۲۵ اسفند ۱۳۸۴

مذاکرات ايران و آمريکا

17:11 گرينويچ - پنج شنبه 16 مارس 2006
پارسا پيلتن

مذاکرات ايران و آمريکا: فقط عراق؟
اهميت مذاکرات موعود تهران و واشنگتن بر سر عراق در اين است که اين گفتگوها اولين رويارويی مستقيم و بی واسطه بين نمايندگان ايران و آمريکا از بعد از ماجرای گروگانگيری خواهد بود. پس از حمله چهار سال پيش آمريکا به افغانستان، نمايندگان ايران و ايالات متحده مذاکراتی با حضور کشورهای ديگر برای کمک به بازسازی همسايه شرقی ايران داشتند. اکنون به نظر می رسد نوبت به همسايه غربی رسيده است. با اين حال برخی مانند عباس عبدی، تحليلگر سياسی، اين مذاکرات را دارای اهميت نمی دانند، زيرا عقيده دارند ايران، همانند آمريکا، مايل است عراق به ثبات و امنيت بازگردد. آقای عبدی می گويد: "من فکر نمی کنم ايران در عراق دست خيلی بازی داشته باشد. ايران به هرچه می خواسته، در عراق دست يافته و در ساير موارد با آمريکايی ها اشتراک منافع دارد." آقای لاريجانی نيز بر همپوشی منافع ايران و آمريکا در عراق صحه گذاشته و به خبرنگاران گفته است: "عراق متحد طبيعی ماست و امنيت آن برای ما يک اصل است. ما از تشکيل مجلس نمايندگان عراق حمايت کرديم. ضمن اين که از روند ايجاد دموکراسی در اين کشور نيز حمايت کرديم و همواره گفته ايم که اشغالگران در عراق مزاحمند." اما عليرضا حقيقی، کارشناس روابط ايران و آمريکا عقيده دارد اولين دور مذاکرات مستقيم ميان اين دو دشمن ديرينه می تواند "تابوشکن" باشد. وی به بی بی سی گفته است: "نفس اين که ايران مذاکرات مستقيم با آمريکا را بپذيرد، بسيار مثبت است و فضای تازه ای در مناسبات دو کشور ايجاد خواهد کرد. علتش اين است که مذاکره با آمريکا در فضای سياسی ايران، يک تابو بوده که همواره نيروهای راديکال برای تامين منافع خود از آن بهره برداری می کردند. مذاکره مستقيم بين دو کشور اين مورد را رقيق خواهد کرد." نکته مهم ديگر اين تحول، نحوه طرح پيشنهاد است. اين هفته سفارت آمريکا در عراق گزارش ساندی تايمز را تکذيب کرد مبنی بر اين که يک مقام امنيتی ايران نامه ای به قلم آقای خليلزاد برای دعوت ايرانيان به مذاکره بر سر عراق را به خبرنگاران نشان داده است. ادعا شده بود سفير افغان تبار آمريکا اين نامه را به زبان فارسی نوشته بود. سفارت آمريکا تصريح کرد که رييس جمهور ايالات متحده اين اختيار را به آقای خليلزاد داده که در صورت صلاحديد با ايران، از طريق کانالهای موجود، مذاکره کند. اين اختيار از پيش از انتخابات ماه دسامبر گذشته به او واگذار شده است. اکنون به نظر می رسد مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق کانالی مورد اعتماد برای ايران و آمريکاست. خانواده حکيم همواره از سياستهای ايران عليه صدام حسين، رهبر سابق عراق حمايت کرده بودند و بعد از جنگ نيز، بارها اتهامهای گوناگون درباره دخالت ايران در ناآرامی های عراق را رد کرده اند. آقای لاريجانی گفته است: "با توجه به اين که اين درخواست را آيت الله حکيم مطرح کرده، برای ايجاد دولت مستقر و ايجاد آزادی واقعی در عراق، اين درخواست را می پذيريم و افرادی را برای اين مذاکره مشخص می کنيم." اما چرا اين پيشنهاد در اين زمان مطرح شده است؟ حسن هاشميان، استاد دانشگاه و کارشناس امور منطقه می گويد: "مجلس اعلا در حال حاضر به مذاکره ايران با آمريکا نياز دارد زيرا آمريکا به کمک گروه های سنی، کردها و سکولارها به شيعيان فشار می آورد و مجلس اعلا اميدوار است بتواند از طريق ايران، امتيازاتی بگيرد." آقای هاشميان اختلافات داخلی شيعيان را نيز موثر می داند و می افزايد که اصرار بر ادامه نخست وزيری ابراهيم جعفری مايه نگرانی آمريکايی ها شده و آنها اميدوارند ايران بتواند به شيعيان کمک کند بر سر نامزدی واحد توافق کنند. عليرضا حقيقی، کارشناس سياسی، درباره ديگر موضوعات احتمالی دستورکار اين مذاکرات می گويد: "ايران نياز دارد که از وضعيت شيعيان عراق حمايت کند. خشونتهای فرقه ای و فشارهای سياسی که به شيعيان وارد می شود، جايگاه آنها را در ساخت سياسی عراق تضيف می کند. بعلاوه ايران هنوز ادعای غرامتهای مربوط جنگ هشت ساله را به دولت جديد عراق مطرح نکرده است. ايران می تواند در اين مذاکرات مساله غرامتها را مطرح کند. همچنين بحث القاعده مطرح است و نبايد فراموش کنيم که القاعده خطری جدی برای حکومت ايران است. با اين حال ايران تنها کشوری است که می تواند محکم تر از بقيه در مبارزه با القاعده به آمريکا کمک کند." پيشنهاد برگزاری اين مذاکرات در زمانی مطرح شده که ايران و آمريکا بر سر پرونده هسته ای در مسير رويارويی تمام عيار ديپلماتيک قرار دارند و برخی می ترسند اين تنش به درگيری نظامی منجر شود. آيا اولين ملاقات مستقيم نمايندگان دو کشور بر سر موضوعی ثانويه در مناسبات، می تواند زمينه ساز گفتگو برای حل و فصل اختلافات اصلی باشد؟ عباس عبدی که خود در جريان گروگانگيری سال ۱۹۷۹ حضور داشته، اميد زيادی ندارد. وی می گويد: "من فکر می کنم ايران در طی اين ۲۶ و ۲۷ سال، در بدترين زمان ممکن پيشنهاد مذاکره را پذيرفته است و قطعا اين پيشنهاد به زيانش تمام می شود، زيرا در ضعيف ترين حالت، آن را پذيرفته است. طبيعی است که آمريکايی ها نيز به شکل مرسوم قضيه، مذاکره نخواهند کرد. دستورکاری مقابل ايران خواهند گذاشت و می گويند اين را انجام بدهيد، در غير اينصورت ديگر بحثی نداريم." اما عليرضا حقيقی، کارشناس مسايل سياسی نظر ديگری دارد. وی به بی بی سی گفته است: "اين که ايران در موقعيت ضعف قرار دارد، طبيعی است زيرا در گذشته از کارتهای برنده خود درست استفاده نکرده است. اما آيا اکنون از اين کارتها استفاده کند، با مشکل مواجه خواهد شد؟ من معتقدم اگر مذاکرات عراق به موفقيت برسد، هرچند قطعنامه شورای امنيت هم صادر شود، دو کشور ايران و آمريکا می توانند درباره مساله هسته ای در فضای بهتری مذاکره کنند." ترديدی نيست که آمريکا ترجيح می دهد از راه مذاکره مشکلاتش را با ايران حل کند، اما مشکل اينجاست که نيروهای تندرو در هر دو کشور نزديک به سه دهه هرگونه برقراری تماس با طرف مقابل را منع کرده بودند. شايد اين مذاکرات بتواند بارقه اميدی برای بهبود روابط باشد. آمريکا مذاکره با ايران در باره عراق را تاييد کرد
16 مارس، 2006 ايران

هیچ نظری موجود نیست: