۸ اردیبهشت ۱۳۸۵

فوتبال اسلامی




28 آوريل, 2006 - Published 20:30 GMT
فربد سروندی
تازه ترين خبرهای ورزشی ايران و جهان
تساوی دو بر دو تیم ملی فوتبال زنان ایران برابر زنان آلمانی
تیم ملی فوتبال زنان ایران عصر روز جمعه 28 آوريل در ورزشگاه آرارات تهران در مقابل تیم زنان برلین آلمان با نتیجه‌ دو بر دو متوقف شد. در این دیدار که در حضور پنج هزار تماشاگر برگزار شد، فوتبالیست های زن ایران كه در نیمه‌ اول با انجام یک بازی دفاعی دو بر صفر از حریف آلمانی خود شكست خورده بودند، در آغاز نیمه‌ دوم موفق شدند با یک شروع هجومی ‌دو گل تساوی را وارد دروازه آلمانی ها کنند تا بازی با تساوی دو بر دو پایان یابد. گل های تیم ایران را در دقیقه ‪ ۶۵‬ كتایون خسرویار و در دقیقه ‪ ۸۵‬توسط نیلوفر اردلان وگل های تیم زنان برلین لوسیا مت در دقیقه ‪ ۱۵‬و سنا ال آگا در دقیقه ‪ ۲۷‬ به ثمر رساندند. خدیجه سپنجی، نایب ريیس فدراسیون فوتبال ایران در پایان این دیدار با ابراز رضایت از این بازی به بخش فارسی بی بی سی گفت:"تیم ایران در این دیدار که براساس آخرین قوانین فیفا برگزار شد، بازی خوبی از خود ارائه داد و باعث امیدواری شد که در آینده شاهد پیشرفت های خوب این تیم باشیم." نایب ريیس فدراسیون ایران با اشاره به حضور هر دو تیم با پوشش كاملا اسلامی‌ در این دیدار گفت بازیكنان تیم برلین آلمان با خواسته خودشان تصمیم گرفتند که لباس هایشان مانند لباس های بازیکنان ایران باشد که در پایان هم از این وضعیت ابراز رضایت کردند. در این دیدار، فوتبالیست های ایران با لباس سفید و مقنعه مشكی مقابل فوتبالیست های آلمانی با لباس قرمز و مقنعه سفید قرار گرفتند. به گفته خانم سپنجی، كریستینا راموس از فیلیپین به عنوان ناظر فدراسیون بین‌المللی فوتبال فیفا هم در این دیدار حضور پیدا کرده بود تا گزارش های خود را به فیفا ارائه دهد. همچنین در این دیدار، كتایون تفضیلی به دلیل دریافت دو كارت زرد و كارت قرمز اواخر بازی از زمین اخراج شد و تیم ایران مجبور شد این بازی را ‪ ۱۰‬نفره ادامه دهد. این دیدار اولین دیدار تدارکاتی رسمی تیم ملی زنان ایران بعد از انقلاب بود و در تمام طول بازی تعداد زیادی پلیس زن در تمام نقاط ورزشگاه حضور داشتند. تیم فوتبال برلین‌آلمان فردا از ساعت 17 در روزشگاه آرارات به مصاف تیم ملی نوجوانان ایران خواهد رفت
Iranian women kick out against football ban
Robert Tait in TehranMonday June 6, 2005
Guardian
President lifts ban on women watching football in Iran
Brian WhitakerTuesday April 25, 2006
Guardian

۲۱ فروردین ۱۳۸۵

فلاحیان یا قصابیان


21:24 گرينويچ - يکشنبه 09 آوريل 2006
سوئيس برای علی فلاحيان حکم بازداشت صادر کرد
گزارشها از سوئيس حاکی است که دولت اين کشور يک حکم دستگيری بين المللی برای وزير سابق اطلاعات ايران صادر کرده است. علی فلاحيان مظنون به دستور دادن به قتل کاظم رجوی يکی از فعالان سياسی ايران در 1990 است. آقای فلاحيان که مدتها وزير اطلاعات ايران بود اکنون مشاور امنيتی رهبر ايران است. قتل آقای رجوی که در 24 آوريل 1990 به وسيله يک گروه چهارنفره در حومه ژنو صورت گرفت از آن زمان موضوع مناقشه ای بين تهران و برن بوده است. يک روزنامه سوئيسی ( Le Matin Dimanche)امروز بخشی از سند مربوط به حکم دادگاهی از ايالت وائود را بازچاپ کرد يعنی محلی که آقای رجوی در همانجا به قتل رسيده بود. سايت راديو بين الملل سوئيس نيز گزارشی از جريان اين پرونده منتشر کرده است. بر اساس گزارش رسانه های سوئيسی اين حکم از وزارت خارجه سوئيس می خواهد که حکم دستگيری آقای فلاحيان را در سطح بين المللی به جريان بيندازد. دو نفر از ضاربان آقای رجوی مدتی بعد در فرانسه پيدا شدند و از سوی پليس بازداشت شدند. اما با وجود حکم دستگيری آنها از سوی مقامات سوئيس، دولت فرانسه آنها را با يک پرواز مستقيم به تهران بازگرداند. اين موضوع با محکوميت بين المللی از جمله از سوی آمريکا روبرو شد. قاضی دادگاه گفته است که 13 نفر در برنامه ريزی و اجرای قتل مشارکت داشته اند. قاضی ژاک آنتنن افزوده است که همه اين افراد پاسپورتهای ديپلماتيک داشته اند که با مهر "در ماموريت" ممهور شده بود. مقامات ايرانی همواره دخالت در اين قتل را انکار کرده اند. رسانه های سوئيس گزارش دادند که اين حکم بيستم ماه مارس گذشته صادر شده بود اما دولت وجود آن را تا امروز يکشنبه تاييد نکرده بود. کاظم رجوی نماينده شورای مقاومت ملی از مجامع مخالف جمهوری اسلامی بود. وی که از 1957 تا 1968 مقيم فرانسه بود سپس در سوئيس اقامت گزيد و پناهندگی سياسی گرفت. وی اولين نماينده ايران در مقر سازمان ملل متحد در ژنو پس از انقلاب اسلامی 1979 بود اما کمی پس از انتصابش به اين سمت در اعتراض به آنچه "سياستهای سرکوبگرانه و فعاليتهای تروريستی حاکميت روحانی ايران" خوانده بود، استعفا داد. پس از آن به فعاليت خود عليه اعدامهای دست جمعی و بازداشتهای خودسرانه و شکنجه شدت بخشيد. استفان رجوی پسر آقای رجوی مستمرا مقامات ناحيه وائود را زير فشار گذاشته است تا حکم دستگيری آقای فلاحيان را صادر کنند. ده سال پيش آلمان نيز حکم دستگيری مشابهی عليه آقای فلاحيان صادر کرد. در 1996 دادگاهی در برلين شماری از رهبران و مقامات ارشد جمهوری اسلامی را متهم کرد که در قتل چهار ناراضی کرد در رستوران ميکونوس در برلين دست داشته اند. بجز آيت الله خامنه ی و اکبر رفسنجانی، وزير خارجه وقت علی اکبر ولايتی و وزير اطلاعات وقت علی فلاحيان متهم به دست داشتن در ترورها شدند. پس از قتل آقای رجوی 162 نماينده کنگره آمريکا در نامه ای به مسعود رجوی برادر وی و رهبر سازمان مجاهدين خلق ايران از شورای مقاومت و "اهداف صلحجويانه و دموکراتيک" آن حمايت کردند

ازدواج ايرانيان با اروپائيان


15:42 گرينويچ - يکشنبه 02 آوريل 2006
ناهيد کشاورزمشاور امور مهاجران در کلن آلمان
خوشی ها و آلام ازدواج ايرانيان با اروپائيان
ازدواج زن و مرد از دو فرهنگ متفاوت، سوای پيچيدگی های آن در نظر قانون و اجتماع، برای خود زوج ها هم همراه با مسائل (مثبت و منفی) خاصی است که در ازدواج های ديگر ديده نمی شود. روند ادامه دار مهاجرت ايرانيان به خارج از کشور باعث شده است که شمار ازدواج مردان و زنان ايرانی با شهروندان خارجی افزايش چشمگيری داشته باشد. ناهيد کشاورز، مشاور امور مهاجران در آلمان، نگاهی دارد به اين گونه ازدواج ها. او به ويژه ازدواج ميان ايرانی ها و آلمانی ها را که در مقايسه با بسياری از نقاط ديگر از اروپا سابقه ای طولانی تر دارد، مورد توجه قرار می دهد: در گوشه و کنار خانه مرد ايرانی که با همسر آلمانی اش زندگی میکند، وسائل ايرانی به چشم می خورد. روميزی های ترمه و قاب عکس های خاتم و در آشپزخانه کتاب آشپزی ايرانی به زبان آلمانی. اما زن با سيب زمينی و کلم قرمز و سوسيس غذای سنتی آلمانی می پزد. در اتاق نشيمن، شجريان می خواند و در آشپزخانه راديو، آهنگی آلمانی پخش می کند. زن هم با آن زمزمه می کند. مرد با دختر 7ساله اش فارسی حرف می زند و او به آلمانی جوابش را می دهد. مرد از اينکه دلش می خواهد خانوادگی به ايران سفر کنند، می گويد و اين که همسرش حاضر نيست روسری سر کند.
در هنگام شام، زبان مشترک، آلمانی است و دلخوری مرد از اين که باز هم مجبور است غذای آلمانی بخورد...
ازدواج ايرانی ها و آلمانی ها
با طولانی شدن عمر مهاجرت ايرانيان، ازدواج آنها با اروپائيان به خصوص برای نسل دوم ايرانيان، موضوع غريبی نيست. اما ازدواج ايرانيان با آلمانی ها سابقه طولانی دارد و به سالهای قبل از انقلاب بر می گردد. درسال 1960 حدود 3700 ايرانی در آلمان زندگی می کردند. اين گروه بيشتر دانشجو بودند. در ميان اين گروه تعداد زيادی با زنان آلمانی ازدواج کردند. در آن دوران تعداد زنان ايرانی در آلمان بسيار کمتر از مردان بود. در ميان موج دوم مهاجرين ايرانی (بعد از انقلاب)، اين گونه ازدواج ها به نسبت گروه قبلی کمتر شد: تعداد زيادی از مهاجرين تازه با همسران خود به آلمان آمدند و يا مهاجرت زنان تنها امکان ازدواج بين ايرانيان را فراهم کرد. دورته ملسا"، مشاور امور خانواده برای آلمانی هايی که با خارجيان ازدواج کرده اند، در مورد ازدواج آنها با ايرانیها می گويد: "تفاوتی که بين ازدواج آلمانی ها و ايرانی ها در مقايسه با ديگر مليت ها وجود دارد، اين است که در موارد زيادی اختلاف فرهنگی به نسبت کمتر است. به علاوه آشنائی آنها اغلب در آلمان اتفاق می افتد. اما ازدواج آلمانی ها با مليتها ديگر معمولا در هنگام سفر آنها به کشورهای ديگر رخ می دهد. در اين موارد هم بيشتر اين زنان آلمانی هستند که عاشق همسران خارجی خود می شوند. اين وضعيت معمولا امکانی می شود برای مهاجرت مردان خارجی به آلمان." خانم ملسا يکی از مهم ترين نگرانی های زنان آلمانی با شوهران ايرانی را سرنوشت بچه های آنها می داند: "زنان آلمانی در موقع اختلاف و جدائی از همسران ايرانی خود زمانی به وحشت می افتند که بچه دارند. آنها می ترسند که مرد ايرانی فرزندانشان را با خود به ايران ببرد و آنها ديگر نتوانند بچه هايشان را ببينند." ميزان رضايت ايرانيان از ازدواج با آلمانی ها بستگی به اين دارد که کدام طرف آلمانی است، مرد يا زن. شمار زيادی از مردان ايرانی که همسر آلمانی دارند و حداقل 10سال از زندگی مشترکشان می گذرد در پاسخ به اين سوال که ازدواج خود را چگونه می بينند، عمدتا از کمبود گرمی و شور در زندگيشان شاکی بوده اند؛ آنچه که به نظر آنها در زندگی خانواده های ايرانی وجود دارد. اما، بسياری از آنها زندگيشان را آرام و برنامه ريزی شده توصيف کرده اند. در مقابل، همسران آلمانی آنها از زندگی با همسرانشان راضی بوده اند. در عين حال معتقد بوده اند که تفاوت های فرهنگی گاه مشکل ساز است. بسياری از زنان ايرانی که همسر آلمانی دارند از زندگيشان راضی تر هستند. مينا محمدزاده"، سه سال است که با مردی آلمانی ازدواج کرده است. او می گويد که مرد آلمانی معمولا بيشتر قدر زن ايرانی را می داند و به او احترام بيشتری می گذارد. شيرين"، از زندگی خود با همسر آلمانی اش راضی است، اما منکر تاثير اختلاف فرهنگی در زندگی مشترک خود نيست: "من نمی توانم همه زندگيم را با او تقسيم کنم بخصوص آنچه به ايران و علايق من مربوط می شود." ازدواج ايرانی ها در ديگر نقاط اروپا
ازدواج ايرانيان در کشورهای ديگر اروپائی با توجه به ميزان تطابق آنها در جامعه و شرايط کشور ميزبان در پذيرش و برخورد با خارجيان متفاوت است . بيژن برهمندی"، روزنامه نگار ساکن پاريس، در مطالعه ای، از جوانان ايرانی نسل دوم در فرانسه نظرشان را در مورد دوست يابی و ازدواج با فرانسويان پرسيده است. او می گويد: "در تحقيق از 40 جوان ايرانی، پسران با اينکه اغلب در فرانسه بدنيا آمده و يا در اين کشور بزرگ شده اند، دوست دختر و يا همسر ايرانی را ترجيح می دادند بی آنکه بتوانند دليلی برای اين خواسته خود عنوان کنند. اما دختران که اغلب دوست پسر فرانسوی داشتند از رابطه شان راضی بودند. درميان نسل اول ايرانيان، ازدواج با فرانسويان کمتر ديده می شود." در مورد ايرانيان و بلژيکی ها، "احمد امينيان"، مسئول انجمن بين فرهنگی "عمر خيام" که به عنوان ميانجی برای حل مشکلات ميان خانواده های ايرانی - بلژيکی نيز فعاليت می کند، می گويد: "دشوار است دليل قطعی برای اختلافات خانوادگی در ميان ايرانيانی که با بلژيکی ها ازدواج کرده اند، ارائه داد. انتظارات آنها از زندگی مشترک با هم متفاوت است. فردگرائی در ميان بلژيکی ها بيشتر ديده می شود. در مواردی هم که آنها به خواسته ها ی همسران ايرانی خود برای رفت و آمد بيشتر و يا ارتباط با خانواده او تن می دهند، محدود است و تنها زمان کوتاهی را در بر می گيرد. در نهايت خواسته های همسر بلژيکی است که از سوی همگی رعايت می شود
...و اما، لالائی شب
شام که تمام می شود مرد از ميان کتاب قصه هائی که خانواده اش از ايران فرستاده اند، قصه ای را برای فرزندش می خواند و بعد از آن قصه ای آلمانی. کودک ايرانی-آلمانی به خواب می رود بی آنکه معلوم باشد او در روياهايش کدام قصه را خواهد ديد
15:51 گرينويچ - دوشنبه 10 آوريل 2006
مخالفت دادگاه عالی بريتانيا با مقررات دولت در مورد ازدواج خارجيان
يک قاضی دادگاه عالی بريتانيا مقرراتی را که برای جلوگيری از ازدواج های ساختگی و ظاهری در نظر گرفته شده تبعيض عليه مهاجرين خوانده است. قاضی سيلبر، در آنچه که يک شکست جدی برای دولت خوانده شده رای داد که اين مقررات غيرمنطقی بوده و نقض حقوق بشر محسوب می شود. طبق اين مقررات که در فوريه ۲۰۰۵ به اجرا گذاشته شد کسانی که در خارج از اتحاديه اروپا و بعضی از کشورهای هم مرز با اتحاديه اروپا متولد شده و تنها اجازه ۶ ماه اقامت در بريتانيا را دارند اعم از اين که وضعيت اقامت کسی که می خواهند با او ازدواج کنند چه باشد، بايد برای ازدواج از وزارت کشور بريتانيا اجازه مخصوص بگيرند. درخواست اجازه از وزارت کشور ۱۳۵ پوند هزينه در بر دارد و تنها ۷۶ دفتر ثبت ويژه، دارای صلاحيت برای رسيدگی به اين گونه تقاضاهای ازدواجند. چنانچه وزير کشور با تقاضای ازدواج مخالفت کند درخواست تجديد نظر را فقط می توان دردادگاه عالی مطرح کرد. تنها استثناء برای کسانی است که در کليسای اسقفی انگليکان ازدواج می کنند. قبل از اينکه اين مقررات صورت قانونی پيدا کند بسياری از مدافعين حقوق مهاجرين با آن مخالفت کرده و آنرا اعمال تبعيض خوانده و پيش بينی کرده بودند که دادگاه عالی با آن موافقت نخواهد کرد. استدلال منتقدين اين بود که تاثير عملی اين تدابير اين است که به تمام کسانی که تقاضای جواز برای ازدواج می کنند برچسب بالقوه نادرست و فريبکار بودن زده می شود بدون اينکه شرايط هرفرد جداگانه ارزيابی شود. قاضی دادگاه عالی گفت که اين تدابير با حقوق بشر مطابقت ندارد زيرا کسانی که در کليسای اسقفی انگليکان ازدواج می کنند از اين محدوديت ها مستثنی هستند. قاضی سيلبر معتقد بود که بهيچوجه نمی توان کنترل مهاجرت ازطريق وضع مقررات برای ازدواج، را توجيه کرد. سخنگوی وزارت کشور بريتانيا گفت که وزارت کشور درخواست تجديد نظر درحکم دادگاه عالی را مد نظر قرار خواهد داد ولی تا آنهنگام از نظر دادگاه عالی تبعيت کرده و تصميم هايی را که براساس مقررات مورد بحث اخذ شده به حال تعليق درخواهند آورد. ازدواج های ساختگی
اگرچه کسی از تعداد دقيق ازدواج های ظاهری اطلاع ندارد کارشناسان می گويند قبل از به اجرا گذاشتن مقررات جديد هرسال دست کم ۱۰ هزار ازدواج ظاهری در بريتانيا صورت می گرفت. در سال گذشته در ارتباط با براه انداختن يک شبکه ازدواج های قلابی که از لندن تا لستر فعاليت داشت ۲۵ نفر به زندان افتادند. وزارت کشور بريتانيا می گويد ازدواج های ساختگی قبل از اجرای مقررات جديد، در حال افزايش بود ولی بعد از به اجرا درآمدن اين مقررات، تعداد آن به نحو چشمگيری کاهش يافت