.

اما اگر در جریان تحقیق و تفحص مجلس، مدرک دکترای ادعایی تقلبی از کار در آید، ماجرا به کجا خواهد انجامید؟

وزارت کشور در روزهای اولیه تشکیک در اصالت مدرک دکترای حقوق اساسی از دانشگاه آکسفورد بریتانیا، با صدور توضیحات بسیار محکم از اصالت مدرک دفاع کرد. وب سایت ها اقدام به استعلام از دانشگاه آکسفورد کردند و جواب دانشگاه به پرسش های رسیده، همان جوابی بود که به بی بی سی فارسی هم ارسال شد:

" دانشگاه آکسفورد هیچ سوابقی از آقای علی کردان ندارد که نشان دهد او مدرک دکترا یا هیچ گونه مدرک دیگری از این دانشگاه اخذ کرده باشد."
این دانشگاه در توضیح دیگری اضافه کرده که نام اساتیدی که در مدرک پخش شده منتسب به این نهاد آموزشی، صادره برای علی کردان، ذکر شده، جملگی اساتیدی بوده اند که در مقاطعی در دانشگاه آکسفورد مشغول به تدریس بوده اند، "اما هیچیک از آنان در حوزه حقوق فعالیت نکرده و "هیچ کدام مدارک صادره توسط دانشگاه را امضا نمی کرده اند".

تکذیبیه رسمی دانشگاه آکسفورد، مدرک ارائه شده از سوی علی کردان به نمایندگان مجلس در جریان کسب رای اعتماد را در عمل به همان چیزی تبدیل می کند که محمود احمدی نژاد در دفاع از تازه وزیرش مطرح کرد و آن را "کاغذ پاره" خواند، بدین معنا که وی برای انجام وظیفه در دولتش توجهی به این ظواهر و مدارک نمی کند. به هرحال با این تکذیبیه رسمی، عملا آقای کردان با علم یا بدون علم قبلی، وارد حیطه جعل مدارک رسمی شده است و آیا دانشگاه آکسفورد در صدد شکایت قضایی و تشکیل پرونده بر خواهد آمد؟
شیوع جعل مدرک آکسفورد
جواب دانشگاه آکسفورد به این پرسش من آن بود که "خیر. ما چنین کاری نخواهیم کرد". به گفته مسئول روابط عمومی دانشگاه آکسفورد، از این قبیل موارد قبلا هم پیش آمده ولی این دانشگاه تاکنون دست به تعقیب قضایی کسی نزده است و در مورد ماجرای علی کردان هم بعید است که خلاف روند قبلی عمل شود.
بر اساس گزارش ها، جعل مدرک دانشگاه آکسفورد ظاهرا امری رایج هم هست. وقتی در سال ۲۰۰۴ در بریتانیا گزارش هایی منتشر شد مبنی بر این که مدارک جعلی دانشگاه آکسفورد را به رقم ناچیز ۱۶۵ پوند (کمتر از پانصد هزار تومان ایران) می توان تهیه کرد، مسئولان کمیته آموزشی پارلمان در صدد برآمدند مساله را چارلز کلارک، وزیر آموزش آن زمان دولت در میان بگذارند.
دست بر قضا آقای چارلز کلارک هم بعدها به مقام وزارت کشور بریتانیا رسید!
در ماجرای وزیر کشور جدید ایران، اگر تحقیق و تفحص مجلس منجر به آن شود که رای به جعلی بودن مدرک دکترای ادعایی داده شود، آن گاه مسائل مختلفی باید مورد بررسی قرار گیرند. از جمله اینکه درآمدهای کسب شده در صورت لحاظ شدن مدرک دکترا در حقوق و مزایای آقای کردان در پست های مختلف چه شکل و شمایلی پیدا می کند.
روح الله حسینیان از نمایندگان مجلس کنونی از جمله کسانی بود که به شکل جدی در اصالت مدرک دکترای وزیر کشور معرفی شده به مجلس تشکیک کرد و ماجرای حقوق و درآمدهای ناشی از آن را وسط کشید. پاسخ آقای کردان به این قبیل پرسش ها نشان می دهد که مدرک دکترای ادعایی از دانشگاه آکسفورد در صدا و سیمای تحت مدیریت علی لاریجانی، برای آقای کردان به نوعی لحاظ شده بود.
از دید برخی ناظران، اگر تحقیق و تفحص مجلس کنونی رای به جعلی بودن مدرک دکترای آقای کردان بدهد، یک گزینه آن خواهد بود که آقای وزیر به دادگاه معرفی شود.
این سناریوها جملگی در یک نقطه مشترکند: اینکه ممکن است علی کردان در ادامه خدمت در ساختمان وزارت کشور با مشکل جدی مواجه شود و در کوتاهی دوران وزارت به نوعی رکورددار شود.
عباس عبدی، صاحب نظر در مسایل سیاسی ایران می گوید ممکن است طرفداران برکناری علی کردان پیگیر مساله شده و او وادار به استعفا شود، که به گفته این روزنامه نگار، گزینه ای بهتر از استیضاح است. روی دیگر سکه از نظر آقای عبدی آن است که نظام تصمیم بگیرد از علی کردان دفاع کند و این تصمیم در سطوح عالیه اتخاذ شود و با اعلام این رویکرد، منتقدان و مخالفان علی کردان و ماجرای مدرک دکترا، دست از پیگیری مساله بردارند.
از نگاه برخی ناظران، شاید اتخاذ روش دوم اکنون کمی دشوار شده باشد، چرا که تحقیق و تفحص مجلس به معنی وارد کردن بررسی های کارشناسانه است و عمر تحقیق و تفحص ها نشان داده که با جمع آوری مدارک و اخذ اسناد، کتمان دستوری مسائل از طریق پاک کردن صورت مساله دشوارتر می شود.
به هرحال طبیعت سیاست ورزی در همه جا و از جمله در ایران آن است که مسائل داغ امروز، جای خود را به تحولات جدید خواهند داد و رای نهایی تحقیق و تفحص مجلس است که نشان خواهد داد با علی کردان و مدرک دکترای افتخاری اش چگونه برخوردی خواهد شد.
هرچند می توان این نگاه را در نزد اکثر ناظران یافت که شروعی این چنینی برای علی کردان در پست مهم وزارت کشور، آن هم یکسال مانده به انتخابات ریاست جمهوری بعدی، فضا را برای دفاع و حفظ موقعیت وزیر جدید دشوار خواهد کرد.

'سایت الف برای افشای مدرک کردان فیلتر شده'

احمد توکلی مدیر سایت الف از منتقدان سیاست های محمود احمدی نژاد محسوب می شود
احمد توکلی نماینده مجلس هشتم و مدیر سایت "الف" علت فیلتر شدن این سایت را "افشای مدرک جعلی وزیر کشور" عنوان کرده اما دادسرای تهران این موضوع را رد کرده است.

۲۳ مرداد ۱۳۸۷

فهرست پردرآمدترين بازيگران زن هاليوود



منتشر شده به وقت تهران در ساعت: ۱۴:۳۶ روز چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۷ radiofarda
مجله ماهانه اقتصادی فوربز، چاپ آمریکا، پس از انتشار فهرست پر درآمدترين بازيگران مرد هاليوود، در شماره اخیر خود فهرست پر درآمدترين بازيگران زن را منتشر کرده است.
مجله فوربز، کامرون دياز را پر درآمدترين بازيگر زن شناخته و کی يرا نايتلی، بازيگر بريتانيايی در رتبه دوم لیست این مجله قرار گرفته است.
بر اساس فهرست مجله فوربز، کامرون دياز، بازيگر آمريکايی، با درآمد سالانه ۵۰ ميليون دلار آمريکا، پر درآمدترین هنرپیشه زن هالیوود است.
حضور کامرون دياز در انيميشن های موفق و پرفروش «شرک»، و صحبت کردن وی به جای شخصيت فيونا، شاهزاده ای که شرک عاشق اوست و با وی ازدواج می کند، نقش بسزايی در موفقيت مالی اين بازيگر داشته است.
کامرون دياز که در ۳۰ اوت ۳۶ ساله می شود، قرار است در چهارمين قسمت «شرک» که برای سال ۲۰۱۰ در نظر گرفته شده است نيز، به جای شاهزاده فيونا حرف بزند.
کامرون دياز در سال ۱۹۹۴ با فيلم موفق کمدی «ماسک» از دنيای مد به سينما وارد شد و در ۲۷ فيلم نقش آفرينی کرده است که آخرين آن ها، «در وگاس چه می گذرد» و «نگهبان خواهرم» نام دارند.
کیرا نایتلی با درآمد سالانه ۲۳ ميليون دلار آمريکا در رديف دوم فهرست فوربز قرار دارد.
رتبه دوم؛ نایتلی ۲۳ ساله
کی يرا نايتلی، بازيگر ۲۳ ساله ای که در سری فيلم های پرفروش «دزدان کارائيب»، از جمله آخرين قسمت آن در سال گذشته، و همچنين فيلم نامزد اسکار «کفاره» ايفای نقش کرده است، با درآمد سالانه ۳۲ ميليون دلار آمريکا در رديف دوم فهرست فوربز قرار دارد.
نايتلی همچنین با حضور در تبليغ ادوکلن «شانل» نيز درآمد خوبی داشته است.
جنيفر آنيستون، بازيگر ۳۹ ساله هاليوود و همسر سابق براد پيت، با ۲۷ ميليون دلار در جايگاه سوم قرار دارد. جنيفر آنيستون با سريال «دوستان» معروف شد.
چهارمين رتبه را گوئينت پالترو و ريس ويترسپون با درآمدی معادل ۲۵ ميليون دلار، به طور مشترک به دست آوردند.
گوئينت پالترو، بازيگر ۳۵ ساله آمريکايی که در سال ۱۹۹۸ با فيلم «شکسپير عاشق»، اسکار بهترين بازيگر زن را دريافت کرد، امسال در فيلم پرفروش «مرد آهنی» بازی کرد. آخرين فيلم او «درام دو عاشق» بود که در جشنواره کن نيز به نمايش درآمد.
ريس ويترسپون، بازيگر ۳۲ ساله آمريکايی نيز در سال ۲۰۰۶ به خاطر بازی در فيلم «عبور از خط»، فيلمی در باره «جانی کش»، خواننده و نوازنده عرصه موسيقی کانتری، جايزه اسکار بهترين بازيگر زن را دريافت کرد.
ويترسپون در اين فيلم نقش جون کارتر، خواننده جوان کانتری را بازی کرد. «استرداد»، آخرين فيلم او که موضوعی سياسی داشت و در آن با مريل استريپ همبازی بود، سال گذشته به روی پرده سينماها رفت.
در فهرست مجله فوربز که برای تهيه فهرست خود مدت زمان ماه ژوئن سال ۲۰۰۷ تا ژوئن ۲۰۰۸ را در نظر می گيرد، بازيگران معروف ديگری از جمله جودی فاستر، سارا جسيکا پارکر، مريل استريپ، امی آدامز و آنجلينا جولی نيز قرار دارند که در رتبه های پايين تر جای گرفته اند.
نزديک به سه هفته پيش نيز مجله فوربز فهرست پردرآمدترين بازيگران مرد را منتشر کرد که در آن ويل اسميت با ۸۰ ميليون دلار درآمد در جايگاه نخست قرار گرفت. جانی دپ با ۷۲ ميليون دلار و ادی مورفی و مايک ميرز، هر دو با ۵۵ ميليون دلار در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

کشورهای بدهکار به ایران

12:34 گرينويچ - دوشنبه 11 اوت 2008 - 21 مرداد 1387
ایران به دنبال وصول طلب های خود از پنج کشور
بر اساس قانونی که به تصویب مجلس رسیده، دولت ایران درصدد است تا طلب های مالی خود را از کشورهای سودان، تانزانیا، نیکاراگوئه، اردن و کره شمالی دریافت کند.
اکثر این کشورها در طول سالهای مختلف از ایران، نفت خام خریده اما پول آن را پرداخت نکرده اند.
بر اساس قانونی که به تصویب مجلس رسیده و به تازگی از سوی دولت ابلاغ شده است، وزارتخانه های نفت، اقتصاد، خارجه و دفاع و پشتیبانی اجازه دارند که با کشورهای بدهکار به ایران، وارد مذاکره شده و طلب های خود را دریافت کنند.
رقم بدهی های این پنج کشور به ایران مشخص نیست ولی بخشی از بدهی ها مربوط به قبل از انقلاب و بخشی نیز مربوط به بعد از انقلاب در دهه هشتاد و نود میلادی است.
بدهی های کشور اردن و بخشی از بدهی های سودان مربوط به قبل از انقلاب و بقیه مربوط به سال های بعد از انقلاب است.
کشور سودان که در طول چند سال اخیر روابط بسیاری نزدیکی با ایران دارد و روسای جمهوری ایران چندین بار از این کشور دیدن کرده اند، باید وام خرید نفت خام را که در سال 1974 میلادی به آن کشور پرداخته شده را پس بدهد.
علاوه بر این سودان مقادیری نفت در سال 1993 از ایران خریده اما پولش را نداده و وزارت دفاع ایران نیز در سال های 1991 تا 1993 مقادیری تجهیزات و خدمات به آن کشور داده و سودان پول آن را نیز نپرداخته است.
تانزانیا نیز مقادیری نفت در سال های 1984 تا 1986 از ایران دریافت کرده که پولش را نداده است.
کشور نیکاراگوئه نیز که اکنون روابط نزدیکی با ایران دارد در سال 1983 مقادیری نفت از ایران خریده و بعد از گذشت نزدیک به 25 سال هنوز بدهی اش را با ایران تسویه نکرده است.
کشور اردن نیز چهار فقره وام در سالهای قبل از انقلاب ایران در سال های 1973 تا 1974 از ایران گرفته اما هنوز اصل بدهی و سودش را با ایران تسویه نکرده است.
بر اساس قانون مصوب مجلس، دولت می تواند به جای پول نفت و طلب های خود از این کشورها زمین کشاورزی، کارخانه، امکانات تولیدی صنعتی و معدنی و تاسیسات بگیرد.
ایران نیز می تواند با فروش اسناد مربوط به مانده بدهی ها و فروش تاسیسات و امکاناتی که به تملک دولت در می آید، طلب هایش را جبران کند.
بر اساس قانون، دولت می تواند بخشی از طلب هایش را به صورت یکباره یا تدریجی دریافت کند و نمایندگان ایران حق دارند که در صورت لزوم پرداخت بخشی از بدهی ها را نیز برای دوره ای به تاخیر بیندازند.

وزير كشور ليسانس ندارد



نیک آهنگ کوثر‏


واكنش احمدي‌نژاد: كاغذپاره كه مهم نيست
ادامه كشمكش درباره مدرك جعلي وزير كشور
پريسا حاتمي
در حالي كه منتقدان دولت در مجلس همچنان بر ادامه بررسي‌ها درباره مدرك دكتراي ادعايي علي كردان تاكيد ‏دارند، احمدي‌نژاد در مراسم معارفه وزير كشور، مدرك داشتن يا نداشتن وي را بي‌اهميت دانست و گفت: "مگر ‏خدمتگذاري به اين كاغذپاره‌ها نياز دارد؟"

"كردان ليسانس ندارد و آنطور كه مي‌گويند وي مستقيما مدرك فوق‌ليسانس را از دانشگاه آزاد ‏گرفته است."‏
"در جلسه ‌ای در خدت حاج ‌آقای فاكر، از آقای كردان درباره مدرک دكترای حقوق اساسی ايشان از دانشگاه آكسفورد سؤال شد كه چگونه گرفته ‌اند، ايشان گفتند رساله ‌ای درباره تعليم و تربيت در اسلام نوشتم و به آنجا فرستادم و ما نفهميديم تعليم و تربيت در اسلام چه ربطی به حقوق اساسی دارد؟"
نماینده تهران در مجلس هشتم گفت: آقای کردان در يک جلسه گفتند از رساله دفاع كرده‌ام، پرسيدند، شما كه زبان نمی ‌دانيد چگونه دفاع كرديد، گفتند مترجم گرفتم. در جلسه ديگری گفتند، دفاع نكردم و خلاف گفته‌ام.
" اينجانب نيز در سوالی از كردان پرسيدم شما بر چه مبنايی تا كنون حقوق خود را می گرفتيد كه فرمود بر مبنای اين مدرک بوده است و بنده هم عنوان كردم چرا شما چندين سال براساس مدرك خلاف حقوق گرفته‌ايد و توجيهتان چه بود، پاسخ دادند، در وهله اول من از لاريجانی اجازه گرفتم و بعد هم گفتند من ماموريت زياد رفتم و حق ماموريت نگرفتم و اين مبلغ اضافه را بر مبنای آن حق ماموريت ها حساب كردند."

عباس معروفی: انسان آزاده معاصر

تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۸۷
انسان آزاده معاصر
انسان آزاده معاصر کیست؟ تا بیایم تعریفی بدهم از انسان و آزادگی و معاصر بودن؛ حتما باید بگویم که انسان موجودی است سیاسی که گوشت و خون دارد، با مرگ می‌ستیزد و در همیشه‌ی تاریخ جاری است.

آزاده و در هیچ قفسی نمی‌گنجد و از خود فراتر است. و معاصر قلبی است با موسیقی زمان هماهنگ. انسان آزاده معاصر متعرض نیست، معترض است.
اگر می‌گوید خانه‌ام ابری است، حتما همه‌ی خانه‌ها ابری است و باران در راه؛ مگر خانه‌ی زئوس که از ابرهای المپ بالاتر است. و اگر می‌گوید میدان را می‌شناسم؛ سواران را نه، حتما تاریخ را خوب خوانده است و می‌داند که ایرانی هزار سال جنگیده است تا خود و آیینش را سرپا نگهدارد.
با این همه اما دنیا برای او میدان جنگ نیست، میدان برخورد اندیشه‌ها است. عصر ارتباطات و کامپیوتر و دیالوگ است. برای اثبات خود پا بر کله‌ی دیگران نمی‌گذارد، تهمت نمی‌زند، ریاکار نیست، دروغ نمی‌گوید، چراغ کسی را فوت نمی‌کند. زندگی را بر مرگ ترجیح می‌دهد و می‌کوشد که عناصر زندگی بر کفه‌ی مرگ بچربد.
خود به مرگ تن می‌زند که او را از دیگران دور سازد. مرگ مرگ‌پرست را هم نمی‌پسندد. پرومته است؛ با یک دست آتش را به مردم هدیه می‌کند و با دست دگر عقابان جگر‌خوار را از سینه‌ی خود میراند.
مرگ را به عنوان یک حقیقت خوب می‌شناسد، اما هرگز آن را به عنوان حربه‌ای برای از کار انداختن چرخ‌های دیگران به کار نمی‌گیرد. از قطع درخت بیزار است. معنای شاخه‌های کج را هم می‌فهمد. اسیر تن خود نیست. به مال و منال کسی چشم ندارد.
به دنیا آمده است که کاری انجام دهد. ظرفیت خود را فراخ‌تر می‌گیرد که سهم بیشتری از کار داشته باشد و مگر آدمی خود ظرفیت خود را تعیین نمی‌کند.
انسان آزاده معاصر هرگز دروغ نمی‌گوید. نقاش که باشد حتما سوژه را آن‌طور می‌بیند که بر بوم نشانده، نه آن طور که طبیعت بر او تحمیل می‌کند. اگر نویسنده است؛ واقعیت چیزی نیست که در بیرون اتفاق می‌افتد؛ واقعیت چیزی است که در خاطره‌اش می‌گذرد.
راست می‌گوید که واقعیت را دگرگونه دیده است و پای آن می‌ایستد. راست می‌گوید که داستان، همه ساخته‌ی تخیل او است اما عین واقعیت است. مثل رستم که یلی بود در سیستان.
حتی اگر بابت نوشتن هر داستانی یک بار عزراییل را ملاقات کند، باز هم دست از نوشتن نمی‌کشد. سنگتراش است، شبان است. خدای را آن‌جور که می‌فهمد می‌ستاید.
از تنوع خوشش می‌آید. رنگ‌ها را دوست دارد. شخصیت اشیاء را می‌فهمد. کتاب را می‌خواند و باور نمی‌کند که پشت سر نیست فضایی زنده. با نگاهی به تاریخ رو به آینده دارد. تجربه‌ی پیشینیان را به کار می‌بندد که کمتر آسیب ببیند.
پنج‌هزار سال برای کشف آتش در کوه و بیابان نمی‌دود. تجربه‌ی پنج‌هزار ساله را در یک اراده در دست دارد؛ آتش. آخرین تکنیک‌ها را در رشته‌ی کار خود می‌آموزد و می‌آزماید که تسمه از گرده‌اش نکشند.
چون دیگر نمی‌خواهد بردگی کند می‌خواهد آدم باشد و چون آدم است اشتباه هم می‌کند و تا اشتباه نکند بزرگ نمی‌شود. اما راضی نیست که به خاطر تجربه ریشه‌اش را بخشکانند.
تلاش می‌کند، تلاش می‌کند سرپا بماند. حسادت نمی‌کند، بخل نمی‌ورزد، باج نمی‌دهد. آن‌قدر به عقیده‌اش احترام می‌گذارد که حاضر نیست عقیده‌ی دیگران، سم‌کوب ستوران قبیله‌ای شود و آن‌قدر محکم حرف می‌زند که گویی پشتش به کوه دماوند است.
در استدلال کم نمی‌آورد که به ناسزا توسل جوید. آرام و مطمئن حرف می‌زند. نفسش نفسی آرام و مطمئن است. حق دارد که به دیدار و پدیدار شک کند. می‌داند که شک اساس ایمان است. ایمان به آنچه می‌فهمد و پایمردی در آنچه می‌خواهد.
زندگی را سخت نمی‌گیرد و حتما این قول را می‌شنود که زندگی ارزشی ندارد ولی هیچ‌چیز هم ارزش زندگی را ندارد. سرزمینش را دوست دارد. اگر ایرانی باشد حتما همه‌ی مردم جهان را دوست دارد. گیرم که تورانیان دشمنش باشد.
می‌داند که در سرزمین آدم دین بی‌معنا است و می‌داند که دین راهی است برای رستگاری بشر و می‌داند که هنر هم راهی است برای رستگاری بشر.
عاشق مردم است و می‌داند که عاشق هرگز دروغ نمی‌گوید. عاشق پاکباخته است و عاشق رفیق شفیق مردم است.
وقتی جلوی بیمارستان اسماعیل نامی را می‌بیند که یکی از کلیه‌هایش را در ازای پولی به بیمار دیالیزی پای مرگ فروخته است؛ با نفرت نگاهش نمی‌کند و به او ناسزا نمی‌گوید. چشم‌هایش را باز می‌کند و در می‌یابد که اسماعیل زن و چهار تا بچه دارد. آنها در کرمانشاه منتظرند و او در بیمارستان با مرگ بوکس بازی می‌کند آن هم سر زندگی‌اش نه سر نوشابه.
انسان آزاده معاصر فریاد می‌زند، اصرار می‌کند، قطره قطره خونش را می‌گرید که بگوید قانون را رعایت کنید. انسان آزاده معاصر به این حقیقت دست یافته است که آدم‌ها مهره‌ی شطرنج نیستند. آدم‌ها آدمند. آی آدم‌ها....

بايگانی وبلاگ