۱۸ آذر ۱۳۸۵

فیلم خصوصی ایرانی

چند سال پیش بود که با بچه ها به یکی از دانشجویان که در حال نوشتن مقاله ای در خصوص سیاست کشورهای غربی در به فساد کشاندن دختران ایرانی بود می خندیدیم. اینروزها مطالبی در بی بی سی و رادیو فردا و دیگر پایگاه های اطلاع رسانی در مورد فیلم های ویدئوئی و سکس و غیره می بینم که شاید در اکثر آنها به گونه ای مستقیم و غیر مستقیم مردان ایرانی مردانی بیکاره و کوته فکر تصویر شده اند که انگار تمام هم و غمشان مسائل جنسی است و یا اینکه بخاطر نداشتن سرگرمی به دنبال این مطالبند. عده ای دیگر ممکن است حکومت ملاها را سرزنش کنند که به خاطر تحمیل محدودیتهای احمقانه فضایی را ایجاد نموده که افراد کنجکاوی بیشتری در مورد خصوصی ترین زوایای زندگی افراد پیدا کرده اند. دوستی می گفت ملاها که بر اریکه قدرت تکیه زده اند برای حفظ این حکومت و جایگاه خود موج سازی و یا جریان سازی کرده و هر از چند گاهی با موضوعی جدید خلق را سرکار می گذارند
به نظر من کنجکاوی نسبت به این مسائل تنها مربوط به جامعه ایران نیست. در جوامع آزاد که افراد دسترسی به فیلمهای سکسی، لوازم خودارضائی و رابطه جنسی گروهی و دیگر تفریحات دارند باز در صدر جستجوهای اینترنتی نام زنان خوش اندام و زیبارو قرار دارد. انسان به طور ژنیتیکی و طبیعی میل به این موضوعات دارد. مسئله اصلی شکستن تابوهاست. و آن اینکه اگر به طور مثال ویدئویی از پاریس هیلتون و یا بریتنی اسپیرز بر روی شبکه اینترنت قرار گرفت- حال یا توسط خود آنها و یا افراد دیگر- این فرد حیثیت و آبروی خود را از دست رفته نمی بیند و دیگران نیز آنها را شماتت و سرزنش نمی کنند. بماند که یکی از روشهای معروف شدن در برخی جوامع عمل زیبای جنسی و لاف زدن در این زمینه است. یکی از شخصیت های معروف امریکایی پارسال ادعا می کرد که با بیش از دو هزار و چندی زن همخوابگی کرده است. حال بنده خدا زهرا امیر ابراهیمی اگرچه هنوز حتی معلوم نیست که آیا واقعا فرد مورد بحث خود ایشان باشد مجبور شده کلی توضیحات داده و نگران آینده شغلی و اجتماعی خود باشد. خنده دار اینجاست که روزنامه گاردین در این زمینه با ایشان مصاحبه نموده است. اگرچه من با ایده ای فرویدی و یا برتراند راسلی کاملا موافق نیستم و تجربه عملی نیز نشان داده است که آزادی به خودی خود باعث گره گشایی عقده های جنسی نشده با این حال مجازات هایی مثل شلاق و سنگسار به خودی خود عمل زیبای سکس را تابویی بزرگ کرده و اگر فردی قربانی شرایطی ناخواسته شود باید تاوان اجتماعی بالایی بپردازد. نکته بعدی وضع قوانین لازم و منطقی در ایران است که از حریم خصوصی افراد حمایت کرده و ضمانت اجرایی لازم برای برخورد با متخلفین وجود داشته باشد. نکته آخر اینکه شاید بتوان با اتخاذ بکسری برنامه های همه جانبه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و قانونی از در خطر افتادن حریم شخصی افراد جلوگیری نمود ولی راه حل کاملی برای این مسئله وجود ندارد و قطع آلت تناسلی مردان نیز پایانی بر این ماجراها نخواهد بود. تنها به عنوان مثال در کشور انگلستان طبق برآورد عفو بین الملل روزانه 260 تجاوز جنسی رخ می دهد. تا آنجا که من می دانم هنوز برنامه ای برای اخته کردن مردان زیر نود و نه سال وجود ندارد. ولی امید است که در سطح جهان افراد با مسئولیت بیشتری نسبت به این مسائل نگاه کرده و دولتها نیز گامهای عملی، علمی و خردمندانه ای بردارند



هیچ نظری موجود نیست: