۱ فروردین ۱۳۸۷

عید نوروز بر همگان مبارک


We Wish You a Happy New Year

Norouz with its thousands year old message is here once again. It tells us that the year ahead bears all the ingredients that are needed for making it better and more fruitful. It reminds us that the year ahead is what we make it to be. It gives us a chance to look back and evaluate our last year accomplishments and failures. In Norouz we reflect back on our deeds and can decide to become better human beings, leaving the unpleasant feelings behind and start the New Year with new missions. Chahar Shanbeh Sorie symbolizes this cleansing process, burning away all the traits that keep us from achieving inner peace and doing the right thing.

Norouz tradition is not just a jubilant and blissful occasion. It is a process that symbolically facilitates becoming a better citizen of the planet Earth. The process commences on Chahar Shanbeh Sori and ends on the thirteenth day of the New Year (Sizdeh-Bedar). It starts by jumping over fire to incinerate the inner dark side. On the night before the New Year, we get together with close family and friends to reinforce and rebuild our commitment to one another. The climax is at the beginning of the New Year, when we embrace our loved ones and wish one another happiness and health. In the first days of the New Year, we visit our relatives and friends and renew our friendships. Finally on the thirteenth day of the New Year, we spend the day away from home to prevent evil from finding its way to our home and heart.

Let's celebrate and cherish Norouz as our most important tradition. We invite all of you to celebrate Nouruz the best way you can. It is up to all of us to keep this wonderful tradition alive, carry it forward and pass it to the next generation.

We hope in the coming year, we can all come closer together and make a better world for ourselves and the future generations. We hope that we can all become better people by acting more responsibly towards one another. We hope in the coming year we come to a better realization about preserving our planet Earth. Finally, we wish each one of you and your families a very Happy New Year. A year filled with joy, happiness and health.


Happy New Year


با سلام بر همه دوستان و خوانندگان عزیز

در آغاز سال نو خورشیدی از صمیم قلب آرزوی لحظاتی شاد، پرطراوت و همراه با پیروزمندی را برای تک تک شما یاران می نمایم.

سرافراز و خرم باشید

تقویم گوگل
زمان تحویل سال در ایران پنجشنبه 1 فروردین 1387 ساعت 9:15:12 صبح
لحظه تحویل سال در کشورهای مختلف

۲۹ اسفند ۱۳۸۶

شیعه محوری در نظام آموزشی آخوندی

07:08 گرينويچ - چهارشنبه 19 مارس 2008 - 29 اسفند 1386

موسسه تحقیقاتی آمریکایی: "کتاب های درسی ایران تبعیض آمیز است"

تحقیقی که توسط موسسه آمریکایی "خانه آزادی" درباره محتوای کتاب های درسی ایران صورت گرفته، نتیجه گیری کرده که این کتاب ها نسبت به زنان و اقلیت های دینی و قومی تبعیض آمیز است.

بر اساس گزارشی که از نتیجه این تحقیق منتشر شده است، محتوای کتاب های درسی ایران با هدف آموزش تبعیض جنسیتی به دانش آموزان، ایجاد بدبینی به اقلیت های دینی و تحکیم ایدئولوژی دینی حکومت طراحی شده است.

این طرح تحقیقاتی بر ۹۵ کتاب درسی در سال تحصیلی ۸۶-۱۳۸۵ انجام شده و شامل تحلیل محتوای ۴۱۲ درس و بررسی یازده هزار صفحه و ۳۱۱۵ عکس و شکل است. این تحقیق به سفارش خانه آزادی در واشنگتن انجام شده است.

به گفته سعید پیوندی استاد جامعه شناسی آموزش و پرورش در دانشگاه "پاریس ۸ " و سرپرست گروه تحقیق، این طرح نخستین بررسی جامع کتاب های درسی ایران در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان است.

آقای پیوندی در گفتگو با دفتر بی بی سی فارسی در واشنگتن گفت نتیجه بررسی های تحلیلی نشان می دهد محتوای کتاب درسی ایران نگرشی تبعیض آمیز به زنان، اقلیت های دینی و قومی و ملیت های غیر ایرانی در خارج از مرزهای این کشور دارد.

سعید پیوندی که پیش تر کتابی را درباره اسلامی کردن نظام آموزش وپرورش ایران در فرانسه به چاپ رسانده است، می گوید تحقیقات قبلی بیانگر اهمیت بررسی مصداق های تبعیض و عدم تحمل در کتاب های درسی ایران بود.

به گفته آقای پیوندی، تبعیض علیه زنان به طور گسترده ای در این کتاب ها دیده می شود: "کتاب های درسی ایران زنان را عملا به عنوان شهروند درجه دوم معرفی می کند. زنان در این کتاب ها پیش از این که انسان های مستقل اجتماعی باشند، مادر، خواهر، همسر و دختر این مرد و آن مرد هستند. به همین خاطر شخصیت های مهم زنانه در کتاب های درسی ایران کم دیده می شوند و بیشتر شخصیت مطرح در متون درسی و عکس های کتاب ها مرد هستند."

سعید پیوندی با انتقاد از آن چه "سانسور علمی و فرهنگی زنان" در کتاب های درسی می نامد، تصویر ارائه شده از زنان در این کتاب ها را با دختران تحصیل کرده امروز ایران منطبق نمی داند.

قومیت ها

یکی دیگر از موارد انتقاد گزارش منتشر شده به وسیله خانه آزادی از محتوای کتاب های درسی ایران به تبعیض علیه اقلیت های دینی و قومی مربوط است.

به گفته آقای پیوندی کتاب های درسی بیانگر تنوع قومی و دینی ایران نیستند و شیعه محوری در همه اجزای آنها دیده می شود.

سعید پیوندی با اشاره به تلاش کتاب های درسی برای معرفی قومیت های آذری و کرد و سایر اقلیت ها، مشکل اساسی آنها را بی توجهی به فرهنگ و ادبیات اقلیت ها دانسته است.

از سوی دیگر به رغم اختصاص کتاب های تعلیمات دینی خاص اقلیت های دینی به رسمیت شناخته شده در ایران، به خاطر مطرح شدن مسائل دینی در سایر کتاب های درسی مانند تاریخ، علوم اجتماعی و ادبیات فارسی، پیروان سایر ادیان در وضع یکسانی با اکثریت شیعه قرار ندارند.

آقای پیوندی در این باره می گوید دانش آموزان اقلیت دینی مجبور به خواندن کتاب هایی هستند که بر اساس تاریخ و تفکر شیعه نوشته شده است و حتی گاهی در متن این کتاب ها به اعتقادات آنها توهین می شود. ولی آنها باید این کتاب ها را بخوانند و امتحان دهند.

این در حالی است که بر اساس گزارش منتشر شده، وضع اقلیت های به رسمیت شناخته نشده مانند بهایی ها و فرقه های صوفی از اقلیت های رسمی بدتر است.

یکی دیگر از موارد بررسی شده در تحلیل محتوای کتاب های درسی ایران، تحقیق درباره نگرش ارائه شده درباره روابط جهانی و منطقه ای است.

به گفته آقای پیوندی در حالی که کتاب های درسی چهره به نسبت مثبتی را از کشورهای منطقه ترسیم می کنند، روابط جهانی به صورت تقابل کشورهای غربی با کشورهای اسلامی به نمایش در آمده است.

او می گوید:"در کتاب های درسی، اسرائیل به صورت شر مطلق ترسیم شده و از کشورهای غربی هم به عنوان حامی آن نام برده شده است. نقشه ای هم که از منطقه در کتاب های درسی چاپ می شود فاقد نام این کشور است و با واقعیت های جهان منطبق نیست."

تکذیب خبر ترک تحصیل ۱۱۵ هزار دانش آموز دبستانی در ایران

20 دسامبر، 2007 | ايران
بازداشت طراح "سوالات دینی موهن" در ایران
05 مارس، 2007 | ايران
مدرسه علوی
ديرپاترين مدرسه مدرن اسلامی در ايران

۲۵ اسفند ۱۳۸۶

Sign the Petition


February 19, 2008

Dear Administrators of Google Earth,

We, the undersigned, through this letter, protest your irresponsible, unscientific actions, and demand an immediate and unconditional deletion of �Arabian Gulf� from Google Earth.

Arbitrarily designating the Persian Gulf as the Arabian Gulf is an irresponsible violation of all historical and International standards and would undermine the integrity of Google Earth.

For the records, the name Persia has always been used to describe the nation of Iran, its people, and its ancient empires since 600 BC. It is derived from the ancient Greek name for Iran's maritime province, called Fars or Pars in modern Persian, Pars in Middle Persian and P�rsa in Old Persian, a word meaning "above reproach.� Persis is the Hellenized form of Pars, and through the Latinized word Persia, the other European nations came to use this word for the region. This area was the core of the original Persian Empire.

Since ancient times almost all foreigners referred to the entire country as Persia until March 21, 1935, when Reza Shah Pahlavi formally asked the international community to call the country Iran � a name that the people of Persia, themselves, used to refer to their country since the Sassanian period. "Iran" means "Land of Aryans". In 1959 some Persian scholars protested to the government that the name change had separated the country from its ancient civilization. Therefore, the late King Mohammad Reza Shah Pahlavi announced that both Persia and Iran can be used in Western languages.

Without disparaging the Arabs, Iranians are proud of their non-Arab heritage and strongly resent any attempt at denigrating or changing any aspect of their Iranian heritage. And the Persian Gulf occupies a pivotal place in the Iranian history and culture. Furthermore, Iran abuts the Persian Gulf for 2,000 Km, while about a dozen recently-created Arab Sheikhdoms and emirates border the Gulf on the other side.

The historical and geographical name of the Persian Gulf has been endorsed and clarified by the United Nations on many occasions and is in use by the UN, its member states, and all other international agencies worldwide. The last UN Directive confirming the name of the Persian Gulf was (reference ST/CS/SER.A/29/Add.2) on August, 18th 1994.

The worldwide Iranian people are deeply affronted by this arrogant designation of �The Arabian Gulf.� We demand, in the strongest possible terms, that you take immediate steps to restore the rightful name of the Persian Gulf to the waterway on Google Earth and delete any other arbitrary name. We hope that this notice would suffice and obviates the need for litigation.


Sincerely,

The Undersigned

Sign the Petition

۲۴ اسفند ۱۳۸۶

اسلام یک سناریوی جعلی


اسلام یک سناریوی جعلی بیش نیست

دفاع از موجودیت اسلام، تحت لوای بحث احترام به باورهای مردم ،به نظر من بی اعتبار و ریاکارانه است . در میان مردم ، باورهای مختلفی وجود دارد، بنابراین، بحث، نه بر سر احترام به باورهای مردم ، بلکه برسرانتخاب باورهای ، قابل احترام مردم است.

میان - احترام به آزادی عقیده افراد با احترام به عقیده افراد، فرق اساسی وجود دارد و ما بر فراز جهان ننشسته ایم و نمیتوانیم و نمی بایست داور آن باشیم ، زیرا که جهان احتیاجی به داور ندارد.

ما، هر یک ، گوشه ای از این روند تاریخی جهانی هستیم که به نظر من از آغاز تا کنون برای آزادی و برابری انسانها در جریان بوده و من به خرافاتی که با آنها در حال جنگ هستم و زجر انسانها را در چنگال آن دیده ام ، احترام نمیگذارم.

من به هیچ خرافه ای و هیچ نا حقی وناصحیحی احترام نمی گذارم زیرا که :

n انسان ،در اسلام ، بی حقوق و بی حرمت است .

n انسان ، در اسلام ، یک کالا بیش نیست .

n انسان ، در اسلام ، یک برده است و زن مورد تحقیر قرار گرفته است .

n کودک در اسلام در ردیف احشام قرار دارد.

n عقیده آزاد در اسلام ، جرم تلقی میشود و مستوجب عقوبت است .

n زیرا که کارخانه اسلام بر اساس [ بودن تولد انسان ] تاسیس شده است .

n زیرا که رابطه آزاد و اجتاعی انسانها و رابطه آزاد جنسی انسانها ، بدون جواز و بدون داغ مذهب ، بر مرتکبینش ، گناه کبیره است و با بودن این رابطه آزاد انسانها ، اسلام به شکل اساسی ، دچار تزلزلی، فاحش می شود و از بین میرود که حقیقتا جای بسی تامل دارد و جای بسی خوشحالی میباشد که این سناریوی جعلی به چه ژرفایی پوسیده وشکننده واز بین رفتنی است.

n این دین مرگ و عبودیت است و همه ادیان چنین بوده اند.

بیشتر ادیان را بشریت آزاداندیش و آزادیخواه در طول صدها سال در قفس کرده است اما :

این یکی را نگرفتند و مهار نکردند ، چرخ میزند و نکبت می آفریند.

کفر – لغت بازدارنده دیگری است برای آزادی اندیشه ، و کلیه حقایق بزرگ جهان در ابتدا کفر محسوب شدند ، زمانی که بشر جای حقیقی قرار گرفتن کره زمین و ماه را ، همانگونه که امروز هست به اثبات رساند که پایه علم نوین فیزیک قرار گرفت ، کلیسا به خود لرزید و دانشمندان را سر بریدند.

در پانزده قرنی که دستگاه قانونی دین [ البته غیر قانونی ] بر سر کار بوده است چه ثمره ای داشته است ؟ :

n کم وبیش در همه جا تکبر و تفرعن دستگاه روحانیت ، جهل و بردگی و کوردلی انسانها و خرافات و انتقامجویی و تعقیب و آزار مردم ، اجتماعات و انسانها را تهدید نموده است.

n روحانی نسبت به برهنگی و رابطه طبیعی دو جنس حساسیت دارد ، اما از کنار فقر و فلاکت به راحتی میگزرد ، زیرا که توانایی در جهت بهینه نمودن زندگی انسانها را ندارد و هرچه دارد در جهت فقر و بدبختی و عقب ماندگی انسانها عرضه می کند.

n تعابیر مذهبی که زن مسلمان را وادار به پوشش حجاب در کشورهای سکولار می نمایید، جایی که برابری قانونی زن و مرد و حقوق زنان به رسمیت شناخته شده است ، ذهنیتی را به نمایش میگذارد که فقط خواهان حجاب زنان نیست بلکه: می خواهد جامعه و زندگی را به ا نقیاد دراورد و پرده حجاب را بر چشم بصیرت و خرد بیاندازد.

من علیه این می نویسم .

زیرا که اگر زنان بخواهند [ زیرا که محق این هستند و باید بخواهند ] در جایگاه اصلی خود به عنوان انسانی کاملا برابر از نظر حقوقی با مرد ، قرار بگیرند می بایست که خارج از چهار چوب دینی و قوانین شریعت ، زندگی نمایند.

n تحقیر و اهانت نمودن به یک انسان /- جنس زن - / و ملاک عمل قرار گرفتن جنس مرد در قوانین شریعت ، جز توهین به شعور انسانی ، ماهیت دیگری را در بر ندارد.

n یکی دیگر از خرافات فکری ئیدئولوژیک شریعت اسلام ، این است که : بکارت جزو فضائل است ، اصلی ترین رکن وجودی این نام و حباب ، همین تفکر و نگرش وحشی صفت به یک انسان /- جنس زن - / می باشد، که باعث شرم بشریت است و حقیقتا ، آدمی ، زمانی که با این افکار پوسیده و ضد انسانی مواجه میشود از انسان بودن خود خجالت میکشد ، چه بسی که مردانشان به اینگونه بودن هم افتخار مینمایند ، و زمانی که مورد سوال قرارشان میدهی که اگر شما مردان ، به عنوان - / جنس زن - / متولد میشدید ؟ آیا تمامی این تحقیر ها و بی حقوقی را می پذیرفتید و اینک که از جنس مرد میباشید ایا نمیتوانید انسانگونه تفکر و اندیشه نمایید ؟ در پاسخ انگشت حیرت و تعجب به دهان میگیرند و توان پاسخ گفتن ندارند و جواب می دهند که : حالا که مرد هستیم !!! – این پاسخ یعنی عدم دارا بودن شعور انسانی و رشد فکری وعدم شناخت انسان بودن، بر اساس تعالیم ریشه ای مذهبی اسلام .در واقع ، خود، نمی فهمند که تمام این اهانت ها و حقارت های صورت پذرفته شده توسط قوانین شریعت که سنگ آن را به سینه میزنند و از مردسالاری تشیع دفاع مینمایند در اصل جنس /- مرد -/ را تحقیر نموده است و شعور انسانی آن را زیر سؤال برده است .

من علیه تمامی اینها می نویسم .

n مرگ و زندگی در دستان خدای اسلام می باشد.

n من نمیتوانم باور داشته باشم که بعداز مرگ ، انسان ، ورای جسم مادیش زنده بماند، هرچند که افکار و اندیشه- - های ناتوان ، به دلیل ترس و جهل ، چنین افکاری را با خود حمل می نمایند.

n ترس ، پدر جهل و مادر دین است و بی جهت نیست که ایندو دست در دست هم در طول تاریخ پیش رفته اند.سؤالات بسیاری با ابداع این سناریوی جعلی 1400 ساله وجود دارد که : ساختگی بودن آن را به نمایش میگذارد و خط بطلان بر آن میکشد و از آن جمله :

