۱۸ آذر ۱۳۸۵

فیلم خصوصی ایرانی

چند سال پیش بود که با بچه ها به یکی از دانشجویان که در حال نوشتن مقاله ای در خصوص سیاست کشورهای غربی در به فساد کشاندن دختران ایرانی بود می خندیدیم. اینروزها مطالبی در بی بی سی و رادیو فردا و دیگر پایگاه های اطلاع رسانی در مورد فیلم های ویدئوئی و سکس و غیره می بینم که شاید در اکثر آنها به گونه ای مستقیم و غیر مستقیم مردان ایرانی مردانی بیکاره و کوته فکر تصویر شده اند که انگار تمام هم و غمشان مسائل جنسی است و یا اینکه بخاطر نداشتن سرگرمی به دنبال این مطالبند. عده ای دیگر ممکن است حکومت ملاها را سرزنش کنند که به خاطر تحمیل محدودیتهای احمقانه فضایی را ایجاد نموده که افراد کنجکاوی بیشتری در مورد خصوصی ترین زوایای زندگی افراد پیدا کرده اند. دوستی می گفت ملاها که بر اریکه قدرت تکیه زده اند برای حفظ این حکومت و جایگاه خود موج سازی و یا جریان سازی کرده و هر از چند گاهی با موضوعی جدید خلق را سرکار می گذارند
به نظر من کنجکاوی نسبت به این مسائل تنها مربوط به جامعه ایران نیست. در جوامع آزاد که افراد دسترسی به فیلمهای سکسی، لوازم خودارضائی و رابطه جنسی گروهی و دیگر تفریحات دارند باز در صدر جستجوهای اینترنتی نام زنان خوش اندام و زیبارو قرار دارد. انسان به طور ژنیتیکی و طبیعی میل به این موضوعات دارد. مسئله اصلی شکستن تابوهاست. و آن اینکه اگر به طور مثال ویدئویی از پاریس هیلتون و یا بریتنی اسپیرز بر روی شبکه اینترنت قرار گرفت- حال یا توسط خود آنها و یا افراد دیگر- این فرد حیثیت و آبروی خود را از دست رفته نمی بیند و دیگران نیز آنها را شماتت و سرزنش نمی کنند. بماند که یکی از روشهای معروف شدن در برخی جوامع عمل زیبای جنسی و لاف زدن در این زمینه است. یکی از شخصیت های معروف امریکایی پارسال ادعا می کرد که با بیش از دو هزار و چندی زن همخوابگی کرده است. حال بنده خدا زهرا امیر ابراهیمی اگرچه هنوز حتی معلوم نیست که آیا واقعا فرد مورد بحث خود ایشان باشد مجبور شده کلی توضیحات داده و نگران آینده شغلی و اجتماعی خود باشد. خنده دار اینجاست که روزنامه گاردین در این زمینه با ایشان مصاحبه نموده است. اگرچه من با ایده ای فرویدی و یا برتراند راسلی کاملا موافق نیستم و تجربه عملی نیز نشان داده است که آزادی به خودی خود باعث گره گشایی عقده های جنسی نشده با این حال مجازات هایی مثل شلاق و سنگسار به خودی خود عمل زیبای سکس را تابویی بزرگ کرده و اگر فردی قربانی شرایطی ناخواسته شود باید تاوان اجتماعی بالایی بپردازد. نکته بعدی وضع قوانین لازم و منطقی در ایران است که از حریم خصوصی افراد حمایت کرده و ضمانت اجرایی لازم برای برخورد با متخلفین وجود داشته باشد. نکته آخر اینکه شاید بتوان با اتخاذ بکسری برنامه های همه جانبه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و قانونی از در خطر افتادن حریم شخصی افراد جلوگیری نمود ولی راه حل کاملی برای این مسئله وجود ندارد و قطع آلت تناسلی مردان نیز پایانی بر این ماجراها نخواهد بود. تنها به عنوان مثال در کشور انگلستان طبق برآورد عفو بین الملل روزانه 260 تجاوز جنسی رخ می دهد. تا آنجا که من می دانم هنوز برنامه ای برای اخته کردن مردان زیر نود و نه سال وجود ندارد. ولی امید است که در سطح جهان افراد با مسئولیت بیشتری نسبت به این مسائل نگاه کرده و دولتها نیز گامهای عملی، علمی و خردمندانه ای بردارند



۱۶ آذر ۱۳۸۵

ممنوعیت بیکینی برای زنان


درخواست ممنوعیت بیکینی برای زنان ایرانی در آنتالیا
پایگاه اطلاع رسانی رادیو فردا-علی جوانمردی-آنکارا-شانزده آذر 1385
ايران بنا به‌ خواست ترکيه‌ وعده‌ داده‌ پرواز هواپيمايی جمهوری اسلامی به‌ شهر توريستی آنتاليا از سر گرفته‌ شود.رسانه های ترکيه روز پنج شنبه گزارش داده اند که مقامات ايرانی گفته ‌اند، درصورتی که‌ گردشگران زن ايرانی از شنا در کنار سواحل آنتاليا منع شوند، در هتل هايی که‌ جمهوری اسلامی تعيين می کند اقامت کنند و نيز حجاب را رعايت کنند، پرواز به‌ آنتاليا از سر گرفته‌ می شود
آژانس خبرترک و روزنامه اکشام با انتشار گزارشی از ديدار روز يکشنبه هفته گذشته رجب طيب اردوغان، نخست وزير ترکيه با مقام های ایرانی نوشته است: «آقای اردوغان وهیأت همراهش در حين گفتگو با پرويز داوودی معاون اول ریيس جمهوری ايران در ضيافتی که به افتخار وی ترتيب داده بودند، با گفت و گوی عجيبی روبرو شد!»بنا به این گزارش در ابتدای نشست رجب طيب اردوغان گفته است: «ميزان واردات ترکيه از ايران بسيار بيشتر از صادرات به ايران است. به همين دليل از شما می خواهيم ميزان واردات از ترکيه را افزايش دهيد.» پرويز داودی معادن اول ریيس جمهوری نیز در پاسخ می گويد: «در عوض ساليانه يک ميليون گردشگر ايرانی به کشور شما می روند و به اين ترتيب توازن در مبادلات طرفين برقرار می شود.»این گزارش می افزاید که در اين هنگام، یکی از اعضای هیات ترکیه، موضوع لغو پرواز هواپيمايی جمهوری اسلامی ايران به شهر توريستی آنتاليا را مطرح کرده و خواستار ازسرگيری پرواز تهران- آنتاليا شده است. به نوشته این رسانه ها، پرویز داودی در برابر این سوال آقای اردوغان که چرا پروازها را دوباره بر قرار نمی کنید، گفته است: «به اين دليل که تصاوير زنان و دختران ايرانی بدون پوشش اسلامی در حال شنا کردن در کنار دريا و يا در بارهای مشروب فروشی، در مطبوعات و رسانه های ترکيه منتشر شدند.»به نوشته روزنامه اکشام در ادامه اين رايزنی، ايران وعده داده پرواز به آنتاليا از سرگرفته شود؛ اما در اين راستا مقامات ايرانی سه شرط را تعيين کرده‌اند. نخست: گردشگران زن ايرانی در هتل های «حرم سلاميک» اقامت کنند که اسلامی هستند، دوم آنکه از ورود زنان ايرانی به بارهای فروش مشروب و سواحل آنتاليا جلوگيری کنند و سوم هم: زنان ايرانی به جای بيکينی و مايوهای معمول، حتی الامکان پوشش اسلامی داشته باشند.بهار سال ۲۰۰۵ رسانه‌های ترکيه نوشتند که محمود احمدی نژاد ریيس جمهور جديد ايران پس از پخش تصاوير تفريح زنان ايرانی در کنار دريای مديترانه در تلويزيون های ترکيه، پرواز هوايی تهران- آنتاليا را لغو کرده است. به گفته اين رسانه ها، زنان ايرانی برای تفريحاتی که در ايران از آن محرومند به آنتاليا و ديگر مراکز توريستی ترکيه سفر می کنند

۳۰ مهر ۱۳۸۵

Life as an Iranian Jew

Video: Persian نگاهی به جامعه يهوديان ايران
English:
Life as an Iranian Jew
Iran is home to the largest number of Jews anywhere in the Middle East except Israel. BBC Newsnight's Frances Harrison spoke to Iranian Jews about living in a unique Islamic republic. 22 Sep 2006
The Bible is full of praise for Persia
Abbas Milani, For Jews, there have always been two Irans, International Herald Tribune (THURSDAY, NOVEMBER 10, 2005).
Persia
Miss Iran
Islamic cartoons
Persian treasures >>Watch the report Channel 4
Enlightened Empire
FORGOTTEN EMPIRE: the World of Ancient Persia
Iran's proud but discreet Jews
But today many Iranian Jews travel to and from Iran's enemy Israel. Those Jews who remain in Iran seem to have made a conscious decision to stay put. 22 Sep 2006
Visiting Israel, breaking a major taboo


نگاهی به جامعه يهوديان ايران
ايران بعد از اسرائيل، خانه بيشترين تعداد يهوديان در خاورميانه است
در گزارشی که می بينيد فرانسيس هريسون خبرنگار بی بی سی در تهران با عده ای از يهوديان در مورد نحوه زندگی آنها در جامعه مسلمان ايران، گفتگو کرده است
یازده دقیقه
هفته ايران ايران از چشم ايرانيان خارج از کشور

۲۹ شهریور ۱۳۸۵

pictures





زن هندو در حال دعا در برابر گاو در الله آباد هند. گاو در آئين هندو مقدس شمرده می شود
گاوباز فرانسوی در شهر نيمز در جنوب فرانسه. اين فستيوال همه ساله در آخرين روز فصل برداشت انگور در اين شهر برگزار می شود

۲۳ شهریور ۱۳۸۵

نان یا آزادی

ترحم بر پلنگ تیز دندان
ستم باری بود بر گوسفندان
در اینکه هنرمندانی چون باب گلدوف و بونو و دیگران اهداف خیر و بشردوستانه دارند شکی نیست. مشروط کردن کمک اقتصادی و مالی به انجام اصلاحات سیاسی این خطر را بدنبال دارد که کشورهای قدرتمند اهداف خاصی را دنبال نموده و سازمانهای جهانی که تحت کنترل آنها هستند مستقل عمل ننموده و استانداردهای دوگانه در اعطای وام و کمک مالی منظور نمایند. با این حال خطر بالاتر این است که کمک بدون نظارت جز افزودن بر بدهی کشورهای در حال توسعه و یا به اصطلاح جهان سومی و کمک به دیکتاتورها نتیجه ای در بر نداشته باشد. متاسفانه نمونه های بسیاری در کشورهای مختلف از این دست وجود دارد. فساد و نقض حقوق بشر و وجود حکومتهایی که پاسخگو نبوده و مسئولیت پذیر نیستند از جمله عوامل اصلی فقر است و در دراز مدت تنها با اصلاحات سیاسی و اقتصادی به صورت همزمان است که می توان به توسعه پایدار رسید. همصدا شدن بخشی از دولت بریتانیا با صداهای انسان دوستانه گرچه خبر خوشی است اما دلیلی بر صداقت و تعهد پایدار مجموعه حاکم بر حل مشکلات جهانی نیست. امید است که اینگونه باشد
16:33 گرينويچ - پنج شنبه 14 سپتامبر 2006 - 23 شهریور 1385
تعلیق کمک های مالی بریتانیا به بانک جهانی
دولت بریتانیا طی حرکتی غیر منتظره پرداخت 90 میلیون دلار به بانک جهانی را در اعتراض به سیاست مبارزه با فساد و تاثیر آن در پرداخت وام های این بانک متوقف کرده است. لندن خواهان تغییراتی در شرایط پرداخت کمک های مالی بانک جهانی به کشورهای در حال توسعه شده است و گفته است که این نهاد مالی باید از تحمیل شرایط خود به کشورهای فقیر خودداری کند. هیلاری بن، وزیرامور کمک های خارجی بریتانیا طی گفتگویی با بی بی سی گفته است که بانک جهانی نباید سیاست های اقتصادی خاصی مانند خصوصی سازی و تجارت آزاد را به کشورهای در حال توسعه تحمیل کند. به گفته آقای بن، نه بریتانیا و نه بانک جهانی هیچ یک نباید در هنگام پرداخت کمک های مالی به کشورهای در حال توسعه چنین شرایطی را وضع کنند و خود این کشورها باید تصمیم گیرنده باشند. آقای بن ناخشنودی بریتانیا را از عدم پیشرفت در رفع موانع موجود بر سر راه ارائه کمک های مالی به کشورهای در حال توسعه اعلام کرده است. بانک جهانی برای مبارزه با فساد در کشورهای در حال توسعه، خواهان اصلاحات چشمگیری در این کشورها است. آقای بن تاکید کرده است که اقدام بانک جهانی در ارائه کمک های مالی به شرط مبارزه با فساد و بهبود وضعیت حقوق بشر را صحیح می داند. پل ولفوویتز، معاون پیشین وزارت دفاع آمریکا که سال پیش به ریاست بانک جهانی انتخاب شد، اولویت اصلی خود را مبارزه با فساد در کشورهای فقیر و در حال توسعه اعلام کرده است. سیاست آقای ولفوویتز باعث شده تا پرداخت وام های کلان به کشورهایی مانند چاد، کنگو، اتیوپی و بنگلادش به حالت تعلیق در آید که این امر منجر به انتقاد های چشمگیر از سوی گروه های فشار و سازمان های خیریه شده است. سازمان هایی مانند "اکسفام" و "کریستین اید" بارها به سیاست های بانک جهانی حمله کرده و گفته اند که وضع چنین شرایطی برای کشورهای فقیر تنها منجر به وخیم تر شدن اوضاع آنها می شود. گزارشگر بی بی سی در مسایل جهانی می گوید اقدام بریتانیا، در به تعلیق درآوردن کمک های خود نشان دهنده یک بحث جدی بر سر عوامل عدم پیشرفت کشورهای در حال توسعه است. برخی اقتصاد دانان بر این باورند که فساد و سوء مدیریت موانع اصلی در عدم پیشرفت کشورها هستند اما گروه دیگری از اقتصاد دانان می گویند تاکید بر روی این عوامل درعدم توسعه کشورها، اغراق آمیز است. دنی لیپتسیگر، معاون بانک جهانی در پاسخ به اظهارات آقای بن گفته است که نیاز به اتخاذ سیاست های خاص اقتصادی، شرط معمول برای اهدای وام های بانک جهانی نیست اما این بانک بر روند مبارزه با فساد، نظارت می کند. بریتانیا طی سه سال گذشته بیش از دو میلیارد دلار در اختیار بانک جهانی گذاشته تا صرف کمک به کشورهای فقیر شود و گفته است که در سال 2007 نیز حدود یکصد میلیون دلار دیگر کمک مالی در اختیار بانک جهانی می گذارد. بریتانیا یکی از بزرگ ترین سهامداران بانک جهانی است و 5 درصد سهام این بانک را در اختیار دارد. اعتراض به سیاست های بانک جهانی
"رونان کیتینگ"، خواننده و "پت پوستل وایت"، بازیگر در کنار چند چهره سرشناس دیگر اعلام کرده اند که در این تظاهرات که انتطار می رود هزاران نفر در آن شرکت کنند، حضور پیدا می کنند.
در این گردهمایی به سیاست های بانک جهانی در تحمیل شرایط خود بر کشورهای فقیر اعتراض خواهد شد. این اعتراض ها در هنگام برپایی نشست مشترک بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برگزار می شود. نشست صندوق بين المللی پول و بانک جهانی، امسال در سنگاپور برپا می شود و این کشور به علت هراس از تجمع مخالفان سیاست های این دو نهاد مالی، اجازه برپایی تظاهرات خیابانی را نداده است و به همین دلیل مخالفان تصمیم گرفته اند که در ایام برگزاری نشست در جزیره باتام اندونزی جمع شوند

اعتصاب زانوهای بسته


02:29 گرينويچ - پنج شنبه 14 سپتامبر 2006 - 23 شهریور 1385
خانمهای کلمبيا مردان را از سکس محروم می کنند
زنان جوان در يکی از خشن ترين شهرهای کلمبيا مردان خود را تهديد کرده اند که تا اسلحه را زمين نگذارند با آنها هم آغوشی نخواهند کرد. در شهر پريرا دهها زن جوان با حمايت شهردار محل، به جنبشی پيوسته اند که "اعتصاب زانوهای بسته" نام گرفته است. در اين شهر درگيری های مسلحانه ميان باندهای رقيب سال گذشته 480 قربانی گرفت. زنان جوانی که به مردان خود اولتيماتوم داده اند، خواهان خلع سلاح عمومی هستند.
خشونت جذاب نيست
سخنگوی شهردار پريرا به خبرگزاری رويتر گفته است: "همسران و دوست دخترهای اعضای باندهای مسلح از اينکه مردان آنها قصد ندارند اسلحه را کنار بگذارند، نگران هستند و برای همين به نوعی اعتصاب سکسی دست زده اند." زنان از مردان خود می خواهند اسلحه را کنار بگذارند و به کشتن همديگر خاتمه دهند. به گزارش راديوی کلمبيا بسياری از مردان مسلح به خاطر هوا و هوسهای جوانی، و نه الزاما از روی نياز اقتصادی، دست به خشونت می زنند. يکی از زنان فعال در اين جنبش به روزنامه گاردين گفته است: "می خواهيم به مردان بفهمانيم که خشونت و اسلحه کشی به جاذبه آنها چيزی اضافه نمی کند." کلمبيا از نظر رواج قهر و خشونت يکی از پرتلفات ترين کشورهای آمريکای لاتين است

۱۶ شهریور ۱۳۸۵

آینده برای تمدن آریایی و زبان فارسی

14:22 گرينويچ - پنج شنبه 07 سپتامبر 2006 - 16 شهریور 1385
همايش تمدن آریایی در دوشنبه
روز پنجشنبه هفتم سپتامبر در همايش بین المللی تمدن آریایی که در فرهنگستان علوم تاجیکستان برگزار شد، دانشمندان و پژوهشگران، مردم آریایی را از جمله قدیمترین ساکنان جهان ارزیابی کردند که در تمدن جهانی نقش مهمی داشته اند. اين همايش علمی، در آستانه بزرگداشت پانزدهمين سالگرد استقلال تاجيکستان برگزار شد و طی آن، درباره محل تشکل تمدن آریایی و مرزهای آن در جهان باستان مباحثاتی صورت گرفت. در حالی که برخی از پژوهشگران آریایها را ساکنان بومی آسیای مرکزی و شمال افغانستان می دانستند، عده ای دیگر این فرضیه را پیش نهادند که وطن آریاییها مناطق اورال روسیه و دریای آرال بوده و از آنجا به آسیای مرکزی و ایران مهاجرت کرده اند. به گفته محققان ایرانی، آریاییها از جمله قدیمترین سکنه دنیا بوده اند و قبایل آریایی در هزاره سوم قبل از میلاد از پرجمعیت ترین ملتهای جهان محسوب می شدند. کورش نیکنام، نماينده زرتشتیان ایران در مجلس این کشور در سخنرانی خود در همايش تمدن آريايی تأکید کرد که بر اساس یافته های باستانشناسان، مردم آریایی در قرون باستانی به علم و صنایع مختلف دسترسی داشته و گاهشماری خورشیدی را ابداع کرده اند. آقای نیکنام گفت: "آریاییها افتخار دارند که هزار سال پیش اسب را اهلی کرده، در کارهای زندگی از آن بهره می گرفتند؛ صنعت سفالگری در سرزمین پهناور آنان شکل گرفت و سابقه شان به پانزده هزار سال می رسد، معماری و ساختمان را آریاییها از ده هزار سال پیش شروع کردند که نمونه بارز در گنج دره شهرستان هرسين در استان کرمانشاه موجود است". به اعتقاد فریدون جنیدی، مورخ ایرانی شرکت کننده در همايش، فرهنگ آریایی حتی پس از آمیزش یافتن با تمدن اسلامی از خط مشی خود بیرون نرفته است. آقای جنیدی که نويسنده کتابی با عنوان زندگی و مهاجرت آرياييان است می گوید: "آنچه با نام اسلام در صفحات شرقی ممالک اسلامی، حتی به برخی از مناطق هند و چین رفته است، از صافی تمدن آریایی رد شده و رنگ آریایی به خود گرفته است." در همایش تمدن آريايی درباره بومی بودن یا نبودن قبایل آریایی در منطقه و وطن اصلی آریاییها مباحثاتی میان محققان صورت گرفت. النا کوزمینا، محققی از فرهنگستان علوم روسیه و آکادمیسین محمدشاه الالف، رئیس فرهنگستان علوم تاجیکستان و برخی از دانشمندان کشورهای آسیای مرکزی، وطن قبایل آریایی را منطقه اورال در روسیه و اطراف دریاچه آرال خوانده، تأکید داشتند که این قبایل در قرون سوم و دوم پیش از میلاد به آسیای مرکزی مهاجرت کرده اند. ولی آکادمیسین نعمان نعمت اف، محقق تاجیک در این زمینه نظر دیگری داشت و می گفت: "ما به چنین نتیجه رسیدیم که نخست میهن آریایها آسیای میانه، ایران، افغانستان و شمال هند بوده است." از سوی دیگر، یوسف شاه یعقوب اف، محقق دیگر تاجیک با تکیه به مدارک خط قدیم و یافته های باستانشناسی، اينکه زادگاه زرتشت، پیامبر آیین مزدیسنا بودن شهر ری در جنوب تهران کنونی بوده است را رد کرد و گفت که زرتشت در روستای راغ به دنیا آمده که اکنون در مرز تاجیکستان و افغانستان واقع است و زبان کتاب او، اوستا، باختری بوده است. در همین حال، محمدتقی رهنما، استاد دانشگاه تهران، گسترش شبکه اینترنت را نوعی از تهاجم فرهنگ غربی تلقی کرد که می تواند در آینده برای تمدن آریایی و زبان فارسی خطر ایجاد کند. آقای رهنما گفت: "در مقابل این تهاجم فرهنگی چه باید کرد؟ آیا نشستن توی اتاقها و فضاهای بسته و درد دل کردن و مرثیه خوانی کافی است؟ به نظر من باید به اقدامی که اصطلاحاً فرهنگیها می گویند اقدام تهاجمی پرداخت، این اقدام به وجود آوردن تشکلهای فرهنگی است." شرکتکنندگان همايش بین المللی تمدن آریايی در شهر دوشنبه تشکیل "سازمانهای فرهنگ آریایی" در حوزه های زبان فارسی را از راههای دستیابی به وحدت و یکپارچگی فارسی زبانان جهان ارزیابی کردند که می تواند به رشد تمدن آریایی و زبان فارسی مساعدت کند
برگزاری نشست اعضای انجمن فارسی زبانان جهان در جمهوری تاجیکستان: مصاحبه با صادق سجادی [ ۱۳۸۵ چهارشنبه ۲۲ شهريور ] به مناسبت سالگرد استقلال تاجیکستان، جشن های گسترده ای در این جمهوری فارسی زبان آسیای میانه برپا شد و از ایران نیز شماری از چهره های فرهنگی و سیاسی به این جشن ها دعوت شدند. همزمان نشست اعضای انجمن «پیوند» انجمن فارسی زبانان جهان در این جمهوری برپا شد که ریاست عالیه آن با امام علی رحمانف رئیس جمهوری تاجیکستان است، هرچند پیوند یک انجمن غیردولتی است. دکتر صادق سجادی، دایره المعارف نویس ایرانی از جمله اعضای انجمن پیوند و میهمانان جشن استقلال تاجیکستان در مصاحبه با رادیو فردا می گوید: هم رئیس جمهوری و هم مردم تاجیکستان بخصوص اعضای آکادمی علوم یک حس ملی گرایی بزرگی دارند به نحوی که گاهی واقعا غریب نشان می دهد، مثلا آن سرود بسیار زیبای من آریاییم که چندین بار در تالارهای شهر دوشنبه به طور زنده خوانده شد یا باله بسیار زیبایی که با اشعار سعدی اجرا شد، تم های ملی گرایانه و بازگشت معنایی به پیشینه فرهنگی ایران را در بر داشت که با استقبال شدید حضار مواجه شد
آرش به دعوت رئیس جمهوری تاجیکستان در این کشور به اجرای برنامه پرداخت [ ۱۳۸۵ سه شنبه ۲۱ شهريور ] آرش، خواننده محبوب نسل جوان ایران به دعوت رئیس جمهوری تاجیکستان در جشن های سالگرد استقرار این کشور شرکت و کنسرت هایی اجرا کرد. کنسرت های آرش در تاجیکستان با استقبال کم سابقه ای روبرو شد؛ هرچند برنامه اصلی که برای یکشنبه شب برنامه ریزی شده بود، به علت متوقف شدن هواپیمای گروه آرش، کنسرت به روز دیگری معوق شد و تماشاگران را به عضب آورد و تا اندازه ای وضع شهر را ناآرام کرد. این در حالی بود که آرش هم در صحنه و هم در تلویزیون دولتی از مردم عذرخواهی کرد و گفت: من از زمانی که کارم را شروع کردم دوست داشتم به تاجیکستان بیایم و افزود: خیلی سخت است که این استقبال بی نظیر مردم را بتوانم تعریف کنم

۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۵

بی بی سی سوتی داد


12:29 گرينويچ - سه شنبه 16 مه 2006
مهمان ناخوانده: بی بی سی گاف می دهد
بی بی سی از اين که به جای گفتگو با مهمان يکی از برنامه های زنده تلويزيونی با فرد ديگری مصاحبه شده، عذرخواهی کرده است. اشتباهی که روز گذشته در سالن انتظار شبکه خبری بيست و چهار ساعته بی بی سی رخ داد باعث شد که فردی که برای استخدام به اين شبکه مراجعه کرده بود، به جای يک کارشناس فن آوری اطلاعات به استوديوی ضبط برنامه ای زنده منتقل شود. اين اتفاق سوژه ای جالب برای جرايد روز سه شنبه (16 مه) بريتانيا شده است. گای گوما"، فردی که اشتباها در برابر دوربين اين شبکه خبری بی بی سی قرار گرفته، در انتظار موعد مصاحبه کاری خود بوده که از او خواسته می شود برای گريم به استوديو ضبط برود. مجری برنامه که تصور می کرده با کارشناس فن آوری اطلاعات روبروست، از آقای گوما در مورد ظرايف تجارت موسيقی در اينترنت سوال می کند. آقای گوما، که اهل کنگوست، با چهره ای نگران تلاش می کند تا به تمام سوالات مجری برنامه پاسخ دهد. او پس از اين ماجرا گفت که با خود فکر می کرده که مصاحبه کاری او چقدر عجيب است. بی بی سی از آقای گوما و کارشناس برنامه، که هرگز موفق به وارد شدن به استوديو نشده، عذرخواهی کرده است
'خوشحال می شوم دوباره برگردم'
تهيه کننده اين برنامه هنگام مراجعه به سالن انتظار بی بی سی در پی فردی به نام "گای کيونی" (که می بايد در مورد پرونده شرکت رايانه ای اپل مورد سوال قرار می گرفت) بوده است که اشتباها "گای گوما" به او معرفی می شود. او که انتظار فردی سفيد پوست را داشته از آقای گوما می پرسد که آيا او "گای کيونی" است و پس از تائيد اين موضوع او را به استوديو می برد. آقای گوما، که فکر می کرده سوالات از او در ارتباط با مصاحبه کاری است، با نگرانی و نفس تنگی به طور زنده در برابر دوربين تلويزيون به سه سوال مجری برنامه پاسخ می دهد. مجری برنامه که تلاش داشته اضطراب مهمان را به دبير خبر اطلاع دهد، اين مصاحبه را پس از سه سوال خاتمه می دهد. بالاخره دست اندرکاران برنامه متوجه می شوند که مهمان اصلی برنامه در سالن پذيرش همچنان در انتظار نشسته است. آقای گوما در باره اين اتفاق گفت که مصاحبه اش خيلی کوتاه بوده اما او حاضر است بار ديگر در برابر دوربين تلويزيون ظاهر شود: "خوشحال می شوم به سوالات در هر زمينه ای پاسخ دهم." او اضافه کرد: "اما اين بار اصرار خواهم کرد که به من وقت بيشتری برای مصاحبه داده شود." آقای گوما بعدا به شبکه خبری بيست و چهار ساعته بی بی سی گفت که هنوز نمی داند که آيا تقاضای او برای کار در بخش رايانه ای بی بی سی پذيرفته شده است يا نه. او گفت: "خيلی تمايل دارم برای بی بی سی کار کنم." يکی از سخنگويان بی بی سی گفت: "اشتباهی که رخ داده واقعا يک سوء تفاهم بوده و ما همواره در مورد مهمانان خود نهايت دقت را می کنيم و اجازه نخواهيم داد که اين اتفاق تکرار شود."
کليپ ويديويی مصاحبه تلويزيونی بی بی سی
برندگان جوايز سالانه 'وبی' در رشته های مختلف برای تقدير از بهترين های اينترنت در زمينه طراحی و کاربرد وب اعطا شده و در اين ميان بی بی سی سه جايزه را از آن خود کرده است. 10/05/2006
بی بی سی پيشتاز اسکار اينترنتی شد 03 مه، 2005
بی بی سی، بهترين سايت خبری اروپا شد 05/07/2002
Video
Wrong Guy recalls live TV moment A man who found himself on live TV after visiting the BBC for a job interview has spoken about his experience.
16 May 2006
News 24 puts wrong man on air An error led to BBC News 24 putting the wrong person on air to answer questions over a business story.
15 May 2006

۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۵

حقوق بشر اتمی





بی بی سی - جمشید برزگر - جمعه پنج می 2006
حقوق بشر، زمزمه ای گم شده در هياهوی هسته ای؟
اتحاديه اروپا، با انتشار بيانيه ای، نسبت به وضعيت حقوق بشر در ايران، افزايش شمار اعدام ها و همچنين وضعيت عبدالفتاح سلطانی، حقوقدان و از فعالان مدافع حقوق بشر به شدت ابراز نگرانی کرده است. بيانيه اتحاديه اروپا که بخشی از آن به وضعيت حقوق بشر در ايران اختصاص دارد، در شرايطی منتشر شده که بازداشت رامين جهانبگلو، نويسنده و پژوهشگر ايرانی بار ديگر همه نگاه ها را متوجه وضعيت حقوق بشر در جمهوری اسلامی کرده است. در ماه های اخير، و به ويژه پس از روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد، تصور عمومی فعالان سياسی و مدافعان حقوق بشر در ايران آن بود که فضای سياسی بسته تر و امکان دفاع از حقوق بشر محدودتر خواهد شد. در اين ميان، فعالان و مدافعان حقوق بشر بيشتر نگران آن بوده اند که موضوع حقوق بشر در گرماگرم بحث های مربوط به پرونده فعاليت های هسته ای جمهوری اسلامی به فراموشی سپرده شود. اتحاديه اروپا، اگرچه به طور متناوب در سال های اخير نسبت به وضعيت حقوق بشر ابراز نگرانی کرده و اين موضوع را در دستور کار مذاکرات خود با جمهوری اسلامی قرار داده، اما لحن و شدت موضعگيری هايش در اين زمينه متفاوت بوده است. هر چند، سازمان های بين المللی مدافع حقوق بشر به طور پيوسته نسبت به آنچه آن را نقض گسترده حقوق بشر در جمهوری اسلامی می خوانند اعتراض کرده اند. با اين همه، رهبران جمهوری اسلامی چنين انتقادهايی را نمی پذيرند و در مقابل بر اين نکته تاکيد می کنند که کشورهای غربی از حقوق بشر به عنوان ابزاری سياسی استفاده می کنند. انتشار بيانيه اتحاديه اروپا که تنها بخشی از آن به وضعيت حقوق بشر در ايران اختصاص دارد، تحول تازه ای محسوب نمی شود، اما همزمانی آن با تداوم بازداشت رامين جهانبگلو می تواند بار ديگر حتی در اوج مناقشه هسته ای، موضوع حقوق بشر در ايران را در مرکز توجه قرار دهد. بازداشت آقای جهانبگلو، بازتابی گسترده يافته و موجب شده که نهادها و سازمان های مختلفی نظير سازمان ديده بان حقوق بشر با انتشار اعلاميه هايی، ضمن محکوم کردن چنين اقدامی، خواستار آزادی سريع وی شوند. با آنکه، محمد حسين صفار هرندی، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی سخن از آن گفته که کسی در جمهوری اسلامی به خاطر گفتن حرفی بازداشت نمی شود، اما اکنون اين نگرانی افزايش يافته که ممکن است دور تازه ای از سختگيری ها و برخورد با روشنفکران و منتقدانی که در جمهوری اسلامی از آنها به عنوان دگر انديش ياد می شود، آغاز شده باشد
عفو بين الملل، در گزارشی که ماه پيش منتشر شد اعلام کرد که ايران يکی از چهار کشور جهان است که 94 درصد اعدام ها در آنها صورت می گيرد و تنها کشوری در دنيا است که در سال گذشته ميلادی، نوجوانان خاطی را اعدام کرد
معاون بخش خاورميانه سازمان ديده بان حقوق بشر: دستگاه قضايی ايران به دليل گرفتن اعترافات اجباری، با استفاده از شکنجه و بدرفتاری با زندانيان بد نام است

نامه فدایت شوم احمقی نژاد

کاریکاتور داش محمود را در آزادی های فردی ببینید و نظر دهید
نامه فدایت شوم پرزیدنت احمقی نژاد به موسیو موش جرج دابلیو


احمدی نژاد به جورج بوش نامه نوشته است
08:57 گرينويچ - دوشنبه 08 مه 2006
روز دوشنبه، 8 مه، غلامحسين الهام، سخنگوی دولت، در نشست خبری هفتگی خود گفت که آقای احمدی نژاد با ارسال نامه ای برای رييس جمهوری آمريکا ضمن تحليل وضعيت جهانی و ريشه يابی مشکلات، راه های جديدی برای برون رفت از شرايط شکننده موجود جهانی ارايه کرده است. به گزارش خبرگزاری دولتی ايران - ايرنا - سخنگوی دولت يادآور شده است که آقای احمدی نژاد در کنفرانس خبری اخير خود گفته بود که تصميم دارد به مناسبت سال پيامبر اسلام، برای سران برخی از کشورها نامه بنويسد. در اين زمينه نظر دهيد
منابع دولتی ايران محتوای اين نامه را انتشار نداده اند و معلوم نيست که آيا آقای احمدی نژاد در اين نامه به مسايل مورد اختلاف دو کشور نيز پرداخته يا به موضوعات عمومی بسنده کرده است. ايرنا از قول سخنگوی دولت گفته است که نامه آقای احمدی نژاد برای رييس جمهوری آمريکا نامه ای سرگشاده نيست و محتوای آن در دسترس عموم قرار نخواهد گرفت. وی در پاسخ به اين سئوال که اگر طرف آمريکايی محتوای نامه را منتشر کند چه می شود، گفت منتشر کند. متن کامل خبر را در بی بی سی بخوانید
آنگلا مرکل به چهره عمده در مذاکرات سیاسی بر سر بحران هسته ای ایران تبدیل می شود
[ ۱۳۸۵ يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ]
فعال شدن دیپلماسی آلمان در ماه های گذشته با سفر آنگلا مرکل به واشنگتن و مسکو و سفر آینده اش به چین به باور ناظران وی را به قدرتمندترین چهره سیاسی اروپا تبدیل کرده است. خانم مرکل می خواهد با استفاده از موقعیت خود راهبرد آلمان در زمینه منزوی کردن جمهوری اسلامی را بعنوان سیاست رسمی غرب جا بیاندازد. ناظران می گویند صدراعظم آلمان توانسته است واشنگتن را هم به اتخاذ سیاست صبر و انتظار بجای توسل به شیوه های تند قانع کند. تحلیلگران با اشاره به نامحبوب بودن تونی بلر و ژاک شیراک و کنار رفتن سیلویو برلوسکونی در ایتالیا برآنند که آنگلا مرکل که در آغاز سیاستمداری ضعیف تلقی می شد، دارد به قوی ترین چهره اروپا تبدیل می شود
آمریکائی های صلح طلب برای آشنائی با مردم ایران عازم تهران شدند. در آستانه صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در باره برنامه اتمی ایران، گروهی از آمریکائیان صلح طلب عازم ایران شدند تا از نزدیک با مردم ایران و آداب و رسوم آنها آشنا شوند. سفر این گروه 22 نفری با برنامه ریزی سازمانی به نام
صورت گرفته است. این سازمان بخش از یک گروه بین المللی فعال در چهل کشور جهان است که متشکل از افرادی از مذاهب و مواضع سیاسی مختلف که برای حل اختلافات بین المللی به راههای مسالمت آمیز اعتقاد دارند

۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۵

به آيندگان برشت

برتولت برشت بريده هايی از يک شعر بلند
به آيندگان
به آيندگان، يا دقيقتر: "با کسانی که پس از ما به دنيا می آيند" شعر نسبتا بلندی است از برتولت برشت (۱۸۹۸-۱۹۵۶) شاعر و نويسنده بزرگ آلمانی. برشت اين شعر را در سال ۱۹۳۹ زمانی که در دانمارک در تبعيد به سر می برد، سروده است و آن را نوعی "وصيت نامه معنوی" او دانسته اند. شعر در سه بند تنظيم شده است و در زير چند فراز از هر بند نقل می شود. واقعا که در دوره تيره و تاری زندگی می کنم: امروز فقط حرفهای احمقانه بی خطرندگره بر ابرو نداشتن، از بی احساسی خبر می دهد، و آنکه می خندد، هنوز خبر هولناک را نشنيده است. اين چه زمانه ايست که حرف زدن از درختان عين جنايت است وقتی از اين همه تباهی چيزی نگفته باشيم! کسی که آرام به راه خود می رود گناهکار است زيرا دوستانی که در تنگنا هستند ديگر به او دسترس ندارند در دوران آشوب به شهرها آمدم زمانی که گرسنگی بيداد می کرد. در زمان شورش به ميان مردم آمدم و به همراهشان فرياد زدم.... عمری که مرا داده شده بود بر زمين چنين گذشت. خوراکم را ميان معرکه ها خوردم خوابم را کنار مرده ها خفتم عشق را بهايی ندادم و از طبيعت بی صبرانه گذشتم عمری که مرا داده شده بود بر زمين چنين گذشت.... آهای آيندگان، شما که از دل گردابی بيرون می جهيد که ما را بلعيده است. وقتی از ضعفهای ما حرف می زنيد از زمانه سخت ما هم چيزی بگوييد. به ياد آوريد که ما بيش از کفشهامان کشور عوض کرديم. و نوميدانه ميدانهای جنگ طبقاتی را پشت سر گذاشتيم، آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود. اين را خوب می دانيم: حتی نفرت از حقارت نيز آدم را سنگدل می کند. حتی خشم بر نابرابری هم صدا را خشن می کند. آخ، ما که خواستيم زمين را برای مهربانی مهيا کنيم خود نتوانستيم مهربان باشيم. اما شما وقتی به روزی رسيديد که انسان ياور انسان بود درباره ما با رأفت داوری کنيد! متن آلمانی و ترجمه انگلیسی

۸ اردیبهشت ۱۳۸۵

فوتبال اسلامی




28 آوريل, 2006 - Published 20:30 GMT
فربد سروندی
تازه ترين خبرهای ورزشی ايران و جهان
تساوی دو بر دو تیم ملی فوتبال زنان ایران برابر زنان آلمانی
تیم ملی فوتبال زنان ایران عصر روز جمعه 28 آوريل در ورزشگاه آرارات تهران در مقابل تیم زنان برلین آلمان با نتیجه‌ دو بر دو متوقف شد. در این دیدار که در حضور پنج هزار تماشاگر برگزار شد، فوتبالیست های زن ایران كه در نیمه‌ اول با انجام یک بازی دفاعی دو بر صفر از حریف آلمانی خود شكست خورده بودند، در آغاز نیمه‌ دوم موفق شدند با یک شروع هجومی ‌دو گل تساوی را وارد دروازه آلمانی ها کنند تا بازی با تساوی دو بر دو پایان یابد. گل های تیم ایران را در دقیقه ‪ ۶۵‬ كتایون خسرویار و در دقیقه ‪ ۸۵‬توسط نیلوفر اردلان وگل های تیم زنان برلین لوسیا مت در دقیقه ‪ ۱۵‬و سنا ال آگا در دقیقه ‪ ۲۷‬ به ثمر رساندند. خدیجه سپنجی، نایب ريیس فدراسیون فوتبال ایران در پایان این دیدار با ابراز رضایت از این بازی به بخش فارسی بی بی سی گفت:"تیم ایران در این دیدار که براساس آخرین قوانین فیفا برگزار شد، بازی خوبی از خود ارائه داد و باعث امیدواری شد که در آینده شاهد پیشرفت های خوب این تیم باشیم." نایب ريیس فدراسیون ایران با اشاره به حضور هر دو تیم با پوشش كاملا اسلامی‌ در این دیدار گفت بازیكنان تیم برلین آلمان با خواسته خودشان تصمیم گرفتند که لباس هایشان مانند لباس های بازیکنان ایران باشد که در پایان هم از این وضعیت ابراز رضایت کردند. در این دیدار، فوتبالیست های ایران با لباس سفید و مقنعه مشكی مقابل فوتبالیست های آلمانی با لباس قرمز و مقنعه سفید قرار گرفتند. به گفته خانم سپنجی، كریستینا راموس از فیلیپین به عنوان ناظر فدراسیون بین‌المللی فوتبال فیفا هم در این دیدار حضور پیدا کرده بود تا گزارش های خود را به فیفا ارائه دهد. همچنین در این دیدار، كتایون تفضیلی به دلیل دریافت دو كارت زرد و كارت قرمز اواخر بازی از زمین اخراج شد و تیم ایران مجبور شد این بازی را ‪ ۱۰‬نفره ادامه دهد. این دیدار اولین دیدار تدارکاتی رسمی تیم ملی زنان ایران بعد از انقلاب بود و در تمام طول بازی تعداد زیادی پلیس زن در تمام نقاط ورزشگاه حضور داشتند. تیم فوتبال برلین‌آلمان فردا از ساعت 17 در روزشگاه آرارات به مصاف تیم ملی نوجوانان ایران خواهد رفت
Iranian women kick out against football ban
Robert Tait in TehranMonday June 6, 2005
Guardian
President lifts ban on women watching football in Iran
Brian WhitakerTuesday April 25, 2006
Guardian

۲۱ فروردین ۱۳۸۵

فلاحیان یا قصابیان


21:24 گرينويچ - يکشنبه 09 آوريل 2006
سوئيس برای علی فلاحيان حکم بازداشت صادر کرد
گزارشها از سوئيس حاکی است که دولت اين کشور يک حکم دستگيری بين المللی برای وزير سابق اطلاعات ايران صادر کرده است. علی فلاحيان مظنون به دستور دادن به قتل کاظم رجوی يکی از فعالان سياسی ايران در 1990 است. آقای فلاحيان که مدتها وزير اطلاعات ايران بود اکنون مشاور امنيتی رهبر ايران است. قتل آقای رجوی که در 24 آوريل 1990 به وسيله يک گروه چهارنفره در حومه ژنو صورت گرفت از آن زمان موضوع مناقشه ای بين تهران و برن بوده است. يک روزنامه سوئيسی ( Le Matin Dimanche)امروز بخشی از سند مربوط به حکم دادگاهی از ايالت وائود را بازچاپ کرد يعنی محلی که آقای رجوی در همانجا به قتل رسيده بود. سايت راديو بين الملل سوئيس نيز گزارشی از جريان اين پرونده منتشر کرده است. بر اساس گزارش رسانه های سوئيسی اين حکم از وزارت خارجه سوئيس می خواهد که حکم دستگيری آقای فلاحيان را در سطح بين المللی به جريان بيندازد. دو نفر از ضاربان آقای رجوی مدتی بعد در فرانسه پيدا شدند و از سوی پليس بازداشت شدند. اما با وجود حکم دستگيری آنها از سوی مقامات سوئيس، دولت فرانسه آنها را با يک پرواز مستقيم به تهران بازگرداند. اين موضوع با محکوميت بين المللی از جمله از سوی آمريکا روبرو شد. قاضی دادگاه گفته است که 13 نفر در برنامه ريزی و اجرای قتل مشارکت داشته اند. قاضی ژاک آنتنن افزوده است که همه اين افراد پاسپورتهای ديپلماتيک داشته اند که با مهر "در ماموريت" ممهور شده بود. مقامات ايرانی همواره دخالت در اين قتل را انکار کرده اند. رسانه های سوئيس گزارش دادند که اين حکم بيستم ماه مارس گذشته صادر شده بود اما دولت وجود آن را تا امروز يکشنبه تاييد نکرده بود. کاظم رجوی نماينده شورای مقاومت ملی از مجامع مخالف جمهوری اسلامی بود. وی که از 1957 تا 1968 مقيم فرانسه بود سپس در سوئيس اقامت گزيد و پناهندگی سياسی گرفت. وی اولين نماينده ايران در مقر سازمان ملل متحد در ژنو پس از انقلاب اسلامی 1979 بود اما کمی پس از انتصابش به اين سمت در اعتراض به آنچه "سياستهای سرکوبگرانه و فعاليتهای تروريستی حاکميت روحانی ايران" خوانده بود، استعفا داد. پس از آن به فعاليت خود عليه اعدامهای دست جمعی و بازداشتهای خودسرانه و شکنجه شدت بخشيد. استفان رجوی پسر آقای رجوی مستمرا مقامات ناحيه وائود را زير فشار گذاشته است تا حکم دستگيری آقای فلاحيان را صادر کنند. ده سال پيش آلمان نيز حکم دستگيری مشابهی عليه آقای فلاحيان صادر کرد. در 1996 دادگاهی در برلين شماری از رهبران و مقامات ارشد جمهوری اسلامی را متهم کرد که در قتل چهار ناراضی کرد در رستوران ميکونوس در برلين دست داشته اند. بجز آيت الله خامنه ی و اکبر رفسنجانی، وزير خارجه وقت علی اکبر ولايتی و وزير اطلاعات وقت علی فلاحيان متهم به دست داشتن در ترورها شدند. پس از قتل آقای رجوی 162 نماينده کنگره آمريکا در نامه ای به مسعود رجوی برادر وی و رهبر سازمان مجاهدين خلق ايران از شورای مقاومت و "اهداف صلحجويانه و دموکراتيک" آن حمايت کردند

ازدواج ايرانيان با اروپائيان


15:42 گرينويچ - يکشنبه 02 آوريل 2006
ناهيد کشاورزمشاور امور مهاجران در کلن آلمان
خوشی ها و آلام ازدواج ايرانيان با اروپائيان
ازدواج زن و مرد از دو فرهنگ متفاوت، سوای پيچيدگی های آن در نظر قانون و اجتماع، برای خود زوج ها هم همراه با مسائل (مثبت و منفی) خاصی است که در ازدواج های ديگر ديده نمی شود. روند ادامه دار مهاجرت ايرانيان به خارج از کشور باعث شده است که شمار ازدواج مردان و زنان ايرانی با شهروندان خارجی افزايش چشمگيری داشته باشد. ناهيد کشاورز، مشاور امور مهاجران در آلمان، نگاهی دارد به اين گونه ازدواج ها. او به ويژه ازدواج ميان ايرانی ها و آلمانی ها را که در مقايسه با بسياری از نقاط ديگر از اروپا سابقه ای طولانی تر دارد، مورد توجه قرار می دهد: در گوشه و کنار خانه مرد ايرانی که با همسر آلمانی اش زندگی میکند، وسائل ايرانی به چشم می خورد. روميزی های ترمه و قاب عکس های خاتم و در آشپزخانه کتاب آشپزی ايرانی به زبان آلمانی. اما زن با سيب زمينی و کلم قرمز و سوسيس غذای سنتی آلمانی می پزد. در اتاق نشيمن، شجريان می خواند و در آشپزخانه راديو، آهنگی آلمانی پخش می کند. زن هم با آن زمزمه می کند. مرد با دختر 7ساله اش فارسی حرف می زند و او به آلمانی جوابش را می دهد. مرد از اينکه دلش می خواهد خانوادگی به ايران سفر کنند، می گويد و اين که همسرش حاضر نيست روسری سر کند.
در هنگام شام، زبان مشترک، آلمانی است و دلخوری مرد از اين که باز هم مجبور است غذای آلمانی بخورد...
ازدواج ايرانی ها و آلمانی ها
با طولانی شدن عمر مهاجرت ايرانيان، ازدواج آنها با اروپائيان به خصوص برای نسل دوم ايرانيان، موضوع غريبی نيست. اما ازدواج ايرانيان با آلمانی ها سابقه طولانی دارد و به سالهای قبل از انقلاب بر می گردد. درسال 1960 حدود 3700 ايرانی در آلمان زندگی می کردند. اين گروه بيشتر دانشجو بودند. در ميان اين گروه تعداد زيادی با زنان آلمانی ازدواج کردند. در آن دوران تعداد زنان ايرانی در آلمان بسيار کمتر از مردان بود. در ميان موج دوم مهاجرين ايرانی (بعد از انقلاب)، اين گونه ازدواج ها به نسبت گروه قبلی کمتر شد: تعداد زيادی از مهاجرين تازه با همسران خود به آلمان آمدند و يا مهاجرت زنان تنها امکان ازدواج بين ايرانيان را فراهم کرد. دورته ملسا"، مشاور امور خانواده برای آلمانی هايی که با خارجيان ازدواج کرده اند، در مورد ازدواج آنها با ايرانیها می گويد: "تفاوتی که بين ازدواج آلمانی ها و ايرانی ها در مقايسه با ديگر مليت ها وجود دارد، اين است که در موارد زيادی اختلاف فرهنگی به نسبت کمتر است. به علاوه آشنائی آنها اغلب در آلمان اتفاق می افتد. اما ازدواج آلمانی ها با مليتها ديگر معمولا در هنگام سفر آنها به کشورهای ديگر رخ می دهد. در اين موارد هم بيشتر اين زنان آلمانی هستند که عاشق همسران خارجی خود می شوند. اين وضعيت معمولا امکانی می شود برای مهاجرت مردان خارجی به آلمان." خانم ملسا يکی از مهم ترين نگرانی های زنان آلمانی با شوهران ايرانی را سرنوشت بچه های آنها می داند: "زنان آلمانی در موقع اختلاف و جدائی از همسران ايرانی خود زمانی به وحشت می افتند که بچه دارند. آنها می ترسند که مرد ايرانی فرزندانشان را با خود به ايران ببرد و آنها ديگر نتوانند بچه هايشان را ببينند." ميزان رضايت ايرانيان از ازدواج با آلمانی ها بستگی به اين دارد که کدام طرف آلمانی است، مرد يا زن. شمار زيادی از مردان ايرانی که همسر آلمانی دارند و حداقل 10سال از زندگی مشترکشان می گذرد در پاسخ به اين سوال که ازدواج خود را چگونه می بينند، عمدتا از کمبود گرمی و شور در زندگيشان شاکی بوده اند؛ آنچه که به نظر آنها در زندگی خانواده های ايرانی وجود دارد. اما، بسياری از آنها زندگيشان را آرام و برنامه ريزی شده توصيف کرده اند. در مقابل، همسران آلمانی آنها از زندگی با همسرانشان راضی بوده اند. در عين حال معتقد بوده اند که تفاوت های فرهنگی گاه مشکل ساز است. بسياری از زنان ايرانی که همسر آلمانی دارند از زندگيشان راضی تر هستند. مينا محمدزاده"، سه سال است که با مردی آلمانی ازدواج کرده است. او می گويد که مرد آلمانی معمولا بيشتر قدر زن ايرانی را می داند و به او احترام بيشتری می گذارد. شيرين"، از زندگی خود با همسر آلمانی اش راضی است، اما منکر تاثير اختلاف فرهنگی در زندگی مشترک خود نيست: "من نمی توانم همه زندگيم را با او تقسيم کنم بخصوص آنچه به ايران و علايق من مربوط می شود." ازدواج ايرانی ها در ديگر نقاط اروپا
ازدواج ايرانيان در کشورهای ديگر اروپائی با توجه به ميزان تطابق آنها در جامعه و شرايط کشور ميزبان در پذيرش و برخورد با خارجيان متفاوت است . بيژن برهمندی"، روزنامه نگار ساکن پاريس، در مطالعه ای، از جوانان ايرانی نسل دوم در فرانسه نظرشان را در مورد دوست يابی و ازدواج با فرانسويان پرسيده است. او می گويد: "در تحقيق از 40 جوان ايرانی، پسران با اينکه اغلب در فرانسه بدنيا آمده و يا در اين کشور بزرگ شده اند، دوست دختر و يا همسر ايرانی را ترجيح می دادند بی آنکه بتوانند دليلی برای اين خواسته خود عنوان کنند. اما دختران که اغلب دوست پسر فرانسوی داشتند از رابطه شان راضی بودند. درميان نسل اول ايرانيان، ازدواج با فرانسويان کمتر ديده می شود." در مورد ايرانيان و بلژيکی ها، "احمد امينيان"، مسئول انجمن بين فرهنگی "عمر خيام" که به عنوان ميانجی برای حل مشکلات ميان خانواده های ايرانی - بلژيکی نيز فعاليت می کند، می گويد: "دشوار است دليل قطعی برای اختلافات خانوادگی در ميان ايرانيانی که با بلژيکی ها ازدواج کرده اند، ارائه داد. انتظارات آنها از زندگی مشترک با هم متفاوت است. فردگرائی در ميان بلژيکی ها بيشتر ديده می شود. در مواردی هم که آنها به خواسته ها ی همسران ايرانی خود برای رفت و آمد بيشتر و يا ارتباط با خانواده او تن می دهند، محدود است و تنها زمان کوتاهی را در بر می گيرد. در نهايت خواسته های همسر بلژيکی است که از سوی همگی رعايت می شود
...و اما، لالائی شب
شام که تمام می شود مرد از ميان کتاب قصه هائی که خانواده اش از ايران فرستاده اند، قصه ای را برای فرزندش می خواند و بعد از آن قصه ای آلمانی. کودک ايرانی-آلمانی به خواب می رود بی آنکه معلوم باشد او در روياهايش کدام قصه را خواهد ديد
15:51 گرينويچ - دوشنبه 10 آوريل 2006
مخالفت دادگاه عالی بريتانيا با مقررات دولت در مورد ازدواج خارجيان
يک قاضی دادگاه عالی بريتانيا مقرراتی را که برای جلوگيری از ازدواج های ساختگی و ظاهری در نظر گرفته شده تبعيض عليه مهاجرين خوانده است. قاضی سيلبر، در آنچه که يک شکست جدی برای دولت خوانده شده رای داد که اين مقررات غيرمنطقی بوده و نقض حقوق بشر محسوب می شود. طبق اين مقررات که در فوريه ۲۰۰۵ به اجرا گذاشته شد کسانی که در خارج از اتحاديه اروپا و بعضی از کشورهای هم مرز با اتحاديه اروپا متولد شده و تنها اجازه ۶ ماه اقامت در بريتانيا را دارند اعم از اين که وضعيت اقامت کسی که می خواهند با او ازدواج کنند چه باشد، بايد برای ازدواج از وزارت کشور بريتانيا اجازه مخصوص بگيرند. درخواست اجازه از وزارت کشور ۱۳۵ پوند هزينه در بر دارد و تنها ۷۶ دفتر ثبت ويژه، دارای صلاحيت برای رسيدگی به اين گونه تقاضاهای ازدواجند. چنانچه وزير کشور با تقاضای ازدواج مخالفت کند درخواست تجديد نظر را فقط می توان دردادگاه عالی مطرح کرد. تنها استثناء برای کسانی است که در کليسای اسقفی انگليکان ازدواج می کنند. قبل از اينکه اين مقررات صورت قانونی پيدا کند بسياری از مدافعين حقوق مهاجرين با آن مخالفت کرده و آنرا اعمال تبعيض خوانده و پيش بينی کرده بودند که دادگاه عالی با آن موافقت نخواهد کرد. استدلال منتقدين اين بود که تاثير عملی اين تدابير اين است که به تمام کسانی که تقاضای جواز برای ازدواج می کنند برچسب بالقوه نادرست و فريبکار بودن زده می شود بدون اينکه شرايط هرفرد جداگانه ارزيابی شود. قاضی دادگاه عالی گفت که اين تدابير با حقوق بشر مطابقت ندارد زيرا کسانی که در کليسای اسقفی انگليکان ازدواج می کنند از اين محدوديت ها مستثنی هستند. قاضی سيلبر معتقد بود که بهيچوجه نمی توان کنترل مهاجرت ازطريق وضع مقررات برای ازدواج، را توجيه کرد. سخنگوی وزارت کشور بريتانيا گفت که وزارت کشور درخواست تجديد نظر درحکم دادگاه عالی را مد نظر قرار خواهد داد ولی تا آنهنگام از نظر دادگاه عالی تبعيت کرده و تصميم هايی را که براساس مقررات مورد بحث اخذ شده به حال تعليق درخواهند آورد. ازدواج های ساختگی
اگرچه کسی از تعداد دقيق ازدواج های ظاهری اطلاع ندارد کارشناسان می گويند قبل از به اجرا گذاشتن مقررات جديد هرسال دست کم ۱۰ هزار ازدواج ظاهری در بريتانيا صورت می گرفت. در سال گذشته در ارتباط با براه انداختن يک شبکه ازدواج های قلابی که از لندن تا لستر فعاليت داشت ۲۵ نفر به زندان افتادند. وزارت کشور بريتانيا می گويد ازدواج های ساختگی قبل از اجرای مقررات جديد، در حال افزايش بود ولی بعد از به اجرا درآمدن اين مقررات، تعداد آن به نحو چشمگيری کاهش يافت

۲۷ اسفند ۱۳۸۴

مواضع جمهوری اسلامی در قبال مصدق


21:00 گرينويچ - شنبه 18 مارس 2006
احمد زيدآبادی کارشناس مسايل سياسی ايران

نگاهی به سير مواضع جمهوری اسلامی در قبال محمد مصدق
در تظاهرات منجر به انقلاب بهمن 1357، نام دكتر محمد مصدق نخست وزير فقيد ايران در سطح گسترده ‌ای در جامعه ايران زنده شد. از آنجا كه بخش مهمی از نيروهای دخيل در انقلاب از ياران ديرين و يا علاقه ‌مندان به دكتر مصدق بودند، معمولا در راهپيمايی‌های خيابانی عكس‌ های مصدق در كنار عكس ساير شخصيت‌ های انقلابی توسط راهپيمايان حمل می‌شد. در اين دوره روحانيون و ساير گروه های مذهبی كه در انقلاب شركت داشتند، نه فقط از مصدق به بدی ياد نمی ‌كردند بلكه عموما او را به عنوان رهبری ضد استعماری مورد تمجيد و تحسين قرار می دادند. از بزرگداشت ميليونی تا سکوت و توهين در نخستين مراسم رسمی پس از انقلاب برای بزرگداشت محمد مصدق كه در 14 اسفند سال 57 برگزار شد، آيت‌ الله سيد محمود طالقانی از روحانيون نوانديش و حامی دكتر مصدق بر سر مزار او در احمدآباد در ميان جمعيتی كه تعداد آنها را ميليون‌ها نفر گزارش كرده‌اند، سخنرانی كرد. در اين مراسم، اغلب گروه های سياسی، اعم از ماركسيست و ملی و مسلمان حضور يافته بودند، به طوری كه سراسر دشت احمدآباد را جمعيت فرا گرفته بود. گفته می ‌شود در اين زمان تعدادی از روحانيون سرشناسی كه از احيای تفكر ملی و دموكراتيک دكتر مصدق نگران بوده‌اند، از جمعيت انبوه گرد آمده بر مزار مصدق برای آينده خود احساس خطر كرده‌اند. با اين همه، روحانيون تا زمانی كه آيت‌ الله طالقانی زنده بود و نيز تا زمانی كه اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی ايران در شورای انقلاب و دولت موقت حضور داشتند، از انتقاد علنی به مصدق خودداری می ‌كردند. با انتخاب ابوالحسن بنی ‌صدر به عنوان نخستين رييس جمهوری ايران و بروز درگيری بين او و سران روحانی حزب تازه تاسيس جمهوری اسلامی، به تدريج زمزمه‌هايی در انتقاد از مصدق در بين هواداران روحانيون بلند شد، زيرا بنی ‌صدر خود را پيرو دكتر مصدق اعلام كرده بود.
ابوالحسن بنی ‌صدر در اوج درگيری خود با سران حزب جمهوری اسلامی تلاش كرد تا سالروز وفات مصدق در سال 59 را به تجديد خاطره سخنرانی آيت‌الله طالقانی تبديل كند، اما سخنرانی او به همين مناسبت در دانشگاه تهران از سوی كسانی كه آنها را به حزب جمهوری اسلامی نسبت داده‌اند، به خشونت كشيده شد. اسلام مقابل ملی گرايی خلع بنی ‌صدر از رياست جمهوری در سال 60 و حوادث مربوط به مخالفت جبهه ملی با لايحه قصاص سبب شد كه آيت‌الله خمينی نه تنها اعضای اين گروه را "مرتد" اعلام كند، بلكه مصدق را هم كه پيش از آن وی را مورد احترام نسبی قرار داده بود، بدون آنكه نامی از او ببرد، «مسلم» نداند. در اين دوران، برخی از اعضای حزب جمهوری اسلامی كه گفته می ‌شود از ياران دكتر مظفر بقايي، رهبر حزب زحمتكشان ايران بوده ‌اند، از جمله حسن آيت كتاب‌هايی در باره دكتر مصدق منتشر کردند كه در آنها محمد مصدق به شدت مورد حمله و توهين قرار گرفته بود. از خرداد سال 1360، مصدق نيز در شمار افرادی قرار گرفت كه طرح هر گونه اتهامی عليه آنها از تريبون‌های رسمی و عمومی مجاز بود، اما امكانی برای دفاع از آنها به هيچ وجه فراهم نبود.
افزون بر اين، به دليل آنكه مصدق به عنوان سمبل ملی‌گرايی ايرانی شهرت يافته بود، در اين سال‌ها "ملی‌گرايی" نيز به عنوان امری منفی و خلاف اسلام ترويج و تبليغ می ‌شد، به طوری كه پسوند "ملی" از همه نهادهايی كه آن را به دنبال خود داشتند حذف شد. برای نمونه مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی و هواپيمايی ملی ايران به هواپيمايی جمهوری اسلامی تغيير نام داد. اين وضعيت، با فراز و نشيب‌هايی ادامه پيدا كرد و به صورت تابعی از ديدگاه رسمی حكومت نسبت به ميزان احساس خطر از جانب هواداران مصدق در آمد. گرايش دوباره به مصدق با انتخاب محمد خاتمی به عنوان رييس جمهوری ايران و ظهور جنبش اصلاح‌ طلبانه در جامعه، نام مصدق يک بار ديگر در بين نسل جوان ايرانی با شور و حرارت بسيار مطرح شد. دانشجويان كه محمد خاتمی را ادامه دهنده راه مصدق می پنداشتند در طراحی شعارهای سياسی خود نام آن دو را در كنار يكديگر می آوردند. اين موضوع به حساسيت جناح محافظه كار ايران دامن زد و آنها پس از يک دوره سكوت نسبی در باره مصدق بار ديگر تهاجم تبليغاتی خود را عليه او شروع كردند. در اين ميان، در سياست خارجی ايران اتفاقی رخ داد كه بخشی از محافظه كاران نيز نفع خود را در آن ديدند كه از شدت حملات خود عليه مصدق بكاهند. اين اتفاق، اظهار نظر جورج بوش رييس جمهوری آمريكا در مورد جمهوری اسلامی و معرفی آن به عنوان بخشی از "محور شرارت" در كنار عراق و كره شمالی بود. در واقع، بخشی از محافظه كاران در اين دوره احساس كردند كه برای محكوم كردن آمريكا در مجامع جهانی دستاويزی بهتر از تكيه بر مداخله آمريكا در كودتای 28 مرداد سال 1332 ندارند. از آنجا كه تقبيح كردن اقدام آمريكا در كودتا عليه دولت مصدق با متهم كردن مصدق به عنوان عامل آمريكا قابل جمع نبود، محافظه كاران به تدريج از متهم كردن دكتر مصدق به اتهام‌هايی كه در طول دوران پس از انقلاب امری رايج بود، فاصله گرفتند. ابزاری برای هيجان آفرينی
افزون بر اين، درگير شدن جمهوری اسلامی در بحران اتمی نيز سبب شد كه محافظه‌ كاران برای جلب طبقات متوسط شهری نه فقط برنامه اتمی خود را با نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دكتر مصدق مقايسه كنند، بلكه برای نخستين بار پس از انقلاب به ايدئولوژی ملی ‌گرايانه دكتر مصدق نيز روی خوش نشان دهند. طی ماه های اخير تكيه بر عامل مليت به عنوان يک امر بسيج كننده اجتماعی، ترجيع بند سخنان بسياری از رهبران جناح محافظه كار بوده است، رهبرانی كه پيش از اين هر نوع سخن گفتن از مليت را در مقابل مذهب قرار می‌دادند و آن را به صورت مساله‌ای انحرافی و حتی شرک ‌آميز معرفی می ‌كردند. به نظر می ‌رسد كه جمهوری اسلامی ناخواسته و تحت تاثير بحران روابط خارجی خود از انترناسيونليسم مذهبی مورد ادعايش به سوی نوعي ناسيوناليسم حركت كرده است؛ به طوری كه رهبران ايران امروزه حتی حمايت خود از برخی گروه های اسلامی در منطقه را در جهت "منافع ملی" و يا "امنيت ملی" ايران توجيه می ‌كنند. با اين همه، بسياری از تحليلگران بر اين نظرند كه در جمهوری اسلامی به علت آنكه به تبعات ملت – دولت پايبند نيست، از ملی گرايی صرفا به عنوان ابزاری برای ايجاد هيجان در بين برخی از طبقات اجتماعی عليه كشورهای خارجی استفاده می ‌شود. به هر حال، به رغم حاكميت يکدست محافظه كاران بر ايران، امروز امكان تمجيد و تجليل از دكتر مصدق برای دوستداران او در ايران فراهم شده است، اما در عين حال اين دوستداران نمی ‌توانند از مخالفان روحانی دكتر مصدق مانند نواب صفوی و آيت‌الله كاشانی به راحتی انتقاد كنند و اگر هم چنين كنند امكان نشر آن در مطبوعات وجود ندارد. اين در حالی است كه برخی از تندروهای جناح محافظه كار كه هنوز هم با مصدق مخالفند از اين آزادی برخوردارند كه با هر لحنی عليه مصدق سخن بگويند و نظر خود را بدون هرگونه محدوديتی در نشريات منعكس كنند
بررسی کتاب تجربه مصدق در چشم انداز آينده ايران
چه شد که نفت ملی شد؟ ملی شدن صنعت نفت به روايت کتاب خواب آشفته نفت
مرور کتاب نگاهی به کتاب 'حاکميت ملی و دشمنان آن' نوشته فخرالدين عظيمی
طرحی که اجرا نشد سازمان سيا اسرار تازه ای از کودتای 28 مرداد را فاش کرد

گنجی آزاد شد




نوروز 1385 و آزادی اکبر گنجی که صریحا خواستار رفتن سید علی حسینی خامنه ای شد را بر همه دوستداران ایران آزاد تبریک می گوئیم

۲۵ اسفند ۱۳۸۴

عروس پستی



17:32 گرينويچ - پنج شنبه 16 مارس 2006
مريم زهدی
عروس پستی: نگاهی به ازدواج از راه دور ايرانيان در بريتانيا
همزمان با رشد مهاجرت ايرانيان به کشورهای خارجی و افزايش تمايل آنها به زندگی در اين کشورها، ازدواج از راه دور يا ازدواج غيابی در ايران متداول شده است. بسياری از مردان ايرانی که سالهاست ايران را ترک کرده اند، به دلايل مختلف مايلند از ميان دختران ساکن ايران، همسر انتخاب کنند. دختران زيادی هم بدون ديدن و شناختن دامادهای مقيم کشورهای خارجی، تنها با ديدن عکس آنها سر سفره عقد می‌نشينند و به عقد وکيل آنها در می آيند. اين افراد بعد از مدت زمانی - که گاهی طولانی می شود - مراحل اداری و قانونی لازم را می گذرانند و راهی کشور محل اقامت همسران ناشناخته خود می شوند. آنها زندگی مشترکی را آغاز کنند که هيچ چيز از آن نمی دانند. به گواه آمار و نظر کارشناسان، بيشتر اينگونه ازدواجها به جدائی می انجامد. باور اين واقعيت تلخ شايد آسان نباشد، اما به گفته فوزيه کريمی، فعال امور زنان مهاجردر سازمان خيريه جامعه ايرانيان، بيشتر مردان ايرانی مقيم بريتانيا که با يک دختر ايرانی از راه دور و يا به قول مدد کاران اجتماعی به صورت پستی ازدواج می کنند، بعد از اينکه او را وارد اين مملکت کردند به سرعت تمام راههای ارتباطی را به رويش می بندند.
آنها از اين که همسرشان با قانون آشنا شود واهمه دارند. برخی هم تا آنجا پيش می روند که با روشهای خشن و نا متعارف زنها را از ارتباطات و رفت و آمد های معمول اجتماعی منع می کنند.
رها، ۲۱ ساله، دانشجوی سال دوم روانشناسی، دانشگاه تهران
"رها" در يک ميهمانی خانوادگی توسط نزديکان همسر آينده اش نشان می شود تا به طور غيابی و به سرعت ازدواج کند و راهی بريتانيا شود؛ اما او که قصد ازدواج ندارد پاسخ منفی می دهد.
جو خانواده عليه او تقويت می شود. همه در يک جبهه واحد به او اصرار می کنند که به بخت خودش لگد نزند.
او در مخالفت می گويد که می خواهد ادامه تحصيل بدهد. در پاسخ می گويند "کجا بهتر از دانشگاههای بريتانيايی." او می گويد دوری از خانواده. در پاسخ می گويند "داماد قول داده شرايطی فراهم کند که سالی چند بار به ايران سفر کنی."
داماد ۲۰ سال از عروس بزرگتر است اما اين اختلاف چشم هيچ کس را نمی گيرد. همه معتقدند اختلاف سنی شرط نيست. اصل دل آدمهاست و شرايط زندگی آنها.
مادر و پدر رها نمی خواهند دخترشان چنين شانس بزرگی را از کف بدهد و بالاخره رها به اصرار آنها تن می دهد.
رها از راه دور ازدواج می کند و راهی بريتانيا می شود اما از صبح روز دوم ورودش به اين کشور، با حقايق تلخی رو به می شود. مثلا اين که همسرش از ازدواج قبلی خود با يک زن فرانسوی دو فرزند دارد که حالا، رها مسئول نگهداری آنهاست. يا اينکه ديگر نبايد به ادامه تحصيل يا بازگشت به ايران فکر کند.
شوهر رها با ايجاد محدوديت های فراوان، خشونت و زندانی کردن او در خانه موجبات بی قراری و کلافگی همسرش را فراهم می کند به طوريکه رها در يک فرصت مناسب به پليس پناه می برد.
رها تا مدتها دور از انظار عمومی در خانه امن پنهان می شود تا دوباره گرفتار نشود. بالاخره بعد از تلاش و دوندگی های بسيار، حکم طلاق صادرمی شود.
حالا رها مانده و يک زندگی نا موفق، آرزوهای برباد رفته و تعليقی کشنده. خانواده او هنوز معتقدند او ناسازگار است و به همين دليل پذيرای او نيستند. می گويند "بايد بسازی!"
آواز دهل ...
خانم کريمی می گويد در اين چنين مواردی، بسياری از مردها مثل هم رفتار می کنند. از اينکه همسرانشان با قانون بريتانيا آشنا شوند به شدت واهمه دارند و به همين دليل آنها را محدود می کنند.
از سوی ديگر سالها اقامت در اين کشور و بهره مند بودن از امکانات و شرايط اروپايی جذابيتی برای آنها ندارد؛ در حالی که همسرشان که تازه از ايران آمده، وارد محيطی تازه شده است که خيلی چيزها برای اکتشاف دارد.
او می گويد بسياری از خانواده های ايرانی به محض اينکه می شنوند مردی در بريتانيا ساکن است ديگر نه به تحصيلات او فکر می کنند نه به کار و سن و خلق و خوی او. آنها بر اين عقيده اند که اگر دخترشان از ايران خارج شود، تمام درهای بخت و اقبال بر رويش گشوده خواهد شد و اين منتهای خوشبختی و عاقبت بخيری است.
از سوی ديگر دختران جوانی هم هستند که برای کسب مجوز اقامت در بريتانيا يا ادامه تحصيل به ازدواجهای غيابی تن می دهند بدون اينکه به عواقب کار فکر کنند.
اين دسته از جوانان هم هيچ تصوری از مشکلاتی که با آنها رو به رو خواهند شد، ندارند.
مردان ايرانی در برزخ دو گانگی
اختلاف فرهنگها در اينجا هم روی تلخ خود را می نماياند. به گفته خانم کريمی هيچ کدام از دخترانی که از ايران به اين کشور می آيند انتظار مسايلی را که با آن رو برو می شوند، ندارند.
آنها نمی توانند بپذيرند که همسرشان با دوست دختر يا همسر قبلی خود ارتباط داشته باشد. برخی از آنها توانايی برآورده کردن انتظارات دور از ذهن جنسی يا رفتاری شوهرشان را ندارند .
ظاهرا بيشترمردان ايرانی در بريتانيا، اعتقادات و باورهای سنتی خود را حفظ می کنند ولو اين که پشت نقاب تجدد و آزادی غربی و قوانين پيشرفته ای که به آن تن می دهند، پنهانش کرده باشند.
به گفته اين فعال امور زنان مهاجر ايرانی در بريتانيا، "شماری از مردان مقيم اين کشور به هنگام انتخاب همسر در ايران الزاما هميشه شرايطشان را صادقانه مطرح نمی کنند چه درباره تحصيلات چه درباره امرار معاش. اختلاف ارزش پوند و ريال نيز يکی از مسايلی است که خانواده های بی خبر ايرانی را به اشتباه می اندازد."
او توضيح می دهد: "افرادی که با تبديل پوند به ريال در ايران به نظر سرمايه دار می آيند الزاما در بريتانيا از آسايش و رفاه مالی برخوردار نيستند. اما بريز و بپاش های آنها که با تبديل پوند به ريال امکان پذير شده از سوی برخی خانواده های ايرانی ناديده گرفته می شود."
زندگی در هر کشوری بسته به شرايط و وضعيت آن کشور، فرهنگ، الگو زندگی و مشکلاتی دارد که شايد برای افرادی که از بيرون به آن نگاه می کنند آشکار نباشد.
از سوی ديگر در ازدواجهای غيابی معمولا شناخت درست و تصوير واقعی از زن و مرد و فرهنگ وشرايط زندگی آنها حاصل نمی شود. خانم کريمی با دستبه بندی اين نا هماهنگی ها می گويد، عدم درک و شناخت متقابل از يک سو و ناتوانی در پذيرش اختلافات موجود ميان فرهنگها از سوی ديگر باعث شده ازدواجهای اين چنينی به طور متوسط بيش از ۲ يا ۳ سال دوام نياورد.
به گقته خانم کريمی معمولا مردانی که از اين طريق اقدام به ازدواج می کنند از زير و بم قانون بريتانيا باخبرند و به همين علت ترجيح می دهند همسرانی که انتخاب می کنند از ارتباطات و قوانين و همچنين هم صحبتی با ايرانيان ديگر حتی الامکان دور باشند و امکانات موجود را نشناسند تا هيچ اقدامی برخلاف نظرشان انجام نشود.
بنابر تجربه آماری و بررسی زنانی که از تشکلی مانند سازمان خيريه جامعه ايرانيان طلب کمک می کنند حدود ۹۰ درصد "ازدواج های پستی" به طلاق، آن هم در شرايط سخت می انجامد.
آزيتا، ۲۵ ساله، ليسانس ادبيات انگليسی
"آزيتا" که يک بار برای ادامه تحصيل به آلمان سفر کرده اما نا کام به ايران بازگشته بود به ازدواج غيابی با مردی تن داد که ۲۳ سال از خودش بزرگ تر بود.
بعد از اين ازدواج به بريتانيا سفر کرد و با کمال ناباوری به مشکلات شديد روانی همسرش پی برد اما به دليل محدوديتی که بر او اعمال می شد حتی امکان برقرار کردن تماس با خانواده اش را هم نداشت.
آزيتا تمام سختی ها و فشارهای زندگی با يک مرد نا متعادل و خطرناک را تحمل کرد تا اقامت دائم خود را به واسطه او در بريتانيا بگيرد. اما همسرش از تقاضای اقامت دائم برای او خودداری کرد و آزيتا بی هيچ پشتوانه ای از خانه فرارکرد و به يک خانه امن پناه برد.
وکيل او هنوز بعد از گذشت ۴ سال پی گير اخذ اقامت و اجازه کار برای دختری است که حالا ديگر آنچه از دست داده بسيار بيش از آن است که روزگاری آرزوی به دست آوردن آن را داشته.

مذاکرات ايران و آمريکا

17:11 گرينويچ - پنج شنبه 16 مارس 2006
پارسا پيلتن

مذاکرات ايران و آمريکا: فقط عراق؟
اهميت مذاکرات موعود تهران و واشنگتن بر سر عراق در اين است که اين گفتگوها اولين رويارويی مستقيم و بی واسطه بين نمايندگان ايران و آمريکا از بعد از ماجرای گروگانگيری خواهد بود. پس از حمله چهار سال پيش آمريکا به افغانستان، نمايندگان ايران و ايالات متحده مذاکراتی با حضور کشورهای ديگر برای کمک به بازسازی همسايه شرقی ايران داشتند. اکنون به نظر می رسد نوبت به همسايه غربی رسيده است. با اين حال برخی مانند عباس عبدی، تحليلگر سياسی، اين مذاکرات را دارای اهميت نمی دانند، زيرا عقيده دارند ايران، همانند آمريکا، مايل است عراق به ثبات و امنيت بازگردد. آقای عبدی می گويد: "من فکر نمی کنم ايران در عراق دست خيلی بازی داشته باشد. ايران به هرچه می خواسته، در عراق دست يافته و در ساير موارد با آمريکايی ها اشتراک منافع دارد." آقای لاريجانی نيز بر همپوشی منافع ايران و آمريکا در عراق صحه گذاشته و به خبرنگاران گفته است: "عراق متحد طبيعی ماست و امنيت آن برای ما يک اصل است. ما از تشکيل مجلس نمايندگان عراق حمايت کرديم. ضمن اين که از روند ايجاد دموکراسی در اين کشور نيز حمايت کرديم و همواره گفته ايم که اشغالگران در عراق مزاحمند." اما عليرضا حقيقی، کارشناس روابط ايران و آمريکا عقيده دارد اولين دور مذاکرات مستقيم ميان اين دو دشمن ديرينه می تواند "تابوشکن" باشد. وی به بی بی سی گفته است: "نفس اين که ايران مذاکرات مستقيم با آمريکا را بپذيرد، بسيار مثبت است و فضای تازه ای در مناسبات دو کشور ايجاد خواهد کرد. علتش اين است که مذاکره با آمريکا در فضای سياسی ايران، يک تابو بوده که همواره نيروهای راديکال برای تامين منافع خود از آن بهره برداری می کردند. مذاکره مستقيم بين دو کشور اين مورد را رقيق خواهد کرد." نکته مهم ديگر اين تحول، نحوه طرح پيشنهاد است. اين هفته سفارت آمريکا در عراق گزارش ساندی تايمز را تکذيب کرد مبنی بر اين که يک مقام امنيتی ايران نامه ای به قلم آقای خليلزاد برای دعوت ايرانيان به مذاکره بر سر عراق را به خبرنگاران نشان داده است. ادعا شده بود سفير افغان تبار آمريکا اين نامه را به زبان فارسی نوشته بود. سفارت آمريکا تصريح کرد که رييس جمهور ايالات متحده اين اختيار را به آقای خليلزاد داده که در صورت صلاحديد با ايران، از طريق کانالهای موجود، مذاکره کند. اين اختيار از پيش از انتخابات ماه دسامبر گذشته به او واگذار شده است. اکنون به نظر می رسد مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق کانالی مورد اعتماد برای ايران و آمريکاست. خانواده حکيم همواره از سياستهای ايران عليه صدام حسين، رهبر سابق عراق حمايت کرده بودند و بعد از جنگ نيز، بارها اتهامهای گوناگون درباره دخالت ايران در ناآرامی های عراق را رد کرده اند. آقای لاريجانی گفته است: "با توجه به اين که اين درخواست را آيت الله حکيم مطرح کرده، برای ايجاد دولت مستقر و ايجاد آزادی واقعی در عراق، اين درخواست را می پذيريم و افرادی را برای اين مذاکره مشخص می کنيم." اما چرا اين پيشنهاد در اين زمان مطرح شده است؟ حسن هاشميان، استاد دانشگاه و کارشناس امور منطقه می گويد: "مجلس اعلا در حال حاضر به مذاکره ايران با آمريکا نياز دارد زيرا آمريکا به کمک گروه های سنی، کردها و سکولارها به شيعيان فشار می آورد و مجلس اعلا اميدوار است بتواند از طريق ايران، امتيازاتی بگيرد." آقای هاشميان اختلافات داخلی شيعيان را نيز موثر می داند و می افزايد که اصرار بر ادامه نخست وزيری ابراهيم جعفری مايه نگرانی آمريکايی ها شده و آنها اميدوارند ايران بتواند به شيعيان کمک کند بر سر نامزدی واحد توافق کنند. عليرضا حقيقی، کارشناس سياسی، درباره ديگر موضوعات احتمالی دستورکار اين مذاکرات می گويد: "ايران نياز دارد که از وضعيت شيعيان عراق حمايت کند. خشونتهای فرقه ای و فشارهای سياسی که به شيعيان وارد می شود، جايگاه آنها را در ساخت سياسی عراق تضيف می کند. بعلاوه ايران هنوز ادعای غرامتهای مربوط جنگ هشت ساله را به دولت جديد عراق مطرح نکرده است. ايران می تواند در اين مذاکرات مساله غرامتها را مطرح کند. همچنين بحث القاعده مطرح است و نبايد فراموش کنيم که القاعده خطری جدی برای حکومت ايران است. با اين حال ايران تنها کشوری است که می تواند محکم تر از بقيه در مبارزه با القاعده به آمريکا کمک کند." پيشنهاد برگزاری اين مذاکرات در زمانی مطرح شده که ايران و آمريکا بر سر پرونده هسته ای در مسير رويارويی تمام عيار ديپلماتيک قرار دارند و برخی می ترسند اين تنش به درگيری نظامی منجر شود. آيا اولين ملاقات مستقيم نمايندگان دو کشور بر سر موضوعی ثانويه در مناسبات، می تواند زمينه ساز گفتگو برای حل و فصل اختلافات اصلی باشد؟ عباس عبدی که خود در جريان گروگانگيری سال ۱۹۷۹ حضور داشته، اميد زيادی ندارد. وی می گويد: "من فکر می کنم ايران در طی اين ۲۶ و ۲۷ سال، در بدترين زمان ممکن پيشنهاد مذاکره را پذيرفته است و قطعا اين پيشنهاد به زيانش تمام می شود، زيرا در ضعيف ترين حالت، آن را پذيرفته است. طبيعی است که آمريکايی ها نيز به شکل مرسوم قضيه، مذاکره نخواهند کرد. دستورکاری مقابل ايران خواهند گذاشت و می گويند اين را انجام بدهيد، در غير اينصورت ديگر بحثی نداريم." اما عليرضا حقيقی، کارشناس مسايل سياسی نظر ديگری دارد. وی به بی بی سی گفته است: "اين که ايران در موقعيت ضعف قرار دارد، طبيعی است زيرا در گذشته از کارتهای برنده خود درست استفاده نکرده است. اما آيا اکنون از اين کارتها استفاده کند، با مشکل مواجه خواهد شد؟ من معتقدم اگر مذاکرات عراق به موفقيت برسد، هرچند قطعنامه شورای امنيت هم صادر شود، دو کشور ايران و آمريکا می توانند درباره مساله هسته ای در فضای بهتری مذاکره کنند." ترديدی نيست که آمريکا ترجيح می دهد از راه مذاکره مشکلاتش را با ايران حل کند، اما مشکل اينجاست که نيروهای تندرو در هر دو کشور نزديک به سه دهه هرگونه برقراری تماس با طرف مقابل را منع کرده بودند. شايد اين مذاکرات بتواند بارقه اميدی برای بهبود روابط باشد. آمريکا مذاکره با ايران در باره عراق را تاييد کرد
16 مارس، 2006 ايران

روحانی نيويورک تايمز را تکذيب


04:52 گرينويچ - پنج شنبه 16 مارس 2006
حسن روحانی گزارش نيويورک تايمز را تکذيب کرد
حسن روحانی، دبير سابق شورای عالی امنيت ملی ايران، گزارش روزنامه آمريکايی نيويورک تايمز داير بر اينکه وی پاييز گذشته در جمع غيرعلنی سياستگذاران عقيدتی ايران تلويحا اشاره کرده است که جمهوری اسلامی از مذاکرات با اروپا برای فريب دادن آنها استفاده کرده را تکذيب کرده است.
روزنامه نيويورک تايمز روز سه شنبه گزارشی درباره واکنش ايران به ارسال پرونده اتمی اش به شورای امنيت سازمان ملل، به قلم ايلين شيولينو، خبرنگار خود در پاريس، به چاپ رساند و بخشی از آن را به جزئياتی که ظاهرا آقای روحانی در مورد تعامل ايران با غرب فاش کرده اختصاص داد.
آقای روحانی که تا تابستان گذشته دبير شورای عالی امنيت ملی ايران بود نقش مهمی در مذاکرات هسته ای با آژانس بين المللی انرژی هسته ای و به خصوص مذاکرات با اروپا بازی می کرد.
نيويورک تايمز بخش مربوط به اظهارات آقای روحانی را به شماره پاييز 1384 فصلنامه "راهبرد" به مدير مسئولی آقای روحانی و وابسته به مرکز تحقيقات استراتژيک ايران که در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ايراده شده بود مستند می کند.
آقای روحانی در اين سخنرانی به زبانی نسبتا صريح سابقه فعاليت های هسته ای ايران و نحوه فاش شدن آن نزد آژانس انرژی اتمی سازمان ملل و سياست های جمهوری اسلامی و نحوه برخورد آن با کشورهای مختلف به خصوص سه کشور اروپايی بريتانيا، آلمان و فرانسه را تشريح می کند.
تلاش برای پرهيز از شورای امنيت
نيويورک تايمز در اين گزارش به "نقل از حسن روحانی" می نويسد که تلاش ايران برای پرهيز از رفتن پرونده اش به شورای امنيت سازمان ملل، علت اصلی تصميم آن کشور برای مذاکره با فرانسه، بريتانيا و آلمان و اجازه دادن به بازرسان آژانس انرژی اتمی سازمان ملل برای دسترسی به تاسيسات اتمی خود بود.
ايران برای نزديک به دو سال - البته نه به طور مستمر - با آن سه کشور در مذاکره بود تا در مقابل دريافت مشوق های تجاری و امنيتی تضمين های ملموسی برای منحرف نشدن برنامه اتمی اش به سوی ساخت سلاح های اتمی بدهد. آن مذاکرات هرگز به نتيجه نرسيد و سرانجام پرونده اتمی ايران ماه گذشته به شورای امنيت گزارش شد و اکنون در دستور کار اين شوراست.
نيويورک تايمز به نقل از آقای روحانی می نويسد: "در آن زمان (آغاز مذاکرات با اروپا) آمريکا در اوج تکبر بود، و کشور ما هنوز برای رفتن به شورای امنيت آمادگی نداشت."
آقای روحانی به دوره پس از حمله آمريکا به عراق و اشغال سريع آن کشور اشاره داشت و در اين سخنرانی ظاهرا برای آنکه ميزان نگرانی تهران در آن زمان را به مخاطبان گوشزد کند می گويد که آن موقع در آمريکا بحث بر سر اين بود که به عراق حمله شود يا ايران که نهايتا اراده آن بر حمله به عراق قرار گرفت.
به گزارش نيويورک تايمز آقای روحانی گفت اگر پرونده ايران به شورای امنيت می رفت آمريکا بر سرنوشت ايران تسلط بيشتری می يافت، از نفوذ اروپايی ها کاسته می شد و برنامه موشکی ايران در معرض موشکافی تازه قرار می گرفت.
وی گفت: "مهمترين قولی که اروپايی ها دادند اين بود که قاطعانه در برابر تلاش ها برای کشاندن پرونده ايران به شورای امنيت سازمان ملل ايستادگی خواهند کرد."
بنابه اين گزارش آقای روحانی گفت که اساس استراتژی اتمی ايران مخفی نگاه داشتن برنامه اتمی بود اما زمانی که آن پرده دريده شد، کشور در مقابل فشار آسيب پذير شد.
'اقرار چشمگير'
وی گفت ايران "چاره ای جز" وارد شدن به مذاکرات با اروپايی ها و گشودن درهای تاسيسات اتمی اش به روی بازرسان نداشت.
ايران براساس توافق نوامبر 2004 با اروپايی ها، قول داد فعاليت های مرتبط با غنی سازی اورانيوم را تا زمانی که مذاکرات دو طرف بر سر يک موافقتنامه بلند مدت بر سر مجموعه مشوق ها برای ايران ادامه دارد معلق سازد.
نيويورک تايمز می نويسد: "اما آقای روحانی در اقراری چشمگير در سخنرانی اش اشاره می کند که ايران از مذاکرات با اروپا برای گول زدن آنها استفاده کرده بود. وی با افتخار گفت درحالی که آن مذاکرات ادامه داشت، ايران موفق شد در زمينه يکی از مراحل کليدی چرخه سوخت هسته ای - يعنی فراوری اورانيوم خام يا کيک زرد در کارخانه يو سی اف اصفهان - مهارت کامل پيدا کند."
به نوشته فصلنامه راهبرد که نيويورک تايمز نيز آن را نقل کرده آقای روحانی گفت: "آن زمانی که با اروپاييان در تهران صحبت می کرديم هنوز درحال نصب دستگاه ها در بعضی از بخش های اصفهان بوديم و کار زيادی برای تکميل پروژه باقی مانده بود. در واقع با فضای آرامی که ايجاد کرديم، توانستيم اصفهان را تکميل کنيم که الحمد الله امروز اصفهان تکميل شده است و می توانيم که کيک زرد را به يو اف 4 و يو اف 6 (Uranium hexafluoride) تبديل کنيم که اين مساله بساير اهميت دارد."
نيويورک تايمز در ادامه به نقل از آقای روحانی می نويسد: در نتيجه مذاکرات با اروپا "ما در واقع برای رفتن به شورای امنيت خيلی آماده تر هستيم."
آقای روحانی روز چهارشنبه در مصاحبه ای با خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، در رد گزارش نيويورک تايمز بدون آنکه از آن روزنامه نام ببرد گفت: "گزارش ها و تحليل های جاری درباره اين که ايران در دو سال مذاکره، اروپايی ها را در مورد تعليق فريب داده، کذب محض است و موارد مربوط به تعليق بسيار شفاف، روشن و با نظارت آژانس انجام شده است."
وی افزود: "ما در طول مذاکرات يک سال و 9 ماهه هسته ای با سه کشور اروپايی درباره کم و کيف تعليق فعاليت های هسته ای اختلاف نظر داشتيم، اما در هر مرحله ای که به توافقی می رسيديم، طبق آن عمل می کرديم. جمهوری اسلامی هيچ گاه بر خلاف توافقات خود با سه کشور اروپايی در موضوع تعليق اقدامی نکرده است."
وی همچنين به ايرنا گفت: "جمهوری اسلامی ايران تعليق اصفهان را در نوامبر 2004 پذيرفت و قبل از آن تعليق اصفهان را نپذيرفته بود و طبعا تا آن تاريخ فعاليت در اصفهان زير نظر آژانس ادامه داشت."
آقای روحانی در مصاحبه با خبرگزاری های ايران تاکيد می کند که کليه تعليق ها از سوی ايران داوطلبانه بوده و صرفا جهت اعتمادسازی انجام شده و جنبه الزامی نداشته است.

بايگانی وبلاگ