چرا تئوری توطئه همچنان پایدار است؟

چرا تئوری توطئه همچنان پایدار است؟
طرفداران «تئوری توطئه» برای خود دلايلی دارند، که گاه موجه و تأمل انگيز است.
دنيای سياست عرصه ای پيچيده است و بازيگرانی زيرک و ماهر دارد. گاه بسياری از عوامل و انگيزه های اصلی از ديد ما پنهان می ماند و توضيحشان برای ما دشوار است.
برخی از مردم، که به جای ديدن مو، "پيچش مو" را می بينند، به جای توجه به عوامل آشکار و اعلام شده در رويدادها به دنبال سرنخ های پنهان و گاه اسرارآميز می گردند.
آنها که به رويدادهای واقعی با شک و ترديد می نگرند، برای هر رويدادی عواملی پنهان در آستين دارند:
می گويند:
قدرت های بزرگ در کنفرانس گوادولوپ به سرنگونی شاه و پيروزی انقلاب ايران رأی دادند.
می گويند:
سازمان سيا به سلمان رشدی پول داد تا کتاب "آيات شيطانی" را بنويسد و به پيامبر اسلام توهين کند.
می گويند:
ميخائيل گورباچف از پنتاگون و کاخ سفيد دستور گرفت که اتحاد جماهير شوروی را از درون نابود کند.
می گويند:
دربار بريتانيا شاهزاده ديانا را به قتل رساند، چون می خواست از ازدواج او با مردی مسلمان جلوگيری کند.
می گويند:
سازمان سيا عمليات يازده سپتامبر را طراحی کرد، تا دولت آمريکا بهانه ای برای حمله به افغانستان و عراق داشته باشد.
اگر به آنها جواب بدهيد:
انقلاب ايران در سال ۱۳۵۷ عوامل و انگيزه های معين اجتماعی و سياسی و فرهنگی داشت.
سلمان رشدی نويسنده ای معتبر و مشهور به انديشه های چپ بود و به پول سازمان سيا نيازی نداشت.
گورباچف تا امروز به ايده سوسياليسم پای بند است و آن را بر نظام سرمايه داری برتر می داند.
ديانا ديگر قرار نبود ملکه بريتانيا شود و به هيچ وجه قصد ازدواج نداشت.
دولت آمريکا هيچ نيازی نداشت که برای توجيه حملات خود به چنين عمليات پرهزينه ای دست بزند و به نفوذ و قدرت خود چنين ضربه سختی وارد کند.
اگر اين طور استدلال کنيد، شما را به ساده انديشی و سطحی بينی متهم می کنند.
بسياری از مردم به منابع اطلاعاتی و خبری به گونه آشنا و متعارف آن بی اعتمادند. به عوامل آشنا و دلايل منطقی بی توجهند و هر ماجرايی را به عناصر ديگری پيوند می زنند که در ظاهر ارتباط مستقيمی با آن ندارد.
"تئوری توطئه" در جوامع سنتی رونق بيشتری دارد. جامعه شناسان رواج "تئوری توطئه" را آفتی برای فعاليت مدنی و مشارکت زنده و فعال مردم در زندگی سياسی و اجتماعی می دانند.
يکی از زيان های اين بينش آن است که نقش انسان را به عنوان شهروند جامعه مدنی ناديده می گيرد و وقايع را به چند عامل تقديری و مرموز نسبت می دهد.
تئوری توطئه به نوعی، تسليم به "منطق" آن را نيز آموزش می دهد. انسانی که به تئوری توطئه و قدرت های پشت پرده معتقد باشد، کمتر در پی شناخت واقعيت امور و تغيير آنهاست

پيام هاي خوانندگان

وجود توطئه به عنوان يک عامل عينی در عالم سياست و ساير حوزه ها ی زندگی غير قابل انکار است و تئوری توطئه نيز به عنوان يک نوع شيوه تفکر و تجزيه تحليل وقايع و رخدادها وجود دارد. ولی توطئه تنها عامل وقوع حوادث نيست و در تبيين وقايع بايد به علل و عوامل مختلف توجه کرد. شناخت اين پديده نياز به تأمل علمی دارد نه احساسی. حسن ترجمه - تهران
به نظر من همين که بی بی سی اين سؤال را مطرح می کند بهترين دليل برای وجود توطئه آن هم از نوع انگليسی آن می باشد. چون اول شاهزاده انگليس از ايران بازديد می کند پس از آن اين سؤال در اينجا مطرح می شود. اما دلايل ديگر: ۱. انگليس بعد از۲۵ سال مدارک توطئه هايش رامنتشر می کند.۲. به طور واضح کودتای ۲۸ مرداد توسط انگليس انجام شد. در اين مورد اينقدر توطئه بزرگ بود که قابل کتمان نبود. ۳. آخودهای محترم به سفارت انگليس پناهنده شدند.۴. بعد از ۱۱ سپتامبر تا سفر آقای استرا از شعار مرگ بر آمريکا خبری نبود.... داوود - تورنتو
بله وجود دارد، چون منابع خبری مردم آلوده است، مردم ناخوداگاه با جريان همسو می شوند و نمی توانند آن روی سکه را ببينند. انقلاب ايران يک نمونه است: شلوغ بود، سروصدای عجيبی داشت ولی هيچ ربطی به انقلاب از درون نداشت. از شما می پرسم، چه چيزی بهتر از حادثه يازده سپتامبر ميتوانست در اين مدت کوتاه اسلام و مسلمانها و ايرانيها را به تروريسم نزديک کند و در نتيجه اسباب مقابله را فراهم و هر حرکتی را بر ضدشان در هر جای دنيا پياده و توجيه کنه تا منافع گروه اقليت پرقدرتی را که می شناسيم هم فراهم شود؟ رضا - تهران
فکر نمی کنم آمريکا و انگليس و ديگر قدرت های جهانی از منافع خود دست کشيده باشند، اما می دانم آنچه برای آنها فرصت وبرای ما تهديد است ضعف ما در استفاده از کليه امکانات کشورمان در راه توسعه است و توان آنها در استفاده يا سوء استفاده از اين امکانات به نفع خودشان. توطئه يا هر چيز ديگری به سادگی با اين موضوع معنا می يابد .کيوان - مسکو
تئوری توطئه در جوامعی که تمامی سوپاپ های اطمينان توسط حکمرانان بسته می شود و سطح دانش عمومی پائين است ميدان رشد بيشتری دارد. انسان نبايد خيلی خوش بين و يا خيلی بدبين باشد. بايد واقع بين بود و به هر چيز به اندازه خودش وزن و بها داد. تا درون بدن ضعف و مشکل نداشته باشد، ميکروب نمی تواند به راحتی نفوذ کند. تمام تقصيرات را به عامل خارجی و مسائل پشت پرده نسبت دادن ساده انديشی است و از وظيفه انسانها نمی کاهد. علی - لندن
مردم جهان به مرور زمان با حيله های کشورهای استعمارگر آشنا شده اند و ديگر به راحتی گذشته نمی توان مردم را گول زد. آنها بعد از انقلاب ايران و جريانات ۲۵ سال اخير اين موضوع را بهتر درک کرده اند و ديگر حاضر به قبول هر موضوعی نيستند. حميد - کرمان
طرح شدن اين مطلب در حال حاضر، قطعاً مرتبط با موضوع سفر شاهزاده چارلز به ايران است. سفر ايشان به ايران هرقدر که بی قصد و غرض هم بوده باشد، درست يک روز پس از شکست اصلاح طلبان به دست رهبری انجام گرفته و معنی مشخصی دارد. وگرنه دولت انگليس با تمام ادعاهای حمايت از دموکراسی بايد اين سفر را به آينده موکول می کرد. پيمان - تهران
يکی از اعضای ارشد دولت آقای بوش گفت که بوش از اولين روزهای رسيدن به قدرت از ساقط کردن دولت صدام حسين حرف می زد. آقای بوش توانست با پيروی از تئوری توطئه حکومت صدام را ساقط نمايد. کريم - کابل
در ميان حكومتگران و سياستمداران امروز غرب، نيازهای اقتصادی و در آمدهای نفتی به هر قيمت، ولو از راه دريوزگی حرف اول را می زند. اگر غير از اين بود، انگليس و آمريكا اين چنين با ملاهای حاكم درايران بُر نمی خوردند و به اشكال گوناگون قربان صدقه هم نمی رفتند! اگر تئوری توطئه هنوز و همچنان تأمل برانگيز است، حتماً بايد علت پايداری آن را در لاسيدنهای شما و فرانسه و آلمان و ايتاليا و... جستجو كرد. آيا واقعيت غير از اين است؟ همين شورش سال 57 ايران برای به هم ريزی تعادل مالی كشوری غنی نبود؟ و شما در به وجود آوردن آن نقشي نداشتيد؟ خوب حالا كه دخالت های غرب ثابت می شود بايد به طرح توطئه به طور جدی نگاه كرد. آريا
تا زمانی كه حكومتهای مافيايی، همچون حكومت جمهوری اسلامی و رژيم پهلوی درايران و مشابه آنها البته از نوع پيشرفته ترش در آمريكا و بريتانيا و كشورهای ديگر بر سر قدرتند، مردم تيزبين و نكته سنج بايد نسبت به حوادث سياسی دنيا با ديد بدبينانه نگاه كنند و حق هم همين است. البته بعضي از شايعات دروغ كه خودتان نمونه هايی از آن را بيان كرديد را همين حكومت ها منتشر می کنند تا توجه جامعه از نكات اصلی ماجرا منحرف شود. شاهوردی - تهران
بيماری توهم دو خاصيت دارد: يکی اينکه فرد خود را بزرگترين و قدرتمندترين آدم روی زمين می بيند و ديگر اينکه تصور می کند همه عليه او مشغول چيدن توطئه اند. حال بگوييد در کشور ما چه کسی مبتلا به بيماری توهم است؟ معلوم است! همان کسی که همه چيز و همه کس را مشغول توطئه می داند و جمله ای از دهانش خارج نمی شود که کلمه "دشمن" در آن نباشد. رضا اصحابی - تهران
آیا وجود فردوست و بقایی و کودتای 28 مرداد برای اثبات توطئه کافی نیست؟ فراموش کردید که حتی سفیر روسیه جاسوس انگلیس بود؟ آیا این همه جاسوسی توطئه نیست؟ م. طباطبايی - تورنتو (کانادا)
برای رد نظریه ساده انگاری می توان به کودتای 28 مرداد اشاره کرد که نقش آمریکا و انگلستان در آن غیر قابل انکار است. شهاب
سیاستمداران که بیشترین نفوذ را در جهان دارند همواره برای پیشبرد اهداف خود از تئوری توطئه اسنفاده کرده اند و باید دانست که استفاده از تئوری توطئه مختص یک کشور یا یک منطقه یا حتی یک فرهنگ خاص نیست، بلکه مشکلی جهانی میان تمام اقوام بشری است. به همین آمریکا نگاه کنید و بررسی اجمالی از حرفهای همین چند سال اخیر سیاستمداران این کشور کنید خواهید دید که چقدر مردم را صرفاً برای پیشبرد اهداف خود از انواع توطئه ها ترسانده اند. یا در ایران هر روز مطلب جدیدی از اشکال توطئه می شنوید، از تهاجم فرهنگی گرفته تا حربه تبلیغاتی دشمنان برای شرکت نکردن مردم در انتخابات و دلسرد شدن ملت از انقلاب و همه اینها نیست مگر در جهت منافع کوتاه مدت سیاستمداران. این عادت غلط بشری تغییر نخواهد کرد مگر با ترویج روحیه کنجکاوی در انسانها و مدرک مداری استدلالهای بشریت. رضا - خرم آباد
مگر براى گذاشتن کلاهى به اين گشادى بر سر ملت ايران راهى بهتر از اين هم وجود دارد: ما شيفتگان خدمتيم نه تشنگان قدرت، هر گندى هم که بالا مى‌آيد حاصل توطئه‌هاى پنهانى آمريکا و انگليس است! ما خدمتگزاران معصوم ملتيم. تمام ناکارآمدي ها نتيجه ی توطئه بيگانگان است! اين است رمز دوام حکومتى که در خوشبينانه‌ترين حالت نبايد بيش از دو دهه دوام مىآورد. رضا - تهران
بسیاری از این بدبیني ها از آنجا می آید که می خواهیم از پیش آمدن حوادث ناگوار پیش گیری کنیم. می خواهیم احتیاط کرده باشیم. تلاش می کنیم آینده را پیش بینی کنیم و تلاش می کنیم پیش آمدهای گذشته را وارسی کنیم و تلاش می کنیم همدیگر را بشناسیم و این همه تلاش در آن حالت می گذرد که نگاهمان به روی سیاه سکه است؛ چرا که از هرآنچه بد و ناخوشایند است، می ترسیم و می خواهیم جلویش را بگیریم. نريوسنگ - تهران
متأسفانه در لايه های ميانی و پائين جامعه ايران چنين تفكراتی حاكم است، به عنوان مثال، هنگام حمله آمريكا به عراق صحبت بر سر آن بود كه آمريكا با هماهنگی صدام اقدام کرده است. مهدی - قم
در کشورهای جهان سوم از جمله ایران در طول تاریخشان بسیاری از اتفاقات افتاد که بعدها اسنادی در ارتباط با آن منتشر شد که دست عاملی بیگانه را در طراحی و انجام دادن آن نشان می داد. از جمله کودتای 28 مرداد 32 در ایران که اسناد دخالت آمریکا در آن منتشر شد. از جمله خاطرات و سفرنامه های بسیاری از سفرای انگلیسی و آمریکایی که نشان از نفوذ آنها در دربارها و در سیاستگذاریهای کلان مملکتی داشت. همه اینها در طول تاریخ به اصلی تبدیل شدند که اصل توهم توطئه است. شاید در آینده ای نه چندان دور سیا اسنادش را در ارتباط با مطالب عنوان شده بر ملا کند. شاید هم هیچوقت چنین اتفاقی نیفتد. ليلا - تهران
مردم در کشوری مثل ایران که با سانسور رسانه های عمومی مواجه است، برای دریافت اخبار و توجیه وقایع سیاسی به شایعات و تئوری توطئه روی می آورند. دلیل محبوبیت تئوری توطئه در ایران این است که افراد، مخصوصاً اکثریت نسل گذشته، هیچگاه خود را عاملی تعیین کننده در اداره جامعه نیافته اند و جامعه آنها را همیشه قدرتهای دیگری خارج از حیطه اختیارشان اداره می کرده اند. البته معضل کم فکری و انداختن همه تقصیرها به گردن نیروهای مرموز در نسل جوان کمتر دیده می شود. علی. م. - گلاسکو (اسکاتلند)
نوعی از تفکر رواج دارد که قادر به تجزیه و تحلیل نيست و مسائل را به عواملی پیچیده متصل می کند تا این نقیصه را پوشش دهد. ديگر اینکه فی الواقع مسائل و اتفاقات ناشی از برآیند جریانات و حوادث است که آدمی نیز در آن اثرگذار خواهد بود. در کشور ما نوعی نگرش منفی و بدبینی تاریخی هست که به این بیماری اجتماعی نبود یا کافی نبودن اطلاعات را نیز باید بیفزاییم. سيامک - تهران
چه طور از کسی که به هیچ اطلاعات سری دسترسی ندارد انتظار عقیده کاملاً صحیح را می شود داشت؟ اما مردم به هر حال کور نیستند و وقتی وقایع مختلف را کنار هم می گذارند منطقاً نتیجه می گیرند که یک چیزهایی مبهمند. مثل همین انقلاب ایران. کی می تواند عدم حمایت از شاه توسط قدرتهای بزرگ را تکذیب کند؟ چطور خمینی آزادانه در فرانسه فعالیت می کرد و.... امير - تهران
ما ملت ایران از دوران قاجار و از زمان رودررویی با تمدن قاهر غربی که ابتدا در قالب دو ابرقدرت روسیه تزاری و انگلیس و سپس اتحاد شوروی و ایالات متحده امریکا بر ما ظاهر شد و به واسطه ناتوانی در درک منطق سیاست و روابط بین المللی و ناتوانی در اتخاذ سیاستی متوازن و منطقی در جهان دو قطبی گرفتار توهم یا تئوری توطئه شدیم . این تفکر و دیدگاه توان تحلیل عینی اوضاع بین المللی و حتی داخلی را از ما سلب و نیروهای موهوم را بر ذهن و در نتیجه عرصه سیاسی ما مستولی کرد. علیرغم زدوده شدن بسیاری از زنگارهای ذهنی در دهه گذشته هنوز هم تئوری توطئه بر اذهان بسیاری از مردم عادی و حتی گروههای سیاسی حاکم است و راهنمای فکری آنها محسوب می شود. محمد شجاعی - تهران
آیا وجود سفارت دولت فخیمه بریتانیای کبیر در ایران دوره قاجار که ملایان و کسان دیگر در آن بست می نشستند به مواقع ضرور توهم توطئه بود؟ آیا براستی لورنس عربستان توهم توطئه بود؟ آیا تعیین مرزهای خاورمیانه توسط بریتانیای کبیر هم توهم توطئه بود؟ و هزاران مورد دیگر که می توانم نام ببرم هم توهم توطئه اند؟ خسرو - آمستردام (هلند)
وجود پاره ای بزرگنمایي ها وخرافات نمی تواند دلیلی بر رد این واقعیت باشد که ماهیت امور و نیات انسانها می تواند بسیار متفاوت از آنچه به نظر می رسد باشد. بدیهی است که بسیاری ازوقایع کلان را نمی توان از پیش طراحی کرد و باید زمینه آنها وجود داشته باشد، اما تردیدی نیست که نیات قدرتمندان که گاه بدون اینکه بیان شوند اعمال می شوند بسیار تأثیرگذار است. به عبارت دیگر، همانگونه که خرافات زیادی در مورد توطئه وجود دارد، مثالهای واقعی زیادی نیز وجود دارد، مانند کودتای 28 مرداد. مهرداد ديانتی - واترلو (کانادا)
رژیمهای مذهبی زائیده سیاست انگلیسند و آمریکا نیز بازیچه انگلیس است. درست است که قدرت نظامی دارد ولی مکر سیاسی ندارد و انگلیس هم برای پیشبرد اهدافش از او استفاده می کند. در مورد اروپا هم به همین شیوه عمل می کند. به قول معروف هم از توبره می خورد هم از آخور. در مورد حکومتهايی هم که می آورد هر زمان تاریخ مصرفشان تمام شد آنها را مثل دستمال کاغذی دور می اندازد. البته سیاست انگلیس و آمریکا هر دو استعماری است ولی شیوه عملشان فرق می کند. آمریکا می گوید سیرشان کنم تا به دنبالم بیایند لیکن انگلیس می گوید گرسنه نگه دارم تا به دنبالم بیايند. هدف یکی است ولی شیوه عمل دوتاست. کوروش مصدق نژاد - شيراز
تئوری توطئه توجیهی است برای سرکوب مردم و فقط در رژیم های دیکتاتوری مرسوم است. فردی - هامبورگ
تئوری توطئه درست نيست ولی سياست دولت های قوی جلوتر از ما عمل می كند، يعنی همانكه آنها پيچش مو می بينند و ما مو.علت آن هم روشن است: آنها از نظر سياست جهانی جلوتر از ما هستند. هاتف ناصری - اردبيل
عمده ترين منشأ بروز تفكر "تئوری توطئه" نداشتن اطلاعات كافی است. بخش عمده ای از وقايعی كه اكنون از ديد ما مرموز می نمايد عمدتاً به دليل منتشر نشدن اطلاعات شفاف در مورد آن است. علت اين عدم خبررسانی می تواند طبقه بندی محرمانه برخی اخبار يا نبود دسترسی به منابع معتبر باشد که باعث می شود نظرياتی كه بعضاً حتی پايه منطقی ندارند جای اخبار و تحليلهای صحيح را بگيرد، چرا كه به هر حال مردم به دنبال توجيهی برای بيان وقايع خواهند گشت. از سويی ديگر سياست در دنيای امروز بسيار پيچيده شده، به طوری كه دولت ها يا افراد با داشتن بينش سياسی اجتماعی كافی، اين توانايی را دارند كه وقايع آينده را پيش بينی كنند و از پيش برای آن آماده باشند. اين پيش آگاهی و هماهنگی قبلی برای مردمی كه به آن سطح از اطلاعات دسترسی ندارند غيرقابل توجيه است و به همين علت مجموعه وقايع در حال تكوين را "از پيش طراحی شده" می پندارند، ديدگاهی كه گاهی ممكن است به وقايعی كه واقعاً از پيش تعيين شده هم نباشد (مانند قضيه سلمان رشدی) تعميم پيدا كند و به تدريج اين ديدگاه رايج شود كه هرچه روی می دهد از قبل طراحی شده است. مسيح فروتن - انگلستان
تاریخ و تجربه های تاریخی بیانگر این است که ظاهر و باطن اکثر سیاستمداران یکی نيست، لذا آدمی بر حسب شناخت تاریخی و تجربه های خود به برداشتهای مختلفی نسبت به هر پدیده سیاسی یا اتفاق خاص می پردازد. سیاست را نوعی گمراهی و دور کردن مردم از حقیقت و سیاستمدار را شخصی دروغگو و هزار چهره می دانم که بر حسب منافع مورد نظرش رنگ و چهره عوض می کند. به هیچ صورت به توجیه های سیاسی افراد و کشورهای سیاستمدار (حتی در دمکرات ترین کشورها) اعتماد نخواهم داشت. سیاستی که باعث بالا رفتن غرور و وضعیت مالی يک ملت (نظیر سیاستهای استعماری) و سرشکستگی ملتی دیگر شود، سیاستی بسیار کثیف و لجن است. يک سیاستمدار هر چند بسیار باهوش باشد باید مطمئن باشد که گذشت زمان همه نقشه ها و نیرنگ هايش را برملا خواهد کرد. مهرداد رجبی کرمانشاهی - کرمانشاه
آيا نخوانده ايد كتب متفاوت از نويسندگان مجربمان را كه بارها به نقش دول غربی در مسائل داخلی ايران اشاره كرده اند.همان نقش و نفوذی كه اين دول به دست عواملشان كه اكثراً از بلندپايگان حكومتی بودند به تحقق می رساندند! آری آن توطئه ها همچنان هست و اين نه پرورده ذهنهای به قول شما تنبل، بلكه حقيقتي است كه منكرانش اتفاقاً خود همان عوامل بيگانه برای توطئه در ايران ما هستند، آنان می خواهند هوشياری ملت در اين زمينه را به باد فنا دهند تا خود به اهدافشان برسند. علی. ف. - تهران
اگر سرمايه را قویترین عامل و نظام سرمايه داری را قويترين و پرطرفدارترين ايده بدانيم، که به اعتقاد من چنين است (حتی در کشورهایی که نظام ايدئولوژیک دارند)، می توان به تئوری توطئه جدی تر نگاه کرد و آن را محتمل دانست . البته نه در ابعادی که من و شما و حتی نخبگان بتوانند متوجه آن باشند. خواست بازيگران برتر سياست جهانی برای پيشبرد اهداف طيف خود، کشور خود و ائتلاف خود بر کسی پوشيده نيست اما بايد زمينه اعمال آن که عناصر رده ميانه اند نيز در نظر گرفته شود. معمولاً توده ها نيز يا بی اطلاعند يا با ايدئولوژی انحرافی يا حتی با انگيزه های اقتصادی ناچيز دنباله رو اند. از اين رو هرم تأثيرگذاری در هر رويداد را اگر بر اساس افق بينش هر طبقه و قدرت آن در نظر بگيريم، می توان اين هرم را هرم توطئه ناميد که هميشه برندگان اصلی در طبقات بالایی نشسته و گاهی جای اين طبقات عوض می شود. اما درکل، بازندگان نسبی طبقات فروترند. حميد - شيراز
حقيقت اين است كه جهان سياست همراه با اقتصاد جهانی گره خورده است و در اين راستا سرمايه داران بزرگ امور را قبضه كرده اند و به بهانه های مختلف كشورها و مردم را درگير مسائلی می کنند كه فقط خودشان از طريق مالی می توانند آن را حل كنند، مثلاً جنگ عراق با ايران، جنگ عراق و كويت، عراق و آمريكا، كودتاهای مختلف در افريقا و آمريكای لاتين، فروپاشی شوروی، تجزيه يوگسلاوی، چچنها، ويتنام، كره، افغانستان و ... همه برای مسائل اقتصادی و به زير سلطه در آوردن كشورهاست. احمد - اهواز
می گویند، چون می بینند. مثلاً هر شهروند جامعه مدنی خیلی راحت می تواند دلایل طرح این مقاله را درک کند یا مثلاً اینکه بی بی سی چهار تا عکس از انقلاب چاپ می کند. عکس آقای خامنه ای را با نیزه نشان می دهد هیچ غرضی نبوده!! خیلی احمقانه است فکر کنیم اون پشت مشتا خبری نیست... بله...شهروند جامعه مدنی احمق خیلی خوبه!!!! به قول معروف: خودتی! روشهاتون خیلی تابلوئه!!! تا توطئه بعدی خدا نگهدار. رضا - ايران
نبود جریان آزاد اطلاعات و سانسور رسانه های گروهی اعتماد عمومی را به اخبار رسمی از میان برده، شایعات را ابزار گسترش اخبار می کند. عمق وقایع سیاسی یا از مردم پوشیده است یا مردم به علت عدم اعتماد، اخبار را دروغ می پندارند و با استفاده از تئوری توطئه سعی در کشف یا اختراع دلایل اصلی دارند. تئوری توطئه برای خیليها شیرین و جالب است چون اولاً داستانی را که از میان داستانها قبول می کنند با سلیقه آنها سازگار است، ثانیاً به طور کاذب نیاز به جستجو، تفکر و تحلیل اوضاع را مرتفع می سازد. برای همین است که حتی بعضی از ایرانیهایی که به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند این عادت را با خود می برند. مسعود - آبردين (اسکاتلند)
اگر چرخ زندگی گروههای بشری در مسیر درست و رو به پیشرفت نباشد و رفاه به بار نیاورد، بدرستی که دستهای پنهان در کار است که برای نگهداری منافع و سود خود از حرکت درست انسانی پیشگیری یا آن را منحرف می کند. بیشتر توطئه ها هم در جهت نابودی حرکتهای درست است تا آبادانی. بیشتر توطئه ها نیز از درون قشر بانفوذ است تا فرمانبری از بیرون. البته بنا به بزرگی یا کوچکی واقعه می توان یافت که توطئه ای در کار بوده یا خیر. رضا - پراگ
تداوم تئوری توطئه ریشه در تاریخ دوران استعمار دارد. بدون شک کشورهای استعمارگر در این دوران توطئه های بسیاری برای ادامه تسط خود به کار گرفته و همیشه مبارزان ضداستعماری مردم را از توطئه های فراوان خبر می داده اند. در دوران پس از استعمار نیز عدم اعتماد مردم به مجراهای خبری دولتی دلیل تداوم این تفکر است. مردم عادت کرده اند به هر خبری که از مجرای حکومت می شنوند شک کنند و آن را دروغ بدانند. دلیل دیگر که می توان به آن اشاره کرد ساده و آسان بودن استفاده از تئوری توطئه است و در عین حال به کمک این تئوری می توان ژست روشنفکری هم گرفت بدون اینکه اطلاعات زیادی داشته باشید. به عنوان نمونه، انقلاب ایران که این روزها سالگرد آن است را می توان توطئه سران در گوادالوپ دانست و دیگر نیازی نیست به دنبال ريشه ها و عوامل ایجاد آن گشت و به عنوان دلیل آخر، وقتی به تئوری توطئه اعتقاد داشته باشید دیگر خود را ناچار به زحمت کوچکترین حرکتی در جهت تغییر شرایط نمی بینید و بدین وسیله بی عملی و انفعال خود را توجیه می کنید. روئين - رشت
طبعاً فقط اتکا به تئوری توطئه ساده اندیشی است اما نمونه های تاریخی فراوانی برای این نگرش وجود دارد . نمونه آتش زدن مجلس آلمان به دست نازیستها و نسبت دادن آن به دیگران برای شروع سرکوب دگراندیشان یا برخی از وقایع غم انگیز انقلاب خودمان نظیر سینما رکس ابادان. زیاده روی در اتکا به تئوری توطئه، ندیدن روند حرکت تاریخ است. کسری آرام - اسلو (نروژ)
هرگاه اربابان يعنی دولت فخيمه انگليس دست از سر ملت مظلوم ايران بردارند اوضاع بهبود خواهد يافت. رضا - تهران
دانشمندان برای هر پدیده طبیعی به دنبال عوامل مؤثر در آن پدیده می روند و با استدلال آن را توجیه می کنند و به دنبال فرمولی کلی برای پیشگویی آن پدیده می روند. به تئوری توطئه اعتقاد ندارم ولی بسیاری از مسایل هست که توجیه آنها با شواهد موجود بسیار سخت یا غیرممکن به نظر می رسد و برای همین نمی توانم این تئوری را انکار کنم. برای مثال انکار دست داشتن نیروهای خارجی در انقلاب اسلامی مثال خوبی است. من بعد از انقلاب به دنیا آمدم ولی اطلاعات زیادی از نسل قبل از خود گرفته ام. با این وجود، نمی توانم باور کنم بدون وجود رسانه های همگانی جهت دهنده همچون بی بی سی در آن زمان انقلاب به پیروزی می رسید و نمی توانم باور کنم بی بی سی، رسانه ای با این قدرت تحت کنترل دولتی پرقدرت نباشد و آن دولت در انقلاب بی نقش باشد. برای همین با وجود عدم علاقه به تئوری توطئه، آن را نادیده نمی گیرم، شاید درست باشد، کسی چه می داند، شاید دایی جان ناپلئون بیشتر از ما می فهمید. مهدی - شارجه (امارات متحده عربی)
کسی که به مسائل پشت پرده نمی نگرد ساده اندیش است. وقتی خود من برای افرادی که در اطرافمند نقشه می کشم و برای روزها و ماههای آینده برنامه دارم چطور ممکن است که وقتی بحث در مورد میلیاردها دلار نفت و ثروت است کسی نقشه ای برای آن توطئه طراحی نکند. مطمئنم که آنها از همه ما بهتر توطئه را طراحی می کنند چون کارشان این است. برای مثال دولت بریتانیا بعد از 25 سال اسناد و مدارک خود را علنی می کند. بعد از سفر جناب چارلز در بیست و پنجمین سالگرد انقلاب کاملاً معلوم شد که انقلاب آن چنان که ما فکر می کردیم خودجوش هم نبوده. البته نباید هرکسی به این تئوری عقیده داشته باشد، چون میدان قدرت جای بچه ها نیست. علی اطلسی - دوبی
برنامه ریزی پشت پرده در کشورهای مختلف وجود دارد اما این ملتها هستند که چگونگی آن را مشخص می کنند. ملتهای بدبین و نا امید و بی تفاوت و بدون اتحاد و مللی که دارای فرهنگ و تعصبات یا دین عقب افتاده اند، همیشه مورد ظلم قرار می گیرند و برای آنان تصمیم می گیرند، بدون آنکه آنان را در تصمیمگیری دخالت دهند. شهريار - تهران
زد و بند و ساخت و پاخت جزئی از عالم سیاست است. کتمان حقایق و بازی با کلمات بخشی از دنیای سیاست است. توطئه و نقشه کشی هم بخشی از سیاست است. کاملاً طبیعی است که سیاستمداران برای پیشبرد اهداف خود دست به هر کاری از جمله توطئه بزنند. صداقت و راستگویی با سیاست یکجا جمع نمی شود. همه سیاستمداران بزرگ دنیا دروغگوهای خوبی بوده اند. سیاستمداران با تجربه از هر ابزاری برای کنترل مردم استفاده می کنند که رادیو بی بی سی نیز یکی از این ابزارهاست .کسانی که ذهنشان اسیر تئوری توطئه است در واقع به ماهیت اصلی سیاست پی نبرده و از سیاست توقع بيجا دارند.نمی دانند که سیاست یعنی شارلاتان بازی. اگر دنبال قداست و پاکی هستی خوب برو تو صومعه. سينا منصوری - تهران