n انسانهایی که بر اساس - تولد آزاد – متولد میشوند و بدون دارا بودن مشخصه مذهبی ، در کره خاکی زندگی مینمایند و زمانی که زندگی سرشار از انسانیت و خدمت به بشریتشان را در کارنامه زیست محیطی خود به ثبت میرسانند، که : ( این حقایق مطلق و وجود این انسانها را می بینیم و ملاحضه مینماییم که نمونه های بسیاری وجود دارند) که حتی بدون اینکه به اندازه ذره ناچیزی ، تابعی از این جهالات و خرافات فکری باشند و حتی آنها را بشناسند، انسانی بودن را در دستورکار زندگی خود قرار داده اند، انسانی زندگی نموده اند و پیام انسان بودن و انسانی زندگی کردن را به جامعه بشریت ارزانی داشتند، خدای مورد ادعای این سناریوی جعلی ، پس از مرگ چه برخوردی با این انسانها خواهد نمود ؟

n 1 – آیا بر اساس عدم دارا بودن مذهب و دین ، مورد کیفر قرار خواهند گرفت ؟ که اگر اینگونه میباشد که : وجودعدالت نزد خدای مورد ادعای این سناریو از بین میرود و نفی میشود زیرا که بر اساس قوانین این سناریو وادیانی به مانند یهودیت و مسیحیت و ... تعلقه مذهبی بر اساس تولد از پدر و مادر مسلمان – مسیحی – یهودی ، ایجاد میشود وشکل میگیرد ، در حالی که انسانها بر اساس تولد آزاد متولد میشوند و این پدیده وجود دارد و بدون داغ و ننگ مذهب ، بسیار انسانی و مثبت زندگی مینمایند و هیچ قصوری و هیچ نوع جرمی ( بر اساس قوانین ارائه داده شده ادیان)هم متوجه این انسانها نیست ، زیرا که آزاد و بدون اختیار متولد میشوند، و اینجاست که می بینیم هیچ جایی برای مجازات و کیفر وجود ندارد که مدعی آن میباشند.

n 2 – آیا بر اساس انسانی زیستن این انسانها ، خدای این سناریو ، از کیفر ، صرف نظرمینماید؟ که اگر اینگونه است که : مجددا ،1- هم عدالتش خدشه دار میگردد زیرا که اگر بر اساس انسانی زیستن ، رسیدگی مینماید وکیفر و یا پاداش میدهد ، در خصوص ، نوع رسیدگی به وضیت انسانها در جهت کیفر و یا پاداش ،نسبت به گروه انسانهایی که با تعلقه مذهبی زندگی نمودند ، دچار تبیض میشود و ظلم روا میدارد.2- و هم اینکه با اینگونه رسیدگی نمودن عدم احتیاج انسان به مذهب و اعتقاد به وجود خدا از بین میرود ، پس چه احتیاجی وجود دارد که انسانها با دارا بودن مذهب زندگی نمایند ( گروه انسانهای مذهب دار ). این سناریوی جعلی در کار خود مانده است و بوی تعفن آن باعث بر هم خوردن حال انسان و انسانیت میشود.

n ای آقای خدا – ای تورات – ای انجیل – ای قران – ای مسلمان – ای یهودی – ای مسیحی و ای انسان آزاد لطفا پاسخ دهید.

n من نمیتوانم خدایی را تصور نمایم که مخلوقات خود را جزا و یا پاداش میدهد که اهدافش طبق مقاصد ما انسانها شکل گرفته است ، خدایی که به طور خلاصه، انعکاسی از ضعف و ناتوانایی های ما انسانها میباشد.

n خدایی که تعریفش می نمایند از هیچ به وجود آمده است و با این تعریف ، مولد و ایجادگر هم می باشد.هیچ پدیده ای نمی تواند از هیچ به وجود آمده باشد ، بلکه بر اساس عدم توانایی علمی و منطقی در جهت اثبات ادعایشان ، اینگونه توجیه مینمایند.

ماتریالیست ماده بر اساس ضدیت با وجود خدا مطرح نیست و هیچ دشمنی با وی ندارد بلکه بر اساس علمی بودنش و صحیح بودن آن ، مطرح می باشد و اینکه ماده نمیتواند محاسبه گر باشد با تعریف علمی ماده در تضاد است زیرا که این ماده است که بر اساس اجزا ساختاری خود ، حرکت زا و ایجادگر است و محاسبه ، پیامد آن میباشد.

n فلسفه وجودی غیر قابل فهم .

اگر شخصی ، انسانی را به هر دلیلی [ که میتواند از زوایای مختلف قابل به بررسی باشد ] به قتل برساند ، قاتل محسوب میشود و اگر میلیونها انسان را از بین ببرد فاتح محسوب میشود واگر همه را از بین ببرد ،خداست .

حقیقتا با این فلسفه فکری ، اسلام و خدای آن ، آنچنان در کار خو دشان مانده اند که نمیتوانند فلسفه وجودی خود را پاسخ گو باشند ، چه برسد به اینکه جوابگوی خواسته های به حق انسانها باشند. عجب دین برتری و عجب دسیسه فکر ی انسانفریبی ، توسط یکی از همین انسانهای همنوع، اختراع و ابداع گردید!!!!!!! کسی که برای اولین بار ئیده از طرف خدا آمده ام را مطرح نمود ، انسان بسیار جاهلی بود و در مفهومی ، بسیار هوشمند زمانه خود بود. معلوم نیست که : دراین سناریوی جعلی ، خدا اشتباه لپی بشر بوده است و یا بشر اشتباه لپی خدا؟ و در پاسخ به این سوال ، تنها عذر خدا این است که وجود نداشته باشد.

این برای بشریت مجهول ، ضرورتی به شمار میرفت که خدا را اختراع نماید ، و اگر خدا در روی زمین زندگی می –

- نمود ، انسا نها ، پنجره ابعادش و زندگی وی را خُرد می نمودند.

صریح و بی پروا سخن بگوییم ، من ، مسلمان نیستم .

من ، هیچوقت جرم ارتداد را نپذیرفتم ، چون هیچگاه بعنوان یک انسان در طول زندگی ام هیچ نوع اعتقاد دینی را به رسمیت نشناختم و اعلام نکردم و از این رو کسی نمیتواند نسبت به عقیده ای که هیچوقت نداشته است ، مرتد شود و به خاطر آن مجازات گردد و من، ارتداد را نمی شناسم و نکته اصلی و جالب همین جاست که عقیده داشته باشی یا نداشته باشی [ میبایست که داشته باشی و جاده یک طرفه می باشد ] چون اسلام همین است و همینگونه عمل می نمایید.

بسیاری از مسلمانان که مورد احترام میباشند ، از این مسئله که به محض تولد به اسلام تعلق می یابند و اگر تصمیم گرفتند که آن را بر نگزینند ، مرگ در انتظارشان می باشد وحشت می نمایند. آیا این تسلسل نیست ؟ آیا این راه کاذب در جهت حفظ این سناریوی جعلی نیست ؟ پاسخ به این سؤالات ، بسیار روشن است و در تسلسل آن نهفته است زیرا که راهی برای آن وجود ندارد که به حیات خود ادامه دهد.

n توجیه خرافاتی دیگری هم وجود دارد و آن اینکه : همه به وجود خد احتیاج دارند.

پولدارها برای حفظ ثروت خود و فقرا برای تحمل محرومیت ها – بنابراین، خدا وجود دارد.

از این تأسف بارتر دیگر چیزی نیست که این انسانها و این پولدارها به سفر حج میروند و در راه چرخیدن به دور مکانی ، انفاق مینمایند تا در این دنیا دارایی آنها حفظ شود و انجام فریضه نموده باشند و در آن دنیا هم از نزدیکان خدا محسوب شوند ، از قرار معلوم خدایشان، خانه اش را به اجاره داده است و همزمان با این پدیده سرمایه داران هم ، تناژ کشتی گندم را در دریاها غرق مینمایند تا نرخ بازار جهانی را در کنترل خود داشته باشند تا سود بیشتری را بتوانند حاصل نمایند و کودکان در اقصی نقاط دنیا بر اثر عدم تغذیه ، جان بسپارند.

این کودکان و انسانها میبایست به خدا اعتقاد داشته باشند تا تغذیه نمایند و زنده بمانند و این پولدارها ی موجود هم می بایست به خدا اعتقاد داشته باشند تا بتوانند نرخ بازار جهانی را در اختیار بگیرند و با ادای فرائضی همچون حج – خمس – ذکات – نماز – روزه – و اعتقاد به شریعت و روز رستاخیز و امامت و ولایت ، تحت لوای مسلمان بودن حمایت شوند و ارزش گذاری گردند. عجب!!!!!!!!!!

با علم بر اینکه پاسخی وجود ندارد اما خوشحال میشوم – اگر استدلالی را بشنوم.

سراب اسلام ناب محمدی

یکی نیست به این پدر بیامرز بگه که به قول انگلیسی ها گل روز را هرچه که بنامی باز بوی گل روز می ده. اسلام یک تناقض و یک پارادوکس است حال چه ناب محمدی یا اسلام آمریکایی آنطور که روح الله خمینی به آنچه که باب طبعش نبود خطاب می کرد. اسلام چه از نوع ترکی، آمریکایی، چینی، روسی، کوبایی و یا حتی احمدنژادی ملغمه ای است از یکسری اصول و قوانین غیرعقلایی که تضاد آشکار با خرد انسانی و آزادی های بنیادین جهان شمول دارد. اینجانب همین تابستان گذشته ترکیه بودم و دیدم که حتی در شهر نسبتا مدرنی مثل استانبول چطور صدای گوش خراش اذان از گوشه و کنار شهر به گوش می رسید و روایتهای وحشتناکی از رفتار مسلمان با همسران و دختران جوان را شنیدم. در مرکز شهر استانبول دو مورد در توالت های عمومی مسلمانان ترک با استفاده از آفتابه و دست طهارت می کردند و خبری از مواد شوینده نبود. یادمان باشد که اسلام را عثمانیها با ضرب شمشیر وارد اروپا کردند و حتی با کمال تاسف و بدون اینکه بخواهم موضوعی نژادی را پیش بکشم باید اشاره کنم ترک های ایران و یا آذربایجانیهای ایران خیلی کاتولیک تر از پاپ بوده و مراسم مذهبی را با شوری عجیب برپا می کنند. سید علی خامنه ای حسینی نیز ...

ربيعه‌ اوزدن از زنان اسلامگرای ترکيه‌، پس از سفر به‌ ايران مشاهدات خود را در چارچوب کتابی به‌ رشته‌ تحرير در آورده‌ است. او در کتاب خود نوشته است که در ايران از اسلام خبری نيست، بلکه‌ اصول و قواعدی حکومتی در جريان است که‌ به نام اسلام اعمال می شود.

کتاب «ملکه‌ های تهران»، حاصل سفر ماه‌ رمضان سال ۲۰۰۶ ربيعه‌ اوزدن کازان به‌ ايران است. ربيعه‌ اوزدن کازان نامزد سابق محمد علی آغجا است که‌ در ۱۳ مه‌ی ۱۹۸۱در جريان سوء قصد تروريستی نافرجام به‌ جان پاپ ژان پل دوم، در رم دستگير شد و به‌ شهرتی جهانی دست يافت.

«الگوی سراب»

خانم اوزدن کازان که‌ خود از اسلامگرايان ترک محسوب می شود، دليل سفر به‌ ايران را در مقدمه‌ کتاب «ملکه‌های تهران» اين گونه‌ بيان می کند: «ايران در پی انقلاب ۱۹۷۹ برای اسلامگرايان جهان به‌ الگويی تبديل شده‌ و اکنون بسياری از زنان مسلمان خارج از ايران، در حسرت زندگی در ايران هستند. به همين دليل تصميم گرفتم به‌ ايران بروم.»

شوق و علاقه‌ وافر اين زن مسلمان برای زندگی در کشوری که‌ که‌ اينک آن را «الگوی سراب» می خواند، تنها ۲۰ شبانه‌ روز دوام آورد.

ربيعه‌ اوزدن کازان مشاهدات خود را که‌ با گفت و گو با زنان صيغه‌ای و مقايسه‌ اوضاع زنان ايران با زنان مسلمان در ترکيه همراه‌ است،‌ چراغی می داند که‌ می تواند افرادی مثل او را روشن سازد تا نسبت به‌ تصوير ذهنی خود از ايران بيش از اين دچار اشتباه‌ نشوند.

خانم اوزدن کازان در بخشی از کتاب خود می نويسد: «جوانان ايرانی در پارتی ها و مناسبت های مختلف، مشروبات الکی را مثل آب مصرف می کنند» و خود او ديده‌ است که‌ زنان و مردان ايرانی در اين پارتی ها هاليوود وار عشق بازی کرده‌اند.

پیشنهاد صیغه به تویسنده ترک

اوزدن کازان يک شب پس از افطار ديده‌ است که مردی سالخورده‌ دربرابر ۵۰۰ دلار خواستار صيغه‌ کردن او شده‌، يا آن طور که او می نويسد «يک شب همبستری در برابر پول و خواندن جملاتی عربی که‌ اين عمل خرد کننده‌ را به‌ لحاظ قانونی توجيه‌ می کند»، توسط پيرمردی به‌ او پيشنهاد شده‌ است.

ربيعه‌ اوزدن کازان در بخش ديگری از کتاب ملکه‌ های تهران می نويسد: «می خواهم ظلم و زورگويی های رژيم اسلامی ايران را افشاء کنم. اما دقت کنيد زورگويی اسلام را نمی گويم. آنچه‌ من از اسلام آموخته‌ام، اسلام مولانا است، اسلامی که‌ عشق، صداقت، دوستی با همه‌ مردم جهان و آزادی را ارائه‌ می دهد، نه‌ اسلام رژيم ايران.

او می نويسد: «در اسلام همبستری يک شبه‌ زنان برای پول با مردان بيگانه‌، وجود ندارد.»

ربيعه‌ اوزدن می افزايد: «اينجا (ايران) پر از تضاد و درام است.»

چرا زنان ايرانی برای نحوه‌ زندگی خود تصميم نمی گيرند و هيچ اختياری ندارند. من اينجا در ترکيه‌ هر جايی بخواهم زندگی می کنم، اما در ايران حتی به‌ زنان می گويند چرا اينجا نشسته‌ای.

اين نويسنده‌ اسلامگرای ترک در پايان کتاب خود می نويسد: «در آنجا (ايران) اسلامی وجود ندارد، بلکه‌ آنچه‌ من ديدم اصول و قواعد سياسی احمد نژادها بود.»

به‌ گزارش رسانه‌های ترکيه‌ کتاب «ملکه‌های تهران» که‌ به‌ زبان های انگليسی و ترکی نوشته‌ شده‌، در ماه‌ ميلادی آينده‌، ماه‌ ژوئيه‌، ابتدا در ايتاليا و سپس در آمريکا و ترکيه‌ منتشر می شود

۱۸ اسفند ۱۳۸۶

آبروداری به شیوه ایتالیایی: خیانت و دروغ


http://www.bbcpersian.com

07:26 گرينويچ - شنبه 08 مارس 2008 - 18 اسفند 1386

کریستین فریزر خبرنگار بی بی سی در رم

صدور مجوز دروغگویی برای زنان خیانتکار ایتالیایی

بالاترین دادگاه تجدیدنظر در ایتالیا حکم داد زنان مزدوج ایتالیایی که به شوهران خود خیانت کرده اند، می توانند برای حفظ آبروی خود دروغ بگویند.

دادگاه این حکم بی سابقه را پس از مطرح شدن پرونده زنی 48 ساله صادر کرد که محکوم به دادن شهادت دروغ به پلیس شده بود.

این زن محکوم شده بود که به دروغ، دادن تلفن همراه خود به معشوقش را انکار کرده بود.

دادگاه تجدیدنظرحکم داد که این زن با ارائه شهادت دروغ قانون را نقض نکرده است.

در حکم دادگاه وارونه جلوه دادن حقایق برای مخفی نگه داشتن روابط خارج از چارچوب خانواده موجه دانسته شده است.

این درحالی است که انتظار می رفت در کشوری عمدتا کاتولیک مثل ایتالیا، دادگاه دید سختگیرانه تری نسبت به مسائلی چون دروغگویی و خیانت داشته باشد.

منابع خبری از این زن تنها با نام کارلا نام برده اند که ظاهرا در شهر پورتو ارکوله در ساحل توسکانی ساکن است.

در پرونده محکومیت کارلا، دادگاه او را مجرم دانسته بود که تلفن همراه خود را به جیووانی، معشوقش قرض داده است و او نیز با استفاده از این تلفن به همسر کارلا که ویچنزو نام دارد تلفن کرده و به او توهین کرده است.

دادگاه محلی جیوانی را مجرم شناخت و کارلا را بعنوان شریک جرم معرفی نمود.

آراء بحث برانگیز

با این حال دادگاه تجدیدنظر حکم داد که "معشوق داشتن" وضعیتی است که به آبروی یک فرد در میان دوستان و خانواده لطمه می زند.

از این رو دروغ گفتن درباره این مسئله، حتی در جریان رسیدگی قضایی مجاز شمرده می شود.

هنوز مشخص نیست که از نظر مراجع قضایی ایتالیا آیا این رویه قضایی در مورد مردانی که معشوقه دارند نیز مصداق دارد یا خیر.

دادگاه تجدید نظر ایتالیا که عمده قضات آن را مردان مسن تشکیل می دهند، در گذشته نیز احکام بحث بر انگیزی صادر کرده بود.

این دادگاه یک بار حکم داده بود که اگر زنی شلوار جین تنگ به پا داشته باشد، نمی توان او را قربانی عمل "تجاوز" دانست چون "شلوار جین تنگ را تنها با رضایت فردی که آن را بر تن دارد می توان از پا درآورد."

این حکم بعدا در اثر اعتراض گروه های مدافع حقوق زنان لغو شد